يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 شمسی /4/28/2024 12:28:16 PM

از دو ماه پیش در کوچه و بازار صحبت از رشد فزاینده و البته بی رویه قیمت ارز مطرح بود و هر شخصی در هر جایگاهی حتی عوامانه پیش بینی اعداد و ارقام فعلی را در خصوص ارز میکرد و بازار چشم به راه این رویداد غیرطبیعی اما در کشور ما طبیعی بود.
قطار پیشرفت دولت خارج از مسیر است!

گرچه پیش بینی نرخ سکه و ارز در گذشته میتوانست محلی برای اعلام جرم به جهت تشویش اذهان عمومی باشه اما امروز دیگر بخشی از مکالمات روزمره افرادغیر اقتصادی و کارشناس هم هست و جالب تر اینکه در اکثر موارد وفق تجربه درست و صحیح از کار درمیاید.
به هر حال آنچه امروز در حال وقوع است بیشتر شبیه زلزله ۷ریشتری است که تمام ستون های اقتصادی کشور را به لرزه درآورده و صنعتگران و سوداگران و...باید در کنار قطعی گاز و برق که تولیدشان را دچار وقفه میسازد و بی تردید انحراف در بودجه و عملکردشان پیش میاورد در انتظار عواقب بدتری حتی تا مرز تعطیلی باشند و این یعنی زنگ خطر جدی !
از افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی آن هم با این سرعت هیچ کس خوشحال نیست نه سیاستگذاران و نه اقتصاددانان اما باید پذیرفت که خروج از مکانیسم سرکوب قیمتی از جمله عملکردهایی است که مدت ها پیش باید در دستور کار دولت قرار میگرفت ولی متاسفانه سیاست های زیگزاکی مجال به کرسی نشستن طولانی مدت این نظام را از آن میگیرد ؛سیاست هایی که با هر بار روی کار آمدن نه تنها خودشان مثمرثمر نمیشوند بلکه برنامه های سیاست های قبلی را هم نقش برآب میکنند.
یادمان نرود که اقتصاد کشور ایران به شدت ارز محور است چراکه ما کشوری از صفر تا ۱۰۰ صنعتی و صنعت ساز نیستیم،بلکه صنعت دار هستیم و صنعتمان برای ادامخ حیات و بقا وابسته به ارز است و هر چه نرخ ارز بالاتر رود هزینه های تولید و قیمت تمام شده افزایش میابد و در نتیجه قدرت رقابت تولیدکنندگان و صنعتگران داخلی کاهش می یابد.
از سوی دیگر وابستگی هزینه های دولت یا به درآمدهای مالیاتی و یا درآمد های نفت است و مالیات عملکرد یا مالیات بر ارزش افزوده به اضافه ارز حاصل از فروش نفت که دولت نرخ آن را تعیین میکند دو عامل اساسی و کلیدی در این بین است.
این نوع از درآمدها در دولت به علاوه مولد سازی که هم اکنون در دستور کار قرار گرفت از محل فروش دارایی ها یکی از نقاط کسب درآمد دولت است و بنابراین فروش ارز و تبدیل آن به ریال دیگر راهگشای جبران کمبود بودجه نخواهد بود.
اما تاثیر روانی افزایش نرخ ارز و نمود واقعی آن بر سر سفره مردم و افزایش شاخص فلاکت به بالاترین میزان در ۲۵ تا ۳۰ سال گذشته توان معیشتی مردم را به مخاطره جدی انداخته که فارغ از عواقب اجتماعی و سیاسی جدی در میزان نارضایتی میتواند قطار پیشرفت دولت فعلی را متوقف نماید و جراحی اقتصادی ایشان را ناکام بگذارد.
امروز اگر آمار شاخص فلاکت اعلام شود متوجه خواهید شد که به بالای ۵۵درصد رسیده که هزینه های اقتصادی و اجتماعی به مراتب بالاتر رفته است.
نکته جالب این است که شاخص فلاکت نخستین بار توسط آقا محسن رضایی در مناظره با احمدی نژاد رسانه ای شد و ایشان هم اکنون معاون اقتصادی دولت فعلی است.
براساس ارزیابی های کارشناسی این شاخص در یک اقتصاد سالم رقمی معادل ۶ تا ۷ را باید شامل شود که در کشور ما هم اکنون این رقم بالای ۵۰ میباشد و البته پس از سال ۷۶ این میزان افزایش در این شاخص بی سابقه ثبت شده است و رکورد تاریخی دارد.
به نظر میرسد دیگر امیدی به تحقق شعارهای دولت نیست و باید پذیرفت که نمیتوان با فرافکنی ها و انداختن توپ غفلت و ندانم کاری ها در زمین دشمن، پاشنه در را به سمت دیگری چرخاند.
لذا هم اندیشی تحلیل گران و مدیران سابق اقتصادی و بررسی تجارب اقتصادی موفق و حتی شکست خورده دولت های قبل و عزم و اراده واقعی تنها راهکار برون رفت از وضعیت فعلی است.
بهبود شرایط اقصادی و رونق کسب و کار و حرکت قطار در مسیر پیشرفت تنها زمانی واقعیست که بر سر سفره ایرانی ها بنشیند و حس شود نه براساس سخنرانی ها و نقدگریزی!


امیر نیک رویان، رسانه نگار

مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین