فرانسه با «کارت ایران» در منطقه چه می‌کند؟

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در میانه دور هفتم مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای ۱+۴ که در وین اتریش جریان داشت، به حاشیه خلیج‌فارس سفر کرد. دستاورد او از این سفر، امضای قرارداد فروش ۸۰ جت جنگنده «داسو رافال» به ارزش ۱۹میلیارد دلار به امارات عربی متحده بود. 
بازی‌خوانی واسطه برجامی

غروب جمعه و درحالی‌که مذاکرات وین به ساعات پایانی خود نزدیک می‌شد، مکرون در جریان سفر خود به منطقه در مصاحبه‌ای با خبرنگاران در دبی درباره این مذاکرات موضع‌گیری کرد و گفت که مذاکرات موفقیت‌آمیز نبوده است و بعید است در کوتاه‌مدت از سر گرفته‌ شود. این سخنان در شرایطی بیان شد که مذاکره‌کنندگان ایرانی و همچنین طرف‌های مقابل از ادامه مذاکرات در هفته آینده خبر ‌می‌دادند؛ مذاکراتی که قرار است فردا از سرگرفته شود. موضع تخریبی و ایذایی فرانسه که پیش‌تر و در جریان مذاکرات منتهی به برجام در سال ۲۰۱۵ نیز سابقه دارد، تعجب بسیاری از محافل سیاسی و رسانه‌ای را برانگیخت. «دنیای‌اقتصاد» در گزارشی، چرایی نقش‌آفرینی تخریبی پاریس در جریان مذاکرات را مورد بررسی قرار داده است.

یک بار دیگر و همزمان با مذاکرات هسته‌‌‌ای وین، پاریس نقش تخریبی و ایذایی خود را آغاز کرده است. امانوئل مکرون، رئیس‌‌‌جمهور فرانسه، روز جمعه و در ساعات پایانی مذاکرات وین در سخنانی که تعجب بسیاری از محافل سیاسی و رسانه‌‌‌ای را برانگیخت، در پایان سفر منطقه‌‌‌ای خود که به قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری تسلیحاتی بین پاریس و ابوظبی منجر شد، گفت: «این مذاکرات موفقیت‌آمیز نبوده‌‌‌ و بعید است به زودی از سر گرفته شود.» این در شرایطی است که دیپلمات‌‌‌های اروپایی و مقامات کشورهای ۱+۴ و همچنین ایران در همان ساعات تاکید داشتند که این مذاکرات از هفته آینده از سرگرفته‌‌‌ خواهد شد. این مدل بازیگری فرانسه مسبوق به سابقه است. پیش‌تر نیز در سال ۹۲ و در شرایطی که ایران به همراه کشورهای گروه ۱+۵ در تلاش برای رسیدن به توافق برجام بودند، لوران فابیوس، ‌‌‌ وزیر خارجه وقت فرانسه برخلاف دیگر همتایانش در اظهارنظرهایی دوپهلو بر طبل بی‌‌‌اعتبار کردن این مذاکرات می‌‌‌کوبید و مشخصا از صهیونیست‌‌‌ها و تامین منافع آنها حرف به میان ‌‌‌می‌‌‌آورد. در آن زمان، فرانسه خواستار تضمین‌های بیشتری از سوی ایران شد و از تهران خواست تا برخی از تاسیسات هسته‌‌‌ای خود را در نزدیک‌‌‌ترین زمان تعطیل کند.

تهران نیز در مقابل واکنش تندی به موضع پاریس نشان داد. سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه روز دوشنبه، در سخنانی تاکید کرد این اظهارات برای توجیه قرارداد‌‌‌های تسلیحاتی به کشور‌‌‌های منطقه بیان شده است. بسیاری در ایران بر این باورند که این بازی پاریس در چارچوب تقسیم کار بین ایالات‌‌متحده و فرانسه قابل تعریف است. به عبارت دیگر فرانسه نقش «پلیس بد» را در مذاکرات ایفا می‌‌کند و واشنگتن خواسته‌‌های حداکثری خود را از طریق پاریس با ایران مطرح می‌‌کند. اما کارشناسان و تحلیلگران روابط بین‌‌الملل، با رد این گزاره تاکید می‌‌کنند که این کشور عضو دائم شورای امنیت در حال بازی با کارت ایران برای حداکثرسازی منافع خود است. به عبارت دیگر فرانسه تلاش می‌‌کند تا از تنش ایران و کشورهای منطقه در راستای منافع اقتصادی خود استفاده و قراردادهای تسلیحاتی میلیارد دلاری با آنان منعقد کند و از سوی دیگر ایران را در مذاکرات تحت فشار قرار دهد و از ایران نیز امتیازات خود را دریافت کند.

«دنیای‌اقتصاد» در گزارشی به چرایی اتخاذ این موضع از سوی پاریس و همچنین راه‌‌‌های خنثی‌‌‌سازی فرصت‌‌‌طلبی فرانسه پرداخته است.

