دوشنبه 10 ارديبهشت 1403 شمسی /4/29/2024 2:32:27 PM

🔻روزنامه تعادل
📍 خوزستان و نگاه منطقه‌ای به توسعه
✍️ بهمن آرمان
یکی از المان‌های مهم در توسعه کشورها، بهبود وضعیت رشد در مناطق گوناگون، استان‌ها و شهرهای مختلف است. در واقع ساختار کلی یک کشور که برگرفته از اجزای کوچک‌تر استانی و شهرستانی و...است در صورتی رشد می‌کند که همه اجزای کشور در مسیر رشد متوازن و همه‌جانبه قرار بگیرند.

با این مدل فکری، توسعه در خوزستان، فارس، اصفهان، خراسان و... باید مورد توجه قرار بگیرد تا نهایتا فرآیند توسعه در کشور محقق شود. اما به نظر می‌رسد که یک چنین نگاهی در کشور وجود ندارد و بیشتر تمرکز متوجه مسائل اقتصادی تهران است. استان خوزستان یکی از استان‌های کشور است که ظرفیت‌های فراوانی در توسعه کشور دارد. استانی که میزبان ذخایر نفتی ایران است، نیروی انسانی فعال و متخصصی دارد و از منظر اقلیمی و استراتژیک هم کاملا راهبردی است. اما همه این ظرفیت‌ها به دلیل عدم توجه به زیرساخت‌ها با بی‌توجهی مواجه می‌شود.
معتقدم در جریان سفر رییس‌جمهوری به خوزستان، تصویر درستی از نیازها، بایدها و نبایدها و همچنین ضرورت‌های استانی برای ایشان ترسیم نشده است. واقع آن است که استان خوزستان در بسیاری از امور جاری و عادی خود با مشکلات جدی مواجه شده است. مردم در تامین آب، برق، حمل و نقل و... با مشکلات جدی روبه‌رو هستند.

از سوی دیگر، ظرفیت‌های تولید در این استان به‌شدت کاهش پیدا کرده، بدون اینکه نشانه‌های درک این افول در برنامه‌ریزی‌های مسوولان استانی و کشوری نمایان شود. من شخصا خوزستانی هستم و این منطقه را از نزدیک می‌شناسم. امروز وضعیت تولید استان خوزستان با معضلات جدی مواجه شده است. تولید شکر در توسعه نیشکر که ظرفیت اسمی آن ۷۰۰هزار تن است، امسال به محدوده ۲۷۰هزار تن رسیده است. این یک نزول جدی در وضعیت تولید استان است.

در سایر حوزه‌های زیرساختی مانند جاده، آب، آموزش و... هم وضعیت استان آماده ورود به وضعیت بحرانی است. مشکل اما زمانی جدی می‌شود که بدانیم، مسوولان اجرایی و استانی، برنامه‌ای برای مواجهه با مشکلات واقعی تدارک ندیده‌اند و سرگرم مسائل حاشیه‌ای و غیرضروری هستند. به عنوان یک اقتصاددان که نگران توسعه کشور هستم، قبل از سفر هفتم رییس‌جمهور به استان خوزستان از ایشان خواستم که طرح‌های مهم ذیل را مورد توجه قرار دهند.

درخواست‌های که پیوست آن به مجمع نمایندگان استان و سایر مسوولان هم ارسال شد. در این نامه درخواست‌های ذیل را مطرح کردم؛ ۱) فاز ۲ طرح۵۵۰هزار هکتاری مقام معظم رهبری هرچه سریع‌تر اجرایی شود. اهمیت این طرح در حل مشکلات زیست‌محیطی و بهبود زیرساخت‌ها بی‌بدیل است.

۲) به توسعه نیروگاه رامین و تکمیل نیروگاه‌های اندیمشک، رامهرمز و نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی جنوب اهواز که‌ یکی از ضرورت‌های مهم توسعه در استان خوزستان است، توجه شود.

۳) آغاز عملیات اجرایی فولاد زنگ نزن خرمشهر که نقش جدی در بهبود شاخص‌های اشتغالزایی و رشد اقتصادی استان دارد در دستور کار قرار بگیرد.

۴) تکلیف پتروپالایشگاه‌های ۵گانه و پالایشگاه خوزستان در شمال آبادان تعیین شود.

۵‌) تکلیف زنجیره سدهای کارون و دز هرچه سریع‌تر مشخص شود... اما متاسفانه تا به امروز به این بایدها توجهی نشده است. مجموعه این پروژه‌ها، نقش ویژه‌ای در بهبود شاخص‌های رشد و تولید استان دارد و می‌تواند در شمایل کلی پیشرفت کشور هم اثرگذار باشد. اما نه تنها یک چنین ضرورت‌هایی مورد توجه قرار نگرفته بلکه شاخص‌های زیست‌محیطی استان هم مدام نزولی می‌شود. بر اساس گزارشی که اخیرا توسط پترومتالز، منتشر شده بیشترین انتشار دی‌اکسید کربن در دنیا مربوط به سه کشور چین، امریکا و هند عنوان شده است.

در این رنکینگ، ایران نیز در جایگاه ششم قرار دارد و سهم آن از کل انتشار دی‌اکسید کربن در دنیا ۲ درصد است. سهم کشورها از کل انتشار دی‌اکسید کربن در جهان نشان می‌دهد که بعد از ۳ کشور نخست، کشورهایی چون روسیه و ژاپن قرار دارند. بخش قابل توجهی از این گازهای گلخانه‌ای و دی‌اکسید کربن را مردم خوزستان (به دلیل سوختن بی‌هدف گاز فلر) تنفس می‌کنند و آسیب‌های آن را متحمل می‌شوند.

این در حالی است که بخش خصوصی از این ظرفیت برخوردار است که گازهای فلر که بدون استفاده می‌سوزند را با ساخت نیروگاه تبدیل به برق کرده و آن را صادر کنند. اما به دلیل اینکه مسوولان وزارت نفت رقم‌های بالایی برای این گازها در نظر گرفته‌اند که حتی بالاتر از میانگین خلیج فارس است، بخش خصوصی رغبت نمی‌کند که وارد سرمایه‌گذاری در این حوزه شود.

نتیجه اینکه این گازها که یک ثروت ملی هستند بدون هیچ‌گونه استفاده‌ای می‌سوزند و فضا را آلوده می‌کنند. اگر محاسبه‌ای در خصوص این اتلاف سرمایه صورت بگیرد، مشخص می‌شود که چه خسارت عظیمی متوجه کشور می‌شود، بدون اینکه منفعتی برای اقتصاد ایران داشته باشد.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 علم یا مکتب اسلامی؟
✍️ دکترغلامرضا کشاورز حداد
مناظره میان استادان اقتصاد آقایان دکتر غنی‌نژاد و دکتر درخشان، مباحث گوناگونی را در دل خود داشت؛ اما شاه‌بیت این مناظره ماندگار از نظر من فراز زیر است:
دکتر مسعود درخشان: اقتصاد اسلامی را به معنای کشف علم اقتصاد به معنای واقعی خودش قبول دارم.

دکتر موسی غنی‌‌نژاد: نقد شما چیست به اقتصاد اسلامی؟
دکتر درخشان: نقد من این است که اقتصاد اسلامی درست استنباط نشده است.

دکتر غنی‌‌نژاد: من می‌‌گویم اصلا اقتصاد اسلامی وجود ندارد. شما می‌‌گویید هست. بگویید اقتصاد اسلامی چیست.
بله به واقع گفت‌وگو درباره اقتصاد اسلامی، استدلال در ارائه برهان درباره هستی آن باید باشد، نه چیستی آن. این فراز از گفت‌وگوی دو استاد ارجمند اقتصاد را بهانه‌‌ای قرار می‌‌دهم تا نشان بدهم که «علم» اقتصاد اسلامی وجود ندارد، بلکه ما می‌توانیم آن را «مکتب اقتصادی» بنامیم.

مقدمه سخن من این است، وقتی سخن از اقتصاد اسلامی می‌‌شود باید مفاهیم فقهی نظیر، آداب تجارت، کسب‌‌های حلال و در یک جمله حقوق تجارت را کنار گذاشت. این مفاهیم حسب قرارداد است و دسته‌‌ای از قراردادهای شرعی را تشکیل می‌‌دهند که حتی ممکن است از یک جامعه به جامعه دیگر یا از دوره زمانی به دوره زمانی دیگر مصادیق و موضوعات آن با نظر حقوق‌‌دانان و روحانیون تغییر پیدا کند. علاوه‌‌برآن، بخش دیگری از فقه به موضوعات مالیه دولت اسلامی می‌‌پردازد؛ مثل انواع وجوهات شرعی، جزیه، کفارات و نظایر آن که در گذشته بخشی از مالیه دولت اسلامی را تامین می‌‌کردند. موضوع علم اقتصاد هیچ‌‌یک از این مفاهیم نیست؛ اما پیامد هرگونه تغییر و اعمال سیاستگذاری برای آنها، همانند تمام تصمیمات سیاستی عرفی می‌‌تواند توسط پژوهشگران علم اقتصاد مورد مطالعه قرار بگیرد.

کانون توجه علم اقتصاد بر این است که عوامل اقتصادی چگونه در محدوده نظام حقوقی موجود، رفتار و تعامل می‌‌کنند، خواه این عامل اقتصادی یک مسلمان باشد، یا فردی غیر دین‌باور. آنچه خروجی اقتصادی (و حتی اجتماعی) یک جامعه را از جوامع دیگر متمایز می‌‌سازد، قوانین حاکم بر این جوامع است. من در اینجا آنها را قواعد بازی میان آحاد اقتصادی نام‌‌گذاری می‌‌کنم که درکنار کمیابی منابع، دستاورد اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را تعیین می‌‌کند. می‌‌خواهم تاکید کنم که پیامد یک نظام حقوقی تنها اقتصادی نیست، بلکه می‌‌تواند آثار تعالی‌بخش یا زیان‌باری هم داشته باشد. در هر جامعه‌‌ای قواعد تعامل اجتماعی از سوی نظام حقوقی آن تنظیم می‌‌شود. زنده‌یاد محمدباقر صدر این نظام حقوقی را «مکتب اقتصادی» می‌‌نامد. عوامل اقتصادی با درک این قیدهای موجود (باید و نبایدهایی که از سوی مکتب اقتصادی تعیین شده است)، به‌‌گونه‌‌ای انتخاب می‌‌کنند که منفعت فردی خود را تامین کنند. به همین دلیل خروجی (رشد تولید، اشتغال و بهره‌وری تولید...) ملل مختلف یکسان نیست.

به این معنا، می‌‌توانیم بپذیریم که به تعداد نظام‌‌های حقوقی مکتب اقتصادی وجود دارد، با این حال، تنها یک علم اقتصاد وجود دارد که هدف آن مثل هر پارادایم علمی دیگر، پیش‌‌بینی پیامدهای یک اقدام در سایه تعامل بین عوامل اقتصادی است. با اینکه سازوکارهای تعامل میان افراد تمام جوامع یکسان است، انتظار نداریم که دستاوردهای این تعامل در همه جوامع یکسان باشد؛ زیرا قواعد بازی عوامل اقتصادی از یکسو و نظام سیاستگذاری از سوی دیگر، در همه جوامع یکسان نیست.


