سه شنبه 11 ارديبهشت 1403 شمسی /4/30/2024 1:25:43 PM

بزرگ‌ترین مشکل ما در مساله مالیات این است که سیستم و مکانیزم مشخصی برای شناسایی میزان درآمد و هزینه‌ها در کشور نداریم و این قضیه باعث شده شفافیت لازم و کافی در اینکه چه گروه‌هایی و به چه میزان باید مالیات پرداخت کنند (منظور مالیات بر درآمد است) حاصل نشود. این اقدامی که در حال حاضر انجام گرفته، ورود به مساله شناسایی اقشار مختلف گروه‌های درآمدی در کشور و تعیین ضوابط و معیارهایی برای اخذ درآمد از این گروه‌هاست که با توجه به مطالباتی که در جامعه و رسانه‌ها وجود داشته است، پزشکان در اولویت قرار گرفته‌اند و این قضیه هم تا حدودی از اخباری که گاهی شنیده می‌شد که در مطب پزشکان حتی دستگاه‌های کارت‌خوان قرار نمی‌دهند که این درآمدها قابل شناسایی باشد و پول نقد مطالبه می‌کنند، نشأت می‌گیرد.
مکانیزم  شناسایی میزان درآمد در کشور نداریم

مالیات یکی از ارکان مهم دوام و بقای جوامع مدرن است. نظام‌های مالیاتی با تجهیز و تامین منابع لازم برای خدمات عمومی، امکان استقرار امنیت و رفاه و آموزش و بهداشت و غیره را در جامعه فراهم می‌کند. البته نظام مالیاتی باید شفاف و کارآمد باشد و عدالت را در توزیع منابع لحاظ کند. نظام مالیاتی در ایران با مشکلات پیچیده ساختاری و نهادی مواجه است و عنصر عدالت در ساز و کارهای مالیاتی ما تا حد زیادی مغفول مانده است. یکی از مباحثی که در رسانه‌ها نیز در ابعاد گسترده‌ای مطرح بوده مساله عدم شمول درآمدهای گروه‌های خاص در پایه مالیاتی بوده است. از مدت‌ها قبل موضوع دریافت مالیات از پزشکان و ضرورت نصب دستگاه کارت‌خوان در مطب پزشکان مطرح بود؛ یعنی با توجه به اینکه پزشکان عموما در دهک‌های درآمدی بالا قرار می‌گیرند تلاش بر این بوده که اولویت گسترش پایه مالیاتی به فعالیت‌هایی تعمیم یابد که ترجیحاً بیشترین درآمدها را کسب می‌کنند و پزشکان در این طبقه‌بندی درآمدها که در وزارت امور اقتصادی و دارایی انجام گرفته، در زمره گروه‌های درآمدی بالا قرار داشته‌اند.

بزرگ‌ترین مشکل ما در مساله مالیات این است که سیستم و مکانیزم مشخصی برای شناسایی میزان درآمد و هزینه‌ها در کشور نداریم و این قضیه باعث شده شفافیت لازم و کافی در اینکه چه گروه‌هایی و به چه میزان باید مالیات پرداخت کنند (منظور مالیات بر درآمد است) حاصل نشود. این اقدامی که در حال حاضر انجام گرفته، ورود به مساله شناسایی اقشار مختلف گروه‌های درآمدی در کشور و تعیین ضوابط و معیارهایی برای اخذ درآمد از این گروه‌هاست که با توجه به مطالباتی که در جامعه و رسانه‌ها وجود داشته است، پزشکان در اولویت قرار گرفته‌اند و این قضیه هم تا حدودی از اخباری که گاهی شنیده می‌شد که در مطب پزشکان حتی دستگاه‌های کارت‌خوان قرار نمی‌دهند که این درآمدها قابل شناسایی باشد و پول نقد مطالبه می‌کنند، نشأت می‌گیرد. این موضوع که در دنیای مدرن و در بستر شبکه‌های اینترنتی پیشرفته امروزی فروشنده کالا یا خدمات به‌طور عام از مشتری خود پول نقد مطالبه کند، انگیزه‌ای جز پنهان‌کاری و فرار از شفافیت و احیاناً گریز از پرداخت مالیات نمی‌تواند داشته باشد. این رفتار خارج از رویه‌ و استانداردهایی است که در دنیا وجود دارد. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه، این مساله بیش از پنج دهه است که نهادینه شده است. شما پول نقد را در حد خیلی کم از بانک به میزان 200- 300 دلار می‌توانید دریافت کنید نه بیشتر و اگر بخواهید بیش از آن هزینه کنید باید از کارت اعتباری استفاده کنید. بنابراین در مساله اخیر یکسری رفتارهایی که وجود داشته است که این نوع مطالبات را شکل داده و مجموعه نهادهای نظارتی را وادار کرده که این گروه را در اولویت قرار دهند؛ ولی نمی‌توان انکار کرد که فقط پزشکان نیستند که در مظان قرار گرفته‌اند، سلبریتی‌هایی داریم که درآمدهای بسیار بالایی دارند؛ ولی آنها را هم نمی‌توان آن را به کل جامعه هنرمندان تعمیم داد؛ اما تعداد بسیار انگشت‌شماری در بین آنها هستند که درآمدهای بسیار بالایی دارند که باید مالیات خود را پرداخت کنند؛ موارد مهم‌تری نیز وجود دارند که به لحاظ فنی و اجرایی هنوز عملیاتی نشده‌اند. هنوز نظام مالیاتی، ساز و کار اجرایی مشخصی برای این حجم درآمدی که از املاک و مستغلات می‌آید، تعیین نکرده است. تردیدی وجود ندارد که دریافت مالیات محدود به پزشکان نخواهد شد و نظام مالیاتی ما گام‌های کوچکی در راستای گسترش پایه مالیاتی برمی‌دارد چون نمی‌توان روی نرخ‌ها زیاد مانور داد و کار کرد؛ ولی پایه مالیاتی قطعاً در کشور ما نیازمند مطالعه و تعیین روش‌هایی برای شناسایی موارد خارج از شمول مالیات است.