اهداف پاریس چیست؟
رضا نصری، کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل در پاسخ به این پرسش «دنیای‌اقتصاد» که چرا پاریس در پی کارشکنی در مذاکرات هسته‌‌‌ای است، تاکید کرد قطعا فرانسه از تیرگی روابط میان ایران و کشورهای عربی بهره‌‌‌برداری می‌کند و برای فروش سلاح به ایران‌‌‌هراسی می‌‌‌پردازد. او افزود:

«ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه به دلیل سوابق و تلاشش در فروش اسلحه، در محافل سیاسی فرانسه به «آقای فروشنده» شهرت دارد.» نصری ادامه داد: «‌‌‌او (لودریان) مهم‌ترین منبع فروش سلاح به ژنرال السیسی مصر، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده و طبیعتا برای خوشایند مشتریانش بعضا در مذاکرات هسته‌‌‌ای کارشکنی هم می‌کند.» به گفته این حقوقدان بین‌الملل، مواضع تند و نامتعارف مکرون بعد از هفتمین دور مذاکرات وین با حضور تیم جدید ایران نیز نمونه‌‌‌ای از این بازی‌‌‌های آکروباتیک دولت فرانسه است. این کارشناس مسائل سیاست خارجی با اشاره به اینکه فرانسه و امارات تقریبا از ۲۰ سال پیش به صورت چشمگیری در حال گسترش روابط خود هستند، توضیح داد: «این روابط از حوزه اقتصادی تا فرهنگی و آموزشی شروع شد و به تدریج به حوزه نظامی گسترش پیدا کرد. پیش‌تر فرانسه شعبی از موزه لوور و دانشگاه سوربن را در امارات افتتاح کرد و در سال ۲۰۰۹ نیز علاوه بر فروش سری اول هواپیمای میراژ، یک پایگاه نظامی دائمی هم در آنجا دایر کرد. قرارداد تسلیحاتی اخیر هم در راستای همین فرآیند تحکیم روابط قابل بررسی است.» نصری در بخش دیگری از پاسخش به «دنیای‌اقتصاد» گفت: «فرانسه همواره در پی بازسازی قدرت و جایگاه از دست رفته خود در صحنه بین‌المللی است. در این راستا در سیاست خارجی‌‌‌ این کشور به‌ویژه در رابطه با آفریقا و کشورهای عربی، عنصر «هویت» و «رگه‌‌‌ای از نوستالژی دوران استعمار» همیشه برجسته بوده است. این تکاپو برای بازسازی قدرت و اعتبار از دست‌‌‌رفته که همواره با پیشرفت‌‌‌های آلمان تشدید می‌شود حتی در رفتار و گفتار دیپلمات‌‌‌های ارشد و مقامات بلندپایه دولتی فرانسه نیز به چشم می‌‌‌خورد.» نصری ادامه داد: «امروز نیز فرانسه خود را تنها کشور عضو اتحادیه اروپا که عضو دائم شورای امنیت و دارای سلاح هسته‌‌‌ای‌‌‌ است می‌‌‌داند و از این رو تلاش می‌کند متناسب با این میراث با اتخاذ ابتکارات «راهبردی» به نوعی جایگاه بین‌المللی خود را تحکیم کند و سکان سیاست خارجی اتحادیه اروپا را در دست بگیرد.» این کارشناس حقوق بین‌الملل با بیان اینکه در سه دهه گذشته، ابتدا جنگ هشت ساله با عراق و سپس پرونده هسته‌‌‌ای باعث شد که ایران و فرانسه به‌رغم همکاری در برخی زمینه‌‌‌ها همواره عملا در برابر یکدیگر قرار بگیرند، تاکید کرد «همین تقابل نیز برای پاریس و کشورهای حاشیه خلیج فارس فرصتی برای گسترش روابط و انعقاد پیمان‌‌‌های نظامی و راهبردی ایجاد کرد.»

محدودسازی قدرت ایران
دکتر ابراهیم متقی، استاد روابط بین‌الملل و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هم در این رابطه به «دنیای‌اقتصاد» گفت: «نقش‌‌‌یابی فرانسه در فضای دیپلماسی هسته‌‌‌ای، همواره مبتنی بر نشانه‌‌‌هایی از محدودسازی قدرت ایران بوده و فرانسه به طور‌‌‌ سنتی یکی از حامیان اصلی کشورهای جهان عرب در دوران دفاع مقدس و در سال‌های بعد از فروپاشی قدرت صدام حسین در عراق به شمار می‌‌‌رفته است.» متقی ادامه داد سیاست فرانسه معطوف به محدودسازی قدرت ایران بر اساس ضرورت‌‌‌های موازنه بازیگر قدرت‌‌‌ساز در محیط منطقه‌‌‌ای بوده و به گونه پایان‌‌‌ناپذیری ادامه یافته است. به گفته این استاد دانشگاه، بخش قابل‌توجهی از روسای جمهور فرانسه از اواخر دهه ۱۹۷۰ تاکنون سیاست‌های خود را در مقابله با ایران و در راستای حمایت از کشورهایی مانند عراق دوره صدام حسین، عربستان، امارات و بحرین قرار داده‌‌‌اند. چنین الگوی رفتاری را می‌توان به عنوان بخشی از سیاست موازنه قدرت دانست.

