هرچند دغدغه این روزهایمان فوتبال نیست و فوتبال و جام جهانی قطر حتی حاشیه مشکلات این روزهای جامعه‌‌ ما نیستند، اما پرداختن به یکسری مسائل پشت صحنه این جام جهانی پرحاشیه خالی از لطف نیست. 
جام جهانی نفتی

برگزاری مسابقات فوتبال در قطر، این جزیره‌‌ کوچک و کم‌جمعیت در حاشیه جنوبی خلیج‌فارس، توجه ما را به مسائل پشت پرده این بازی‌‌ها جلب می‌‌کند و سوالاتی چون دلیل انتخاب این کشور، نحوه‌‌ برگزاری و واکنش‌‌های بین‌‌المللی را در ذهن ما به‌وجود می‌‌آورد. این کنجکاوی درباره این سری مسابقات، اگر هیچ لطفی نداشته باشد، ما را با پشت صحنه‌‌ای آلوده و پر از فساد مالی و اداری جام جهانی۲۰۲۲ در قطر آشنا می‌‌کند.

رابطه‌‌ فوتبال حرفه‌‌ای و شرکت‌های نفتی رابطه‌‌ای دیرینه، در عین حال پیچیده و پر فراز و نشیب است. در پی منفی‌‌تر شدن وجهه‌‌ سوخت‌‌های فسیلی، دوستداران این بازی پرهیجان معمولا از ابراز این رابطه چشم‌پوشی می‌‌کنند، روی آن سرپوش می‌‌گذارند و آن را نادیده می‌‌گیرند. در سال۲۰۱۹، وب‌سایت گل که یکی از منابع معتبر درباره اخبار فوتبال است، مقاله‌‌ای منتشر کرد با عنوان: «پول نفت: دلارهای نفتی، من سینی و پی‌اس‌جی: چگونه فوتبال مدرن به‌وسیله صنایع ثروتمند تغذیه می‌‌شوند.» در این مقاله اشاره شده است که بعضی از بزرگ‌ترین تیم‌‌های فوتبال دنیا به‌طور غیر مستقیم با صنایع نفتی تغذیه می‌شوند. همان‌طور که در بعضی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بازی‌‌های جهانی، شرکت‌های نفتی اسپانسر بازی‌‌ها هستند. در ایران هم فوتبال و صنعت نفت رابطه‌‌ای دیرینه دارند. فوتبال توسط انگلیسی‌‌های مقیم مسجدسلیمان به ایران معرفی شد و اولین بازیکنان فوتبال ایران از شهرهای جنوبی بودند. فرشید خدادادیان، محقق و مورخ تاریخ نفت ایران به این نکته اشاره می‌‌کند که « اولین مسابقه فوتبال در مسجدسلیمان بین انگلیسی‌‌ها برگزار شد و نخستین ایرانی که در یک تیم فوتبال به‌طور رسمی بازی کرد، شخصی به نام «کریم زندی» بود.» هنوز هم طرفداران فوتبال در اهواز و آبادان خود را وارث فرهنگ فوتبال در ایران می‌دانند و وابستگی و عشق و علاقه به فوتبال در کوچه پس‌کوچه‌های شهرک‌‌های نفتی و شهرهای نفتی چون آبادان، اهواز و مسجدسلیمان بسیار مشهود است و متفاوت با آنچه در پایتخت و دیگر شهرها می‌گذرد. حمیدرضا صدر، مفسر شهیر فوتبال فوتبال را به سینما پیوند می‌زند و سابقه دلبستگی مردم ایران به این دو را از یک ریشه می‌‌داند. او معتقد بود که رابطه‌‌ و عشق عمیق مردم ایران به فوتبال تفسیری فلسفه گونه دارد.

جام جهانی قطر، جام جهانی نفتی نامیده‌‌‌‌‌‌ می‌‌شود و بایکوت کردن آن تقریبا یک حرکت جهانی است. در یکی از بازی‌‌های لیگ فوتبال آلمان، بنر تبلیغاتی «جام جهانی قطر۲۰۲۲ باید بایکوت شود» جلب‌توجه می‌‌کند. این بنر توسط فعالان محیط‌زیست و حقوق بشر به نمایش درآمد. این مخالفان سعی داشتند توجه جهانیان را درباره تصمیم اشتباه کمیته جام جهانی درباره‌‌ میزبانی قطر جلب کنند. تصمیمی که بر اساس تحقیقات به‌عمل‌آمده توسط وزارت دادگستری آمریکا، به‌وسیله رشوه به قطر واگذار شده است. بر اساس این تحقیقات که از سال۲۰۱۰ در جریان هستند، وزارت دادگستری آمریکا صریحا اعلام می‌‌کند که هر دو کشور روسیه و قطر برای میزبانی جام جهانی رشوه پرداخت کرده‌‌اند. هرچند قطر این ادعا را صریحا رد کرده است. اما رشوه‌‌دهی برای کسب میزبانی تنها نکته‌‌ منفی این سری مسابقات فوتبال نیست. بایکوت کردن این مسابقات از زمان ساخت و احداث استادیوم‌‌ها و خطاهای ضد حقوق بشر قطر آغاز شد. زمانی که شیوه‌‌ استخدام و بهره‌‌کشی از کارگران نوعی برده‌‌داری نوین نامیده شد. درحالی‌که این بحث سال‌هاست توسط فعالان کارگری و حقوق بشر پیگیری می‌‌شود، آخرین خبر در این مورد چهار روز پیش توسط گلوبال‌ویس منتشر شده است و خبر از عدم پرداخت حقوق کارگران در جام جهانی۲۰۲۲ از سوی دولت قطر می‌‌دهد. پیگیری حقوق و مزایای پرداخت‌نشده‌‌ کارگران با هشتگPayUpFIFA# دنبال می‌‌شود. آنها کمپینی با هشتگ ترتیب داده و به این وسیله توجه‌‌ جهانی را به اقدامات غیرانسانی دولت قطر درباره کارگران جلب می‌‌کنند.

دلیل دیگری که این جام جهانی «نفتی» خوانده می‌‌شود، نه رشوه شرکت‌های نفتی، اما حضور نفت به‌عنوان ماده‌‌ای زیان‌آور برای محیط‌زیست در پشت صحنه‌ بازی‌‌های ورزشی است. با وجود اینکه قطر سعی دارد وانمود کند که استفاده‌‌ از درآمد نفت در راه ورزش، راهی «درست» در استفاده از پول نفت است، اما در هر صورت، درآمد نفتی هیچ‌گاه نمی‌‌تواند درآمد سالمی تلقی شود. این مساله توجه ما را به نکته‌‌ای عمیق‌‌تر هم جلب می‌‌کند و آن رقابت شرکت‌های نفتی با پنهان شدن پشت اسم‌‌های تیم‌‌های ورزشی است. این نه تنها به پولشویی نفتی کمک می‌‌کند، بلکه مسیری برای مثبت جلوه‌‌ دادن فساد درون شرکتی است. به‌عنوان مثال تیم چلسی با ریاست رمان آبراموویچ، تیمی وابسته به درآمد‌‌های نفتی است. از دیگر تیم‌‌ها می‌‌توان به باشگاه فوتبال شالکه اشاره کرد که وابسته به شرکت گازپروم‌روسی است یا سهامدار بسیاری از تیم‌‌های اروپایی مانند رئال مادرید، آرسنال، آث‌میلان و بنفیکا شرکت‌های بزرگ نفتی هستند. وابستگی جام جهانی قطر به شرکت‌های نفتی نکته‌‌ای پنهان‌کردنی نیست. اما نکته‌‌ قابل توجه «سبزشویی» قطر در زمان آمادگی برای برگزار کردن این مسابقات است. قطر که از زمان دریافت میزبانی مسابقات مدام در حال حل و فصل اتهامات بود، به انتشار اخبار مبنی بر «سبزشویی» پروژه‌های مسابقات روی آورد. وعده‌های سبز قطر برای جبران این خسارات زیست محیطی، نه تنها باورکردنی نیست، بلکه خنده‌‌دار است. قطر بدون اینکه به تولید گازهای گلخانه‌‌ای توسط پروازهای مکرر از سراسر جهان به این جزیره و رفت و آمد‌‌های بی‌حساب کتاب و آلودگی‌‌های شدید در زمان پیش بردن پروژه‌های زیر ساختی برای این بازی‌‌ها اشاره کند، ادعا دارد که تولید گاز‌‌های گلخانه‌‌ای را به وسیله‌‌ احداث مزرعه‌های پنل‌‌های خورشیدی پایین آورده است. ادعایی که می‌تواند برای سال‌ها مثالی برای پروژه‌های سبزشویی شرکت‌های سوخت‌‌های فسیلی باشد. در یادداشت «سبزشویی در شرکت‌های نفتی» به‌ویژه هیات سبزشویی اشاره کرده‌‌ام. جالب اینجاست که صفحه‌‌ محیط‌زیست مجله‌ فرانس۲۴، به سبزشویی جام جهانی قطر اشاره‌‌ای مستقیم و بی‌‌پروا کرده است. در این یادداشت به وعده‌های قطر درباره برگزار کردن اولین جام‌‌جهانی فوتبال «بدون کربن» اشاره می‌‌کند. اما یادداشت فرانس۲۴ به ضعف‌‌های محیط زیستی قطر اشاره می‌‌کند و باور دارد نفس برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر عملی مخالف محیط‌زیست است. این یادداشت اشاره به تلاش برای تولید نزدیک به صفر گازهای گلخانه‌‌ای را ادعایی مسخره می‌‌داند. وعده‌های سبز قطر سرپوشی روی فعالیت‌‌های ضد حقوق کارگری و ضد محیط‌زیستی در این جزیره‌‌ کوچک است. جدای از این، اسپانسری شرکت نفت و گاز قطر در ورزش هیچ‌گاه نمی‌‌تواند سبز باشد. آنها این وعده را «یک نمونه آشکار از سبزشویی» عنوان کرده‌‌اند. علاوه بر این فرانس۲۴ نه تنها درباره بالارفتن فروش نفت و گاز در قطر، بلکه به ماهیت ضد محیط‌زیستی جام جهانی هم اشاره دارد: «رقابت جام جهانی به‌طور ذاتی ضد محیط‌زیست است. به این دلیل واضح که طرفداران از سراسر جهان گرد هم می‌‌آیند. این گرد‌‌همایی همگانی و پروازها و مسافرت‌‌های بی‌شمار، ذات جام جهانی را غیر سبز می‌‌کند.» الجزیره در مقاله‌‌ای تولید کربن بازی‌‌های قطر را چیزی در حدود ۱/ ۲میلیون تن تخمین زده است. رقمی که در این شرایط بحرانی گرمایش زمین، نه تنها خطرناک، بلکه ترسناک است.
من مفسر فوتبال نیستم؛ اما کنجکاو هستم که اگر مفسر خوش‌قلم فوتبال ایران، حمید رضا صدر، در بین ما بود درباره این‌سری بازی‌‌ها چه نظری داشت. با شناختی که از قلم صدر دارم، می‌توانم حدس بزنم که برای او نیز جنبه‌های انسانی فراتر از بازی‌‌ها و نمایش‌‌ها بود. او مطمئنا در این میان، در بین فعالان محیط‌زیست امروز می‌‌ایستاد. او فوتبال را به سینمای اجتماعی این روزها پیوند می‌‌زد. تفسیر می‌‌کرد که وقتی هیجانی در ریتم داستان‌ها و موسیقی فیلم و پلان‌‌های فیلم وجود ندارد، در دریبل‌‌ها و شوت‌‌ها و گل‌ها هم نباید دنبال آن بود.

*دکتر رویا خوشنویس، کارشناس مطالعات فرهنگی نفت و انرژی، دانشگاه آمستردام

منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0