🔻روزنامه کیهان
📍 ۴۳۴ روز جنگ ۴۳۴ گُردان کشته
✍️ جعفر بلوری
«بیش از ۳۰۰ هزار اوکراینی در جنگ آمریکا علیه روسیه که دلایل ژئوپولیتیک دارد کشته شدند...لوید آستین[وزیر دفاع آمریکا]‌آوریل ۲۰۲۲ گفته بود هدف ما در این‌جا از پای درآوردن ارتش روسیه است.
از پای درآوردن یعنی چه؟ یعنی به کشتن دادن اوکراینی‌ها.»
این، بخشی از اظهارات اخیر «رابرت اف کندی»، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و برادرزاده جان اف کندی معروف است. این دو جمله، حاوی نکات مهمی است که اگرچه، پیش از این از سوی افراد سرشناس دیگری مثل «جان مرشایمر» و «نوام چامسکی» با ادبیاتی متفاوت و مفهومی مشترک، بارها و بارها گفته شده اما تکرار آن از زبان نامزد انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا، بار دیگر توجهات را به جنگ خانمان‌سوز اوکراین که بیش از ۱۴ ماه است جریان دارد جلب کرده است. بخوانید:
این جملات می‌گویند، جنگی که در اوکراین جاری است، جنگ
بین روسیه و اوکراین نیست بلکه، جنگ آمریکا با روسیه است و اوکراینی‌ها صرفا گوشت‌های قربانی هستند که دولتمردانشان جز «اطاعت» و «بله» گفتن، کاری از دستشان برنمی‌آید. برای این که جایگاه و ‌شان واقعی «ولودمیر زلنسکی» دستگیرتان شود کافی است این‌جا اظهارات چند ماه پیش نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق
رژیم صهیونیستی را یادآوری کنیم:
« بعد از ملاقاتی ۳ الی ۴ ساعته با پوتین از او پرسیدم، قصد داری زلنسکی را بکشی؟ گفت زلنسکی را نمی‌کشم. من گفتم باید این قول را از تو بگیرم که زلنسکی را نمی‌کشی. گفت من زلنسکی را نخواهم کشت. بعد از این دیدار در خودرو و در مسیر کرملین به فرودگاه با تلگرام یا واتس‌آپ با زلنسکی تماس گرفتم و گفتم از دیدار با پوتین می‌آیم و او قصد ندارد تو را بکشد. گفت: مطمئنین؟ گفتم
۱۰۰ درصد. او تو را نخواهد کشت. دو ساعت بعد او از مخفیگاهش به دفتر کارش رفت و از خودش فیلم و سلفی گرفت و [خطاب به مردمانش]
گفت: من نمی‌ترسم.(خنده بنت)»
درباره جایگاه و شخصیت واقعی زلنسکی، این بازیگر سابق فیلم‌های کمدی که زنجیره‌ای‌ها درست مثل غربی‌ها خیلی تلاش کردند
«قهرمان وسط میدان» جایش بزنند، گزارش‌های مستند زیادی در رسانه‌های متعدد دنیا منتشر شده و این‌جا قصد نداریم روی شخصیت او مانور دهیم و یادآوری اظهارات نفتالی بنت راجع به او، صرفا برای این بود که بگوییم، امثال زلنسکی در این جنگ، واقعا کاره‌ای نیستند و جنگی که در اوکراین جریان دارد و جان صدها هزار نفر را گرفته، جنگ بین غرب به رهبری آمریکا با روسیه است و همان‌طور که رابرت کندی هم می‌گوید، هدف آمریکا از این جنگ نیز، تضعیف روسیه به عنوان یکی از مدعیان بزرگ برهم زننده نظم جهانی است که آمریکا پس از جنگ دوم جهانی تنظیمش کرده است.
«کندی» این را هم می‌گوید که در این جنگ، اوکراین چیزی بالغ بر ۳۰۰ هزار کشته داشته است. این اظهارات یادآور اظهارات
«وادیم پریستایکو» سفیر اوکراین در لندن است که فروردین ماه سال جاری رسانه‌ای شد.
پریستایکو در مصاحبه با روزنامه دیلی‌اکسپرس وقتی با سؤال «اوکراین چقدر در این جنگ کشته داده است؟» مواجه شد گفت اجازه ندارد پاسخ این سؤال را بدهد اما اگر کیف خود بخواهد پاسخ این سؤال را بدهد «عدد، وحشتناک خواهد بود.» همین‌طور اظهارات اخیر سرهنگ بازنشسته آمریکایی و مشاور وزیر دفاع دونالد ترامپ که گفته، در اوکراین روزی یک گردان اوکراینی کشته می‌شوند. هر گردان تشکیل شده از ۳۰۰ تا ۱۳۰۰ نظامی! این عدد را در عدد ۴۳۴ [روز] ضرب کنید (بیش از ۱۴ ماه). عدد همان‌طور که «پریستایکو» گفته «وحشتناک» است! حالا این میزان تلفات را بگذارید کنار این جمله کندی که، «آمریکا اوکراینی‌ها را به کشتن می‌دهد.» همین‌طور کنار به این بخش از اظهارات جان مرشایمر، استاد روابط بین‌الملل و صاحب نظریه «رئالیسم تهاجمی» که معتقد است، آتش جنگ اوکراین را آمریکایی‌ها روشن کردند و مقدمه این جنگ نیز سال ۲۰۰۸ و در بخارست پایه‌ریزی شد، او می‌گوید:
«دیدگاه غالب در غرب این است که او (پوتین) یک متجاوز غیرمنطقی و نامطلع است که به‌دنبال ایجاد روسیه بزرگ در قالب اتحاد جماهیر شوروی سابق است؛ بنابراین، به تنهایی مسئولیت کامل بحران اوکراین را برعهده ‌دارد. اما این داستان ‌اشتباه است. غرب و به ویژه آمریکا، مسئول اصلی بحرانی است که در فوریه ۲۰۱۴ آغاز شد و اکنون به جنگی تبدیل شده که نه تنها اوکراین را تهدید به ویرانی می‌کند، بلکه این پتانسیل را دارد که به یک جنگ اتمی بین روسیه و ناتو تبدیل شود... مشکل بر سر اوکراین در واقع در نشست بخارست ناتو در‌آوریل ۲۰۰۸ آغاز شد، زمانی که دولت جورج دابلیو بوش این ائتلاف را تحت فشار قرار داد تا اعلام کند که اوکراین و گرجستان عضو آن خواهند شد. مقام‌های روسیه بلافاصله با خشم پاسخ دادند و این تصمیم را یک تهدید وجودی برای روسیه توصیف کردند و قول دادند که آن را خنثی کنند. به گفته یک روزنامه‌نگار معتبر روسی، پوتین به خشم آمد و هشدار داد که اگر اوکراین به ناتو بپیوندد، بدون کریمه و مناطق شرقی این کار را خواهد کرد و به سادگی از هم فرو خواهد پاشید...آمریکا اما خط قرمز مسکو را نادیده گرفت و تلاش کرد تا اوکراین را به یک سنگر غربی در مرز روسیه تبدیل کند. این استراتژی شامل دو عنصر دیگر بود نزدیک کردن اوکراین به اتحادیه اروپا و تبدیل آن به یک دموکراسی طرفدار آمریکا. این تلاش‌ها سرانجام در فوریه ۲۰۱۴، پس از یک شورش (که مورد حمایت آمریکا قرار گرفت) باعث شد تا ویکتور یانوکوویچ رئیس‌جمهور طرفدار روسیه از اوکراین فرار کند. در پاسخ، روسیه کریمه را از اوکراین گرفت و به دامن زدن جنگ داخلی کمک کرد که در منطقه دونباس در شرق اوکراین آغاز شد... رویارویی بزرگ بعدی در دسامبر ۲۰۲۱ رخ داد و مستقیماً به جنگ فعلی منجر شد.»
واقعیت این است که آمریکای ۲۰۲۳، همان آمریکای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ است که به افغانستان و عراق حمله کرد با این تفاوت که این بار، چون قدرت سابق را ندارد، خود را مستقیما درگیر جنگ نکرده و هزینه این جنگ غیرمستقیم را هم بر سر متحدانش آوار کرده است. اوکراینِ امروز برای آمریکا کارکرد عراق و افغانستان آن سال‌ها را دارد و برای این کشور که به دنبال حفظ جایگاه جهانی خود است، این که اروپایی‌های چشم آبیِ اوکراینی کشته شوند یا عراق و افغانستانی‌های مو مشکی، فرقی نمی‌کند. این وضع فقط مختص اوکراین نیست. برای چنین نظامی، فرقی بین آلمان، فرانسه، اوکراین و عراق، افغانستان و ایران وجود ندارد. آمریکا دوست و دشمن را «دنباله‌رو» و «مطیع» می‌خواهد. این را ما نمی‌گوییم، امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فعلی فرانسه را هم می‌گوید: «اروپا باید در برابر فشارها برای تبدیل شدن به دنباله‌روهای آمریکا مقاومت کند...خطر بزرگی که اروپا را تهدید می‌کند، گرفتار شدن در بحران‌هایی است که برای ما نیست.»
این اظهارات مهم، پس از ملاقات رئیس‌جمهور فرانسه با رهبر چین ایراد شده است. فرانسه‌ای که این روزها به دلیل دنباله‌روی از آمریکا و تحت تاثیر جنگ اوکراین یکی از بدترین شرایط اقتصادی و اجتماعی‌اش را می‌گذراند و درگیر آشوب‌های و درگیری‌های خونین است. جالب این‌جاست که ماکرون در ادامه اظهاراتش، به مسئله تایوان – که شاید مهم‌ترین مسئله این روزهای آمریکا و چین است- هم ‌اشاره می‌کند: «اروپا نفعی از دمیدن به آتش درگیری‌ها در تایوان ندارد و باید
به یک قطب سوم مستقل از پکن و واشنگتن تبدیل شود....»
وضعیت این روزهای اوکراین، فرانسه، انگلیس، سوریه، عراق، افغانستان و....به ما می‌گویند، آمریکا -فرقی نمی‌کند- با هر اسم و عنوانی وارد هر کشوری می‌شود، جز ویرانی، جنگ و بحران چیزی نصیب آن کشور نمی‌شود. سوریه و عراق و افغانستان را با ابزار داعش و تروریست‌های تکفیری ویران می‌کند، آلمان و فرانسه و اوکراین را با ابزار روسیه به خاک سیاه می‌نشاند و چقدر پَرتند افرادی که، راه‌حل عبور از بحران‌ها را «تن دادن به قلدری آمریکا» معرفی می‌کنند!
این کشور غالبا از راه‌اندازی جنگ، انگیزه‌های اقتصادی نیز داشته و جنگ اوکراین نیز از این امر مستثنی نیست.
اکنون جای آن است به نظر رهبر انقلاب درباره جنگ اوکراین که این روزها آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نیز به آن اعتراف می‌کنند، اشاره کنیم، ایشان فرموده بودند: «جنگ اوکراین را آمریکا برای گسترش ناتو به شرق راه‌انداخت و اکنون نیز در حالی که مردم اوکراین گرفتار و دچار مشکلات هستند، بیشترین سود را از جنگ، آمریکا و کارخانجات اسلحه‌‌سازی آن می‌برند و به همین علت، مانع کارهای لازم
برای خاتمه جنگ می‌شوند.»


🔻روزنامه اطلاعات
📍 اقتصاد وحق الناس
✍️ سیدعلی دوستی موسوی
صحیح است که آنچه بیشتر درباره واژه “حق الناس” به ذهن متبادر می شود، هشداردرباره دست درازی به حق مردم و حرمت آن است اما مفاهیم وگستره این واژه بسیار بیشتراز این هاست و قلمروهایی را دربرمی گیرد که شایدکمتر به آن پرداخته شده باشد.
به عبارت دیگر، حق الناس درشرایط پیچیده امروزی اقتصاد مدرن تنها به حساب وکتاب افراد با یکدیگر تلقی نمی شود بلکه اتفاقا بیشتر به روابط میان دولترحاکمیت با مردم وشرایطی که سیاست های کلان اقتصادی حکومت ها در وضعیت اقتصادی مردم ایجاد می کند، اطلاق می شود.

علت این امر هم روشن است؛ چراکه در اقتصادهایی مانند ایران که بخش عمده ای از منابع کشور در انحصار حاکمیت بوده واقتصاد دولتی حاکم است، این سیاست های حاکمیت است که مستقیم و غیرمستقیم وضعیت اقتصادی،مالی،رفاهی،معیشتی شهروندان واثراتش بردیگر جنبه های زندگی آنها را می سازد و شکل می دهد ولذا هرگونه لغزش حاکمیت دراین قلمرو، مصداق پایمال کردن حق الناس محسوب شده و مسئولیت آن برگردن طیف وسیعی از مدیران درادوار مختلف است که به هر نحو با اندیشه و طرزعمل وسیاست گذاری و دستورات و نحوه مصرف وجوه وامثالهم شرایط اقتصادی مردم را رقم زده اند.

از این رو، مفهوم امروزی حق الناس به شیوه های اداره اقتصاد کشور،نحوه توزیع درآمدها به عدالت بین همه مردم، ایجاد فرصت های برابر برای پیشرفت مالی ومعیشتی همه، برخوردارکردن همه مردم از حداقل های زندگی شرافتمندانه، فراهم کردن زمینه دسترسی مردم به آمال وآرزوهایشان با پشتوانه تلاش وکوشش و استعداد شخصی، پرهیز از هدردادن منابع کشور بخصوص برای نسل های آینده ،استفاده حکیمانه و وسواس گونه از ثروتی که به وکالت از مردم نزد حاکمیت امانت گذاشته شده و هدایت آن به سوی خوشبختی ورفاه همه وموضوعاتی چون اینها بازمی گردد.

این چنین است که مدیران اقتصادی کشوربار سنگین وشیشه گونه حق الناس مردم را بردوش دارند و حتما باید متوجه باشند؛ که لابد هستند که هرگونه سیاستگذاری،طرز عمل،جهت دادن به وجوه مردم وشیوه مصرف آن، تخصیص منابع به گروه های خاص ازطریق امضا یا اختیارات تفویض شده به آنان،بی توجهی به نوع مصرف وجوه مردم و هدردادن احتمالی آن، چشم پوشی برتخلفات احتمالی دراین زمینه ها، سهل انگاری وکم تحقیقی دربررسی جهات کامل سیاست های اقتصادی موثر در زندگی مردم، گذراز منافع اقتصادی مردم برای حفظ موقعیت شخصی، گروهی یا حزبی، هر گونه زمینه سازی، طراحی واجرای احکام و سیاست هایی که باعث خروج غیرمشروع پول از جیب مردم به سوی منافعی خاص شود یا باعث لطمه خوردن به درآمد، معیشت، رفاه و پیشرفت مردم و خانواده هایشان شود، وطیف وسیعی از این محورها، حق الناس است وخداوند به وعده قرآنی: فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره وفمن یعمل مثقال ذره شرا یره (آیه های هفت و هشت سوره مبارکه زلزال) چه دراین دنیا و چه درحساب کشی هراسناک آخرت که از آن گریزی نیست، به ذره ذره آن رسیدگی خواهدکرد و البته از عبادت خشک وخالی هم درمقابل آن کاری برنخواهدآمد.

لذا باید گفت، رشد نرخ تورم، بیکاری، کاهش تولید ناخالص داخلی، تنزل ارزش پول ملی، افزایش فاصله طبقاتی، سقوط استانداردهای زندگی وقطع یا کاهش دسترسی خیلی از مردم به اقلام اساسی زندگی، تامین کسری بودجه از جیب مردم با ترفندهای مختلف و پیچیده کردن مسایل ، دستکاری دربودجه های سنواتی به ضرر جیب و معیشت مردم و تامین منافع گروه هایی خاص، لابی و بده بستان وچشم پوشی برای برخورداری از منافع غیرقانونی، رشد اندک حقوق کارگران و کارمندان و بازنشستگان و سپس تشرزدن به آنها دربرابر اعتراض به حقشان،اخراج کارگران وتحمیل قراردادهای موقت وظالمانه به آنها، امضاهای طلایی و انحراف مصرف وجوه و اعتبارات، فرار از پاسخگویی و شفافیت اقتصادی و مالی با هزار ترفند و ارعاب پرسشگر، عدم تناسب افزایش مالیات ها با درآمد افراد و فشار آوردن از این طریق به جیب نحیف مردم، رشد بهای کالاهای پایه مانند فولاد و پتروشیمی و سیمان و دلاریزه کردن آنها وتحمیل این افزایش هزینه ها به کالاهای نهایی که مردم خریدارش هستند،ایجاد موانع وهزینه تراشی دربرابر ورود وتامین کالاهای مختلف وافزایش بهای آن به چند برابرقیمت واقعی و عادی آن دردیگر کشورها،سوء مدیریت ها و ناهماهنگی ها، حقوق ها و امتیارات پنهان و نجومی و ماده و تبصره تراشی برای قانونی جلوه دادن آن، دریافت خارج از نوبت وام و تسهیلات با بهره اندک درحالی که مردم زیادی از دسترسی به آن محروم یا درنوبت انتظارند، جابجایی اولویت بهبود معیشت مردم با ایجاد بحران سازی های مصنوعی ومسایل درجه چندم و صوری برای پرت کردن حواس ها، طرح های اقتصادی بی حاصل و پرهزینه، دستکاری درشاخص های مالی از قبیل بورس وبانک، چسبیدن به میزهای مدیریتی و اشغال همزمان چند سمت حساس درعین بی شایستگی، اختلاس ها، احتکارمسکن و افزایش مصنوعی بهای آن برای حفظ منافع گروه هایی خاص، خودی و غیرخودی کردن مردم درتوزیع امتیازات مالی واقتصادی وفرصت ها ، آقازاده بازی ورانتخواری ومحورهای دیگر که این فهرست را به طومار شبیه می سازد، همه اش حق الناس است و اتفاقا مفهوم واقعی حق الناس همین است که درپس پرده مانده وکمتر مورد توجه قرارگرفته است.

باید خدمت همه مدیران اقتصادی کشور صرفنظر از این دولت وآن دولت واین گرایش وآن گرایش و قدیم و جدید درطول دهه های گذشته عرض کرد که همه در وضعیت فعلی اقتصاد کشور مسئولند و بارحق الناس مردم بردوششان قرار دارد و مطالبه خواهدشد.

مردم از وضعیت مالی و اقتصادی و معیشتی شان و دریک کلام از وضع زندگی شان راضی وخشنود نیستند و بخش بزرگی از این امر بر ذمه مسئولان و حق الناسی است که باید برای ادای آن به هرنحو تلاش کنند و سرآسوده بربالین نگذارند؛ چرا که حق الناس به نحو ترسناکی شوخی ندارد و حتی یک ریال هم درآن درپیچ وخم های این دنیا وآن دنیا گم نشده وبه هر نحو مطالبه وپاسخ خواهی خواهد شد.