واقعیت قضیه این است که درآمد متوسط پزشکان نسبت به سایر افراد همسطح در جامعه بالاتر است. اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها را در نظر بگیریم. این گروه از لحاظ سطح علمی در بسیاری از موارد، بالاتر از پزشکان هستند؛ ولی این گروه مشخصاً یک اشل حقوقی دارند که در آن یک حقوق پایه و یک فوق‌العاده‌هایی روی آن درج شده است و یک رقم مشخصی می‌شود که از سرجمع آنها مالیات اخذ می‌شود. بنابراین ابزار و معیار مشخصی برای تشخیص درآمد و مالیات وجود دارد؛ ولی درباره درآمدهایی که برای پزشکان هست، جامعه پزشکی نخواسته‌ و مایل نبوده است که یک‌ساز و کار برای تعریف درآمد خود مشخص کنند. یک معلم با حقوق 2.5 میلیون تومان یا کارگری با درآمد مشخص در بخش رسمی اقتصاد به‌طور منظم مالیات خود را می‌پردازد. آیا واقعاً منصفانه است که ما درآمدهایی که گاه به چندین میلیارد در ماه برای تعدادی از پزشکان می‌رسد را مشمول مالیات قرار ندهیم؟ نظام مالیاتی نباید چشم خود را بر این درآمدها ببندد؛ آن هم به این بهانه که دولت برای این گروه فیش حقوقی مشخصی صادر نمی‌کند که بتواند مالیات آنها را دریافت کند؛ ولی قطعاً در دنیا ساز و کارهایی پیش‌بینی شده که جریانات مالی که در مطب‌ها وجود دارد و گاهی به ارقام سرسام‌آور می‌رسد بتواند رصد کند. چرا باید یک کارمند یا کارگر یا کسبه عادی فرودست مالیات پرداخت کند؛ ولی این گروه یا گروه‌های دیگر با سرانه درآمد بسیار بیشتر خیر؟ این مطالباتی است که رسانه‌ها بنا به وظیفه خود باید روی آن تمرکز کنند و ببینند که آیا نظام بازتوزیع درآمد در جامعه که از طریق ساز و کارهای مالیاتی ایجاد می‌شود، آیا ساز و کار عادلانه‌ای است یا خیر؟ این عادلانه نیست که فردی با درآمدی شاید در حد چند صدم یک پزشک درآمد داشته باشد و متناسب با آن پزشک از خدمات عمومی در جامعه بهره‌مند شود و مالیات بدهد؛ ولی پزشکان مالیات ندهند؛ ولی حتماً باید سهم آنها در مالیات مشخص و اعمال شود.

باید گفت در این کار حساسیت زیادی وجود دارد. نخست اینکه نباید موضوع را طوری مطرح کرد که خدمات و منزلت پزشک در جامعه مخدوش شود؛ چراکه هم‌اکنون تعداد قابل‌توجهی از پزشکان مانند بقیه اقشار جامعه مالیات پرداخت می‌کنند و باید مراقب این حاشیه‌های خطرناک بود؛ ولی واقعیت این است که تمام جریان نقدینگی از چندین دلار تا چندین میلیارد دلار امروز در نظام‌های مالیاتی رصد، پایش و مشخص می‌شود که چه مسیری را دارد طی می‌کند و قطعاً مالیات‌ها در حال پرداخت شدن است. نظام مالیاتی جزو سرسخت‌ترین و قانونمندترین نظامات اقتصادی در دنیاست که کارکرد پیچیده و در عین‌حال شفافی دارد. ریشه‌های بسیاری از رسوایی‌هایی که در سطوح سیاست‌گذاری و مدیریتی در سطح کلان به وجود می‌آید در همین سوءاستفاده‌های مالیاتی است که به‌دلیل شفافیت سیستم مالیاتی اغلب شناسایی و افشا می‌شود. بنابراین می‌بینیم که در دنیا حساسیت زیادی روی آن وجود دارد. این حساسیت هم به مرور در کشور ما در حال شکل گرفتن است.

اگر پزشکان هم متوجه شوند که این قضیه صرفاً مختص جامعه پزشکی نیست و تنها از این گروه شروع شده آن را می‌پردازند؛ ولی قطعاً مسئولان مطالعه می‌کنند که ببینند به چه صورت می‌شود درآمدهایی که در حوزه‌ها و بخش‌های دیگر به وجود می‌آید و در سایه قرار می‌گیرد را مشمول مالیات قرار بدهند و با این روش اقتصاد غیرمتشکل و غیررسمی ما روز به روز شفاف، متشکل و قابل برنامه‌ریزی و رصد خواهد شد. حتی یکی از ابزارهای توزیع و تخصیص خدماتی که دولت در جامعه می‌دهد، این است که آنها را در چارچوب نظام مالیاتی شناسایی کند و اگر احیاناً جایی نیاز به حمایت بود بتواند از آن طریق شناسایی کند. بنابراین یک ابزار شناخت در اختیار دولت قرار می‌دهد که این درآمدها و توزیع آن در بخش‌های مختلف به چه صورت قرار می‌گیرد و در سیستم بازتوزیع خود به چه صورت می‌تواند تصمیمات مناسب و مطلوب و عادلانه‌ای بگیرد.


صابر شیبانی، اقتصاددان

منبع: اقتصادنامه

مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

آخرین عناوین