جمعه 7 ارديبهشت 1403 شمسی /4/26/2024 7:44:32 PM
اقتصادنامه جدید را بخوانید

چرا امثال پورابراهیمی ها و قاضی پورها در مجلس قدرت گرفته اند؟ چرا افرادی که به باج خواهی متهم اند و در جریان استیضاح ها نیز به آن اشاره شده، در خط مقدم نقد غیر منصفانه دولت قرار دارند؟ 
رواج شارلاتانیسم در نهاد قانونگذاری/ «وزارت اقتصاد» یا «وزارت برخی امور اقتصادی»

عزل های زنجیره ای

چرا باج خواهی در مجلس رواج یافته و استیضاح به حیاط خلوت شارلاتانیسم تبدیل شده است؟
اقتصادنامه| چرا امثال پورابراهیمی ها و قاضی پورها در مجلس قدرت گرفته اند؟ چرا افرادی که به باج خواهی متهم اند و در جریان استیضاح ها نیز به آن اشاره شده، در خط مقدم نقد غیر منصفانه دولت قرار دارند؟ چرا شخص رئیس جمهور آنگونه که باید از کابینه خود دفاع نمی کند و پشت وزرایش نمی ایستد؟ پشت پرده این عزل ها چیست؟

مجلس در دوطول روزهای گذشته دو تن از کلیدی ترین وزرای تیم اقتصادی دولت را عزل کرده است. دلیل این عزل ها را می توان در دو مورد جستجو کرد. نخست باج گیری برخی نمایندگان از وزرای کشور در عزل و نصب مدیران بنگاه های بزرگ اقتصادی است. اتفاقی که در تغییر مدیریت شرکت ملی مس افتاد، به نظر می رسد مدیریت فولاد مبارکه نیز را مورد هدف آنان قرار گرفته است. برخی نمایندگان با ابزار استیضاح به انتقام جویی می پردازند. این انتقام جویی ها یا دلایل شخصی دارد یا منافع سیاسی.

به نظر می رسد رواج شارلاتانیسم یکی دیگر از پدیده های جدی در اقتصاد ایران است که خاستگاه آن از مجلس و برخی رسانه ها شروع شده است.

به عنوان مثال اگر سازمان یا نهاد یا بنگاهی در برابر خواسته های باج گیرانه برخی خبرنگاران و مدیران آنان کوتاه نیایند آنان دست به تخریب آن نهاد یا مدیران آن می پردازند. این موضوع حقیقتی انکار نشدنی در مطبوعات کشور است که با گسترش فضای مجازی نیز گسترش یافته است.

از سویی دیگر نمایندگان مجالس مختلف سعی کرده اند با اسم رمز استیضاح برخی از وزرا را از وزارتخانه مربوطه اخراج کنند و اجازه ندهند او به مسیر خود ادامه دهد. در جریان استیضاح اخیر وزیر اقتصاد یک اعتراف بزرگ صورت گرفت. الیاس حضرتی به عنوان یکی از نمایندگان اصلی حامی استیضاح به صراحت گفت که چون دست نمایندگان از استیضاح افرادی چون حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، ولی اله سیف، محمد نهاوندیان و مسعود نیلی کوتاه است، مسعود کرباسیان به عنوان قربانی مورد استیضاح قرار گرفته است.

شاید بهتر است به جای چنین رفتارهایی در مجلس، نمایندگان به جای منافع سیاسی و اقتصادی خود، در شرایط کنونی به فکر بهبود وضعیت اقتصادی کشور باشند و اجازه دهند تا دولت طرح های اقتصادی خود را در شرایط تحریم به پیش ببرد.

در بین استیضاح های صورت گرفته چند مورد قابل تامل است. نکته مهم اینکه شخص رئیس جمهور آنطور که باید پشت وزرای خود نایستاد تا این تصور به وجود آید که او هم راضی به این استیضاح بوده است.

قومیت گرایی، باج خواهی و عدم توجه به منافع ملی به بیماری اصلی نهاد قانونگذاری کشور تبدیل شده ات.

در این میان برخی چهره ها نظیر محمدرضا پورابراهیمی، نماینده کرمان و نادر قاضی پور نماینده ارومیه. هر دو اصولگرا هستند اما نقش تعیین کننده در مجلس به عهده گرفته و کار را به جایی رسانده اند که از هر اقدامی برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی خود ابایی ندارند.

نقطه شوم جلسه استیضاح وزیر کار اتهام زنی پورابراهیمی به یکی از نمایندگان شریف اصلاح طلب بود که البته در ادامه مجبور به عذرخواهی شد اما وقتی عذرخواهی کرد که کار از کار گذشته بود.

این افراد مهم ترین وظیفه خود که قانونگذاری است را فراموش کرده و می خواهند به جای دولت در سیاستگذاری های کلان اقتصادی نقش داشته بشند.

به نظر می رسد با توجه به نزدیک شدن انتخابات مجلس این نوع رفتارها در مجلس گسترش یابد و آنان برای راضی کردن مردم خود برای رای آوری مجدد با سوءاستفاده از فضای اقتصادی کشور دست به چنین اقداماتی بزنند.

اقتصادنامه وظیفه خود می داند که نسبت به رواج شارلاتانیسم در مجلس هشدار دهد و از مدیران ارشد نظام می خواهد که اجازه نده این افراد به اهداف شوم خود دست یابند.

***

وزارت «برخی امور اقتصادی»

علیرضا بهداد/ روزنامه نگار

مسعود کرباسیان از قدیمی ترین مدیران اقتصادی کشور، از مجلس نتوانست رای اعتماد بگیرد و از ادامه کار باز ماند. در جریان استیضاح دیروز او، برخی نمایندگان سخنانی را به زبان می آوردند که اظهاراتشان با منتقدان نظام جمهوری اسلامی در شبکه های معاند فارسی زبان خارجی تقریبا یکی است. اینکه تورم واقعی 200 درصد است یا ارزش پول ملی سقوط کرده و اقتصاد در سراشیبی مرگ قرار گرفته، بخش هایی از اظهارات نمایندگان مجلس است که گویی از ساختار اقتصاد سیاسی کشور اطلاعی ندارند و قربانی کردن افراد را به جای نرسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی خود در پیش گرفته اند.

به راستی آیا مسبب تمام مشکلات اقتصادی کشور، وزارت اقتصاد است؟ نام این وزارتخانه اگرچه به اختصار اقتصاد نامیده می شود اما عملا برخی امور اقتصادی را مدیریت می کند و نقشی در سیاست گذاری های کلان ندارد. اینکه اشتغال پایین است، تورم بالاست، رکود به وجود آمده و فساد فراگیر شده چه ربطی به وزارت اقتصاد یا وزارت کار دارد؟ آیا با عوض شدن افراد، سیاست های کلان هم عوض می شود؟

به نظر می رسد برخی نمایندگان مجلس به قدری توسعه نیافته اند که اگر وزیری جواب تلفن آنان را ندهد یا سلامشان را کمرنگ پاسخ دهد، عزم می کنند تا پدر آن وزیر را با اسم رمز استیضاح در بیاورند.

وزارت اقتصاد، عملا وزارت برخی امور اقتصادی است. وزرات واقعی اقتصاد وقتی به وجود می آید که تیم اقتصادی دولت و سیاستگذاری های کلان تحت فرماندهی وزیر قرار گیرند نه هر کس به صورت جزیره ای دور وزارت خود دیوار بکشد و بخواهد مشکلات را حل کند.

به نظر می رسد، نمایندگان آگاهانه یا ناآگاهانه کشور را وارد بحران های مدیریتی در اقتصاد و ورود شک به بازار می کنند. یک وزیر چگونه می تواند بدون توجه به فشار نمایندگان و با توجه به درک ناقص آنان از اقتصاد به کار خود ادامه داده و سیاستگذاری کند؟

شاید بهتر است که در این میان رئیس جمهور، با توجه به عزل های زنجیره ای صورت گرفته از سوی مجلس، زیر بار فشارهای سیاسی نرفته و افراد صاحبنظر و شایسته را به مجلس معرفی کند. به هر حال انتخابات مجلس نزدیک است و نمایندگان باید برای پر کردن کلیپ های تبلیغاتی خود فیلمی اعتراضی به وجود موجود بسازند و بتوانند از مردم سادهِ دیار خود رای دوباره بگیرند.

لازم است که رئیس جمهور با توجه به سیاست های جدید اقتصادی خود، وزرا را به مجلس معرفی کند تا مثلث سیاستگذاری اضلاع خود را بشناسد.



نمایش ساده


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

آخرین عناوین