🔻روزنامه جهان صنعت
📍 مکران از اژدها به مار آبی
✍️ محمد‌صادق جنان‌صفت
مار آبی به ویژه مارهای آبی‌ای که در رودخانه‌های کوچک و جویبارها زندگی می‌کنند به مرور دیگر نیش زهرآگین ندارند و نمی‌توانند از جان خود هم محافظت کنند، اما اژدها جانوری است قدرتمند که در افسانه‌های کشورهای گوناگون بر سر گنج‌ها می‌نشیند تا از آن نگهداری کند و تا هنگامی که زنده است گنج هم پابرجاست.

هرچه گنج بزرگ‌تر باشد اژدهای نگهبان گنج نیز فزون‌تر می‌شود. جامعه‌های نیرومند و آینده‌نگر و هوشمند برای نگهداری از ثروت طبیعی و سرمایه‌های انسانی خود اژدها بر سر آنها می‌گمارند تا دیگران به آنها آزمندانه نگاه نکنند. علاوه بر این کشورهای دارای اندیشه توسعه‌گرایانه واقعی برای بهره‌برداری از هر ذره خاک و از هر مثقال ماده معدنی و از هر سانتیمتر بندر و جزیره و دریای خود برنامه دارند و اجازه نمی‌دهند گنج‌هایشان به هر دلیل مدفون شود. شوربختانه نظام‌های سیاسی ایران در دوره پیشین و دوره فعلی فاقد هوشمندی برای استفاده از گنج‌های ایران بوده و هستند.
آگاهان در جهان و ایران می‌دانند روزگاری که ایران برای جزیره کیش برنامه داشت بندر جبل‌علی یا دوبی هنوز چیزی نبودند، اما مقایسه امروز کیش و این بندر گریه‌دار است. نظام سیاسی ایران بیراهه رفت و به امید اینکه دنیا چشم به راه می‌ماند تا ایران، آمریکا را شکست دهد و پس از آن به توسعه بپردازد گنج‌های ایران را مدفون کرد. در میان همه گنج‌های ایران گنج مکران و چابهار بدون تردید بزرگ‌ترین گنجی است که اگر دیر بجنبیم همه فایده‌های آن نیست و نابود می‌شود. ساحل مکران گنج بزرگی برای ایران بود و تا اندازه‌ای هست که چین، هند و آمریکا برای رسیدن به آن آمادگی دارند با دیگری نبرد کنند‌. چینی‌ها برای اینکه این گنج بزرگ از سوی دیگران برایشان دردسر درست نکند گوادر پاکستان را در قد و قواره مکران و چابهار ساختند در حالی که دولت‌های پیشین به ویژه دولت‌های حسن روحانی خیزهایی برای توسعه واقعی گنج مکران برداشتند اما به دلیل تحریم آمریکا این حرکت نافرجام ماند. حالا معاون اول رییس‌جمهور می‌خواهد برای توسعه مکران همان راهبرد بی‌سرانجام توسعه شرکت‌های پیشران را به کار گیرد بدون اینکه درباره برآیند طرح پیشین کارنامه‌ای ارائه کند. آوردن مارهای آبی برای نگهبانی از مکران به جای اژدها یک راهبرد ایران‌برانداز به حساب می‌آید و هیچ نیرویی در هیچ سطحی از قدرت حق ندارد گنج‌های ایران را هدر دهد. آقای مخبر و همکارانش توجه داشته باشند گنج مکران که دهه‌هاست بدون سرمایه‌گذاری رها و یله شده است چیزی نیست که او و دیگران بخواهند برایش نقشه‌های مبهم بکشند. باید همه چیز آشکار و فاش باشد و اجازه داده شود رسانه‌ها و صاحب‌نظران در این‌باره راستی‌آزمایی و واقعیت‌ها را بازگو کنند.


🔻روزنامه اعتماد
📍 سخنی با صدا و سیما
✍️ سمیرا بختیار
هدف گزارش تحقیقی، ورود به لایه‌های درونی موضوع و نگاهی عمیق به ابعاد مختلف آن است
ما اهالی رسانه و تمام کسانی ‌که در حوزه اطلاع‌رسانی قلم به دست هستند، می‌دانیم که اخبار در هر فرمتی که منتشر می‌شود باید دارای ارزش‌های خبری باشد تا بتوان عنوان «خبر» را به آنها اطلاق کرد. علاوه بر این موضوع، تهیه گزارش‌های تحقیقی از جدی‌ترین و جذاب‌ترین ژانرهای روزنامه‌نگاری و خبری است. گزارش تحقیقی (Investigative Reporting) یا پیگیرانه (Inquiry Investigation) نوعی از گزارشی است که علاوه بر توصیف و توضیح واقعه به تحقیق و عمق مسائل جدی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن نیز توجه دارد. هدف از تهیه گزارش تحقیقی، ورود به لایه‌های درونی موضوع و نگاهی عمیق به ابعاد مختلف آن در یک جامعه می‌باشد که در این نوع گزارش، محقق یا ژورنالیست درصدد نشان دادن ابعاد و جوانب مختلف موضوع براساس جمع‌آوری مستند، یافته‌های علمی و نظریات کارشناسی بر می‌آید تا آنکه زوایای تاریک و پنهان موضوع را روشن سازد. در تمام این سال‌ها که در حوزه خبر فعالیت داشتم، هزینه‌بر بودن و زمان‌بر بودن از دلایلی بوده که خبرنگاران آن را مانعی مهم در تهیه این گزارش درنظر گرفته‌اند که باتوجه به بودجه و امکانات و ظرفیت نیروی انسانی در آن شکی نیست‌، اما یکی از رسانه‌هایی که به نظر می‌رسد چنین مشکلاتی در آن برای تهیه گزارش‌های تحقیقی وجود نداشته باشد، صداوسیماست. رسانه‌ای که در بخش‌های خبری تمام تلاش خود را برای گفت‌وگوی خبری می‌گذارد، اما ذره‌ای توجه به گزارش‌های تحقیقی برای رسیدگی به یک معضل در جامعه ندارد. نکته قابل توجه این است که صدا و سیما در بخش‌های خبری گزارش‌های میدانی زیادی تهیه می‌کند که از نظر منِ رسانه‌ای فاقد ارزش‌های خبری است، درحالی که همین رسانه که در سال‌های اخیر با ریزش مخاطب روبه‌رو بوده یا از مرجعیت خبری و کمرنگ شدن آن انتقاد می‌کند، می‌تواند از ژانر گزارش‌های تحقیقی در بخش‌های خبری خود بهره ببرد.

از طرفی دیگر باتوجه به منبع درآمدی صدا و سیما و بهره از بیت‌المال برای ادامه حیات خود، تهیه گزارش‌های تحقیقی می‌تواند از مطالبات مهم افکار عمومی باشد.
متاسفانه صدا و سیما اصرار خاصی بر انعکاس اخبار به شیوه گذشته دارد، غافل از اینکه ذائقه مخاطب نسل جدید خواهان فرمت و ژانرهای دیگری است و نسل قدیمی که احتمال دارد چندان میلی به تماشا و شنیدن اخبار از تلویزیون و رادیو نداشته باشند، به دنبال فرم‌های دیگر خبررسانی هستند. این روزها که مسائل مختلفی در سطح جامعه وجود دارد، کاش صدا و سیما تعمق بیشتری در مسوولیت اجتماعی خود می‌کرد تا شاید ذره‌ای به مرجعیت خبری مردم تبدیل شود و در آخر اینکه رسانه‌ای که عنوان ملی بودن را در همه جا یدک می‌کشد باید در بخش‌های خبری خود برای بهبود کیفی زندگی ملت از ژانر روزنامه‌نگاری تحقیقی مقداری بهره ببرد.


🔻روزنامه آرمان ملی
📍 تهران و ایستادگی در محور مقاومت
✍️ احمد دستمالچیان
روابط ایران و سوریه از دیرباز در سطح عالی و استراتژیک برقرار بوده است. این روابط از زمان مرحوم حافظ اسد تاکنون ادامه داشته و اکنون ایران و سوریه در بسیاری از مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی اشتراک نظر و اشتراک منافع دارند. نگاه هر دو کشور به صهیونیست‌ها یکی است و سوریه تنها کشور عربی و همجوار با سرزمین‌های فلسطین اشغالی است که به کشورهای سازشگر با صهیونیست‌ها نپیوسته و روی مواضع اصولی و استراتژیک خود ایستاده است. سوریه در طول سالیان گذشته همواره حامی محور مقاومت بوده و کمک‌های شایانی به مقاومت در لبنان و فلسطین منتقل کرده است. سوریه دارای نقش برجسته‌ای در بین کشورهای عربی است و به همین علت که بر سر مواضع اصولی و استراتژیک خود ایستادگی کرد، یک مثلث شوم به رهبری آمریکا قصد داشتند با سلاح دادن به تکفیری‌ها رژیم مردمی اسد را سرنگون کنند و پایمردی و ایستادگی اسد و مردم سوریه در کنار کمک‌هایی که جمهوری اسلامی ایران به اسد انجام داد خواست آمریکایی‌ها را ناکام گذاشت. اراده جهانی مبنی بر این بود که اسد سرنگون شود اما این اراده به نتیجه نرسید. در حال حاضر با توجه به اینکه سوریه تقریبا به سرزمینی سوخته تبدیل شده و تمام زیر ساخت‌های اساسی سوریه منهدم شده و نیاز فراوانی در سوریه به بازسازی وجود دارد، جمهوری اسلامی ایران همان طور که در ایام جنگ به کمک سوریه شتافت اکنون در ایام بازسازی نیز به کمک دولت سوریه خواهد شتافت و سفر آقای رئیسی به سوریه بیشتر در این زمینه خواهد بود چرا که جمهوری اسلامی ایران امکانات گسترده‌ای در عرصه ساخت زیرساخت‌ها دارد و ایران می‌تواند در امر بازسازی سوریه نقش محوری داشته باشد. این سفر اولین سفری است که بعد از توافق پکن و بهبود روابط بین ایران و عربستان و همچنین بهبودی روابط عربستان با سوریه، اتفاق افتاده است. امیدواریم همان طور که بخشی از کشورهای عربی در انهدام تاسیسات مختلف در سوریه سهم داشتن هم اکنون در ساخته شدن سوریه نیز بتوانند گام‌های موثری بردارند. سفر آقای رئیس‌جمهور در شرایط فعلی بعد اساسی دیگری دارد و آن اینکه به سوری‌ها این پیام را ارسال می‌کند که تهران همچنان برابر اقداماتی که صهیونیست‌ها انجام می‌دهند، در کنار سوریه ایستاده است کما اینکه در مورد لبنان هم ایران چنین موضعی دارد و سفر اخیر وزیر خارجه ایران به لبنان و حضور در نقطه صفر مرزی به فلسطین اشغالی این پیام را ارسال کرد که جمهوری اسلامی ایران با تمام توان خود از برادران مقاومت و افرادی که در حال مبارزه با صهیونیست‌هاست، حمایت خواهد کرد. کشورهای عربی بعد از بهبود روابط تهران و ریاض خواستار بهبود روابط خود با سوریه خواهند بود. ایران و عربستان دارای نقش مهمی در تحولات منطقه هستند لذا همکاری‌های ایران و عربستان عمیق‌تر شده که منطقه در آرامش و امنیت و صلح بیشتری قرار گرفته است. به نظر می‌رسد امروز برادران عرب و مسلمان ما در خلیج فارس به این واقعیت دست یافتند که در همکاری با جمهوری اسلامی ایران بهتر می‌توان صلح و ثبات را در منطقه ایجاد کرد. ایران و عربستان برای پیشرفت منطقه باید در طیف گسترده‌ای با یکدیگر همراهی کنند و برنامه‌های جامع استراتژیک خود را به مرحله عمل برسانند. اگر ایران و عربستان به سمت صلح پایدار و بهبود روابط و حل مشکلات حرکت کنند، تاثیر این بهبود را بر بسیاری از کشورهای منطقه از عراق تا یمن از سوریه تا لبنان شاهد خواهیم بود. مردم منطقه در انتظار این بهبود هستند امیدواریم عربستان همچنان ثابت قدم باشد و تحت تاثیر غربی‌ها قرار نگیرد چرا که آثار توافق ایران و عربستان به نفع کشورهای منطقه است.