مساله هسته‌‌‌ای، فرصتی برای مکرون
رحمن قهرمانپور، پژوهشگر ارشد مسائل بین‌الملل نیز با اشاره به موضع‌‌‌گیری‌‌‌های منفی مکرون علیه برجام و ایران و سفرش به امارات، قطر وعربستان گفت: «پاریس همیشه احساس می‌کند که در جمع تروئیکای اروپایی از بریتانیا و آلمان عقب‌‌‌تر است و اکنون این‌گونه تصور می‌کند که فرصتی فراهم شده تا با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و رفتن آنگلا مرکل از صحنه قدرت، بتواند در صحنه سیاست خارجی اتحادیه اروپا به صورت موقت حرف اول را بزند. در واقع اکنون مکرون تلاش می‌کند که از مساله هسته‌‌‌ای ایران برای نزدیکی به کشورهای منطقه و در راس آنها عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهره بگیرد.»

قهرمانپور همچنین در خصوص ارتباط سفر مکرون و امضای قراردادهای تسلیحاتی با مذاکرات وین توضیح داد: «سفر اخیر رئیس‌‌‌جمهور فرانسه به سه کشور عربستان سعودی، امارات و قطر بیشتر ریشه‌‌‌های داخلی دارد؛ در شرایطی که اتحادیه اروپا تضعیف شده و به اجماع نظر درخصوص اتخاذ یک سیاست مشترک در خاورمیانه نمی‌‌‌رسد، الیزه تلاش دارد به صورت مستقل روابط خود را با کشورهای منطقه تقویت کند.» قهرمانپور با بیان اینکه فرانسه به طور مشخص علاقه ویژه‌‌‌ای به گسترش روابط با عربستان دارد، گفت: «دلیل آن نیز این است که عربستان خریدار عمده تسلیحات فرانسه در منطقه به شمار می‌رود و برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که سالانه تا یک‌میلیارد دلار از فرانسه سلاح می‌‌‌خرد.»

به گفته این تحلیلگر در میان کشورهای منطقه و به طور مشخص عربستان و امارات، مساله هسته‌‌‌ای ایران به عنوان یکی از دغدغه‌‌‌های اصلی مطرح است. بنابراین در چنین شرایطی فرانسه تلاش دارد که از این مساله و اظهار همسویی با این کشورها برای افزایش نفوذ و حضور خود در عربستان و امارات استفاده کند. دکتر مصطفی گوهری‌‌‌فر، پژوهشگر تجارت بین‌الملل و مدرس دانشگاه نیز بر این باور است که سفر امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه به کشورهای حاشیه خلیج فارس و سفر مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی به ایران را در چنین فضایی می‌توان تفسیر کرد. هر چند اظهارات مکرون مبنی بر وابسته کردن موضوعات هسته‌‌‌ای به تنش‌‌‌های منطقه‌‌‌ای و لزوم درگیر کردن عربستان و رژیم صهیونیستی در این توافق، با هدف بهره‌‌‌برداری اقتصادی ناشی از انعقاد قراردادهای تجاری و نظامی با این کشورها بیان شده است، اما از طرف دیگر به‌دنبال ایجاد اهرم‌‌‌هایی برای فشار به ایران در فرآیند مذاکرات از طریق طرح موضوعات منطقه‌‌‌ای نیز است. فرانسه در جریان مذاکرات منجر به توافق سال ۲۰۱۵، یکی از سخت‌‌‌گیرترین طرف‌‌‌های ایران بود. علاوه بر اینها، مکرون سعی دارد تا با نمایش این توافقات خود را برای مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه آماده کند. با توجه به اینکه از اول ژانویه ۲۰۲۲ فرانسه ریاست دوره‌‌‌ای اتحادیه اروپا را بر عهده خواهد گرفت، به‌دنبال ایفای نقشی مهم در فرآیند مذاکرات احیای برجام است تا درصورت فعال شدن توافق، این کشور از منافع اقتصادی حاصل از آن بی‌‌‌‎بهره نباشد.

دکتر بهزاد احمدی کارشناس مسائل اروپا نیز بر این باور است که فرانسه با این اقدامات و موضع‌‌‌گیری‌‌‌ها تلاش می‌کند تا به کشورهایی چون عربستان و امارات اطمینان بدهد که صدا و نظرشان در مذاکرات نمایندگی می‌شود. او تاکید کرد: «مکرون با این‌کار تلاش می‌کند تا ایده برجام پلاس و تعمیم و گسترش آن به امنیت و ثبات در منطقه را دنبال کند و آن را به عنوان مطالبه‌‌‌ای منطقه‌‌‌ای از ایران زنده نگه دارد. ضمن اینکه ادعای مکرون مبنی بر اینکه دور هشتم مذاکرات هسