به گزارش اقتصادنامه، نیویورک تایمز در ادامه نوشت: فاجعه انسانی ناشی از تهاجم بیهوده روسیه به اوکراین جهان را شوکه کرده است؛ ۱۰ میلیون اوکراینی آواره و اوکراینی‌های پرشماری کشته شده اند. اما از آنجایی که اوکراین و روسیه هر دو صادرکنندگان عمده مواد غذایی هستند، تلفات انسانی در آنسوی مرز‌های اوکراین بسیار بیشتر از این رقم خواهد بود. از آنجایی که مزارع اوکراین به میدان‌های جنگ تبدیل شده‌اند، عدم صادرات محصولات کشاورزی روسیه و این کشور، با افزایش قیمت گندم، ذرت، سویا، کود و روغن آفتابگردان همراه است که موجب ایجاد یک وضعیت اضطراری غذایی در جهان شده است. قیمت کالا‌هایی مانند گندم و ذرت جهانی است، اما شوک‌های ناشی از افزایش قیمت آن غیرمنصفانه است. کشور‌ها و مردم ثروتمند می‌توانند افزایش شدید قیمت‌ها را تحمل کنند. ولی برای مردم کشور‌های فقیرتر، مانند سودان و افغانستان، خریدن این محصولات بسیار گران خواهد بود. در سودان، افزایش قیمت گندم باعث شده که قیمت نان تقریباً دو برابر شود. از آنجایی که اوکراین و روسیه قبل از جنگ، خوراک دام و کود را صادر می‌کردند، هزینه و دشواری تولید غذا در ماه‌ها و سال‌های آینده افزایش خواهد یافت. با رصد افزایش قیمت محصولاتی که هر کشور وارد می‌کند می‌توان تخمین زد که کدام کشور‌ها در ماه‌های آتی برای پر کردن شکاف ناشی از کمبود‌های داخلی و تغذیه مردم بیشترین مشکل را خواهند داشت. علاوه بر سودان و افغانستان، مصر نیز سال سختی را پیش رو دارد. این کشور بزرگترین واردکننده گندم در جهان است. متأسفانه بسیاری از این کشور‌ها با بحران‌های دیگری روبرو هستند. قیمت نفت همچنان بالاست و بیش از نیمی از کشور‌های کم درآمد با افزایش نرخ‌های بهره، در معرض مشکلات مالی قرار دارند و توانایی آن‌ها برای استقراض پول برای پرداخت غذا محدود خواهد شد. قبل از جنگ، تقریباً ۸۱۱ میلیون نفر در سراسر جهان غذای کافی برای خوردن نداشتند. در این فصل که زمان بین کاشت بهاره و برداشت پاییزی است، غذا اغلب تمام می‌شود و گرسنگی بسیار افزایش می‌یابد. همین امر باعث افزایش آمار کسانی می‌شوند که به غذای کافی دسترسی ندارند. تغییرات آب و هوایی معضل دیگر است. در مناطق کلیدی برای کشاورزی، شرایط خشکسالی امروز بدتر از دهه‌های گذشته است. پیامد‌های جنگ بسیار ناراحت کننده است. بحران‌های غذایی اغلب منجر به ناآرامی اجتماعی، درگیری، دولت‌های شکست خورده و مهاجرت‌های دسته جمعی می‌شود. به عنوان مثال، برخی از محققان به افزایش قیمت مواد غذایی به عنوان محرک تحولات بهار عربی در سال ۲۰۱۱ اشاره می‌کنند. اما تاریخ، به ویژه بحران‌های قیمت مواد غذایی در حدود سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰، به ما یادآوری می‌کند که با استفاده از آخرین داده‌ها و علم، جهان می‌تواند پاسخی جامع به گرسنگی ارائه دهد. اول، ملت‌ها و نهاد‌ها باید به سرعت برای نجات جان انسان‌ها اقدام کنند. این کار با تامین مالی کامل برنامه جهانی غذا و استفاده از ذخایر غذایی موجود برای کمک به کشور‌های درگیر شروع می‌شود. سازمان ملل متحد، سازمان تجارت جهانی و سایرین نیز باید با کشور‌ها برای جلوگیری از ممنوعیت صادرات مواد غذایی که در حال حاضر عرضه جهانی غذا را تضعیف می‌کند، همکاری کنند. دوم، گروه ۷ و چین باید دور جدیدی از معافیت اضطراری در خصوص بدهی‌های رسمی را رهبری کنند تا کشور‌های آسیب پذیر بتوانند به معضل گرسنگی واکنش مناسب نشان دهند. بخشودگی بدهی‌ها در اوایل دهه ۲۰۰۰ یک موهبت برای توسعه بود و امروزه نیز می‌تواند راه گشا باشد. موسسات مالی چندجانبه نیز باید با استفاده از ابزار‌های اضطراری مانند تخصیص مجدد حق برداشت ویژه از صندوق بین‌المللی پول، که می‌تواند ذخایر ارزی رسمی کشور‌ها را افزایش دهد، اقدامات کافی را انجام دهند. سوم، در بلندمدت، جهان باید کمک کند تا اقتصاد‌های آسیب‌پذیر، امنیت غذایی بیشتری داشته باشند. طرح تغذیه آینده دولت ایالات متحده، که در سال ۲۰۱۰ با حمایت دو حزبی شکل گرفت، به بهبود وضعیت کشاورزی در آفریقا و جا‌های دیگر کمک کرده است. سرمایه‌گذاری‌های جدید در تحول سیستم‌های غذایی مشابه، به‌ویژه در کشاورزی احیاکننده، می‌تواند کشور‌ها را در برابر انرژی، آب و هوا، سلامت و شوک‌های ژئوپلیتیک مقاوم‌تر کند. با یک استراتژی جامع، جهان می‌تواند دامنه گرسنگی ناشی از جنگ را محدود کند. در زمان درگیری‌ها و تغییرات آب و هوایی، ایجاد یک سیستم غذایی جهانی پایدار که بتواند انسان‌ها را در دوره بحران تغذیه کند، آغاز خواهد شد. منبع:انتخاب
جنگ اوکراین و بحران جهانی غذا


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0