🔻روزنامه شرق
📍 ابرتوانایی بدون اولویت
✍️ سیدمصطفی هاشمی‌طبا
آقای رئیس‌جمهور در هفتمین سفر به خوزستان برای ‌مسائل جاری خوزستان و حل آنها اقداماتی انجام دادند که به جای خود ارزشمند بوده و حاکی از فعالیت ایشان در جهت ساماندهی مسائل موجود در این استان زرخیز است. ایشان در مراسم افتتاح پالایشگاه گازی هویزه به اهمیت فناوری و دانش‌بنیان‌بودن در اجرای طرح‌ها اشاراتی داشتند و این اظهارات نوید آن را می‌دهد که سیاست‌مداران به اهمیت فناوران و دانشمندان در حیطه کارهای اجرائی توجه می‌کنند؛ هرچند نمی‌توان این تفکر را به مجموعه افراد سیاسی کشور ربط داد، اما بارقه آن خود جای تقدیر دارد. حقیقت نیز چنین است و بحق می‌توان گفت آنچه از نقمت‌ها نصیب کشور شده حاصل تفکرات سیاسی بدون ضمانت اجرائی و تفکرات انتزاعی است و آنچه موجب پایداری شده، تلاش فناوران و کارشناسان اعم از صنعتی، کشاورزی، پزشکی و دیگر تخصص‌هاست. تصور سنگینی بار و تخصص‌های مورد نیاز برای استخراج، پالایش و توزیع گاز در کشور یا تولید و انتقال و توزیع برق در کشور به صواب‌بودن این راه و اندیشه کمک می‌کند. از سویی ایشان با اشاره به لزوم برکناری گروهی از مدیران خوزستان به دلایلی که برشمردند و خود بهتر می‌دانند، آن را در جهت تلاش بیشتر برای رفع مشکلات خوزستان و جبران مافات برشمردند. هرچند برکناری یا تغییر مدیران در سطوح مختلف یکی از راه‌های اصلاح است، اما شاید این آخرین راه برای اصلاح باشد و اگر دلایل عدم پیشرفت کارها از زبان مدیران شنیده شود و به آن دل داده شود و اقدامات این‌چنینی در جهت نشان‌دادن قدرت فائقه و نشان‌دادن حساسیت به کار نباشد، آن‌وقت جهت و راستای انجام امور می‌تواند اصلاح شود. به یاد داشته باشیم که کار مدیران در خوزستان نسبت به بسیاری از استان‌های دیگر بسیار سخت و طاقت‌فرساست؛ زیرا این استان به‌ دلیل مسائل فرهنگی موجود، آب‌وهوای به‌شدت سخت در بسیاری از نقاط آن و دستکاری در طبیعت آن، به ریزش از وضع طبیعی مطلوب به وضع نسبتا ناهنجار دچار شده است.

طبیعی است اقدامات مقطعی امری نادرست نیست، اما اینکه خوزستان چگونه باید باشد و در حال به چه سمت و سویی می‌رود، امری‌ است که به قول رئیس‌جمهور طرح‌های مبتنی بر فناوری و دانش می‌طلبد و در عین حال هیچ اقدامی در سلسله اقدامات اجرائی کشور بدون لحاظ اولویت‌ها و تشخیص آنها ممکن نیست. دولت‌های ما بدون آنکه توانایی‌های اجرائی را سنجش کنند، همه کارها را به قول معروف زخمی می‌کنند؛ مانند چند هزار پروژه عمرانی که از هر قبیل است و نوعا پیشرفتی ندارد و علی‌رغم شعارهای مربوط به دخالت مردم از واگذاری آنها به بخش خصوصی برای تکمیل و بهره‌برداری استنکاف می‌شود.

نگاهی به برنامه ششم توسعه این امر را اثبات می‌کند. در برنامه ششم توسعه بسیاری از امور دیده شد ولی اجرای برنامه ششم در حد ۱۵ درصد بود که اگر برنامه هم وجود نداشت، این ۱۵ درصد در جریان عادی کشور انجام‌پذیر بود.

بارها در همین ستون ذکر شده که جمع تضادها در کشور نمی‌تواند ایران را به پیش برد. اگر بردارهای نیرو همسو نباشد، یکدیگر را خنثی می‌کنند و اگر بردارها بخواهند جهت و سویی به خود بگیرند، نباید در جهت‌های متضاد باشند. دامن‌زدن به اختلافات و نظرات مذهبی و فرهنگی حتی در میان مؤمنین به تشیع نظیر آنچه در ماه مبارک رمضان از سوی سخنرانان انجام شد، درحالی‌که دشمنان جمهوری اسلامی برای این امر طراحی و دخالت می‌کنند، هیچ سودی ندارد بلکه خلاف وحدت و آرامش است.

برای کشوری که در تحریم و در مبارزه با قدرت‌های بزرگ است، وادادگی داخلی و رها‌شدن مسائل و روی‌آوردن به برداشت‌های هرج‌ومرج‌گونه که به تضادهای روش زندگی، درآمد و بهره‌مندی در جامعه منجر شده و همچنان ادامه دارد، نمی‌تواند باعث شور، اشتیاق و امید در کشور شود. رعایت اولویت‌ها و فراموش‌کردن غیراولویت‌ها و سرمایه‌گذاری در اولویت‌ها از ابتدایی‌ترین امور است. دولت نمی‌تواند به همه امور دست بزند و در همه مسائل ادعای سرمایه‌گذاری و پیشرفت داشته باشد؛ چنین می‌‌شود که فرمانده راهور در مورد کاهش تلفات جاده‌ای می‌گوید؛ اگر پنج هزار میلیارد تومان برای اصلاح نقاط حادثه‌خیز جاده‌ها تخصیص داده شود، تلفات جاده‌ای به‌شدت کم می‌شود؛ امری که نه دولت‌های قبلی و نه فعلی به آن روی خوش نشان نداده‌اند و هر سال هزاران نفر در جاده‌ها کشته شده و صدها هزار نفر مجروح و میلیاردها تومان خسارت وارد می‌شود، بگذریم از خسارات روانی. نهایت اینکه دولت بدون برنامه، بدون آنکه در آن اولویت‌ها واقع‌بینانه دیده شده باشد، راه به جایی نخواهد برد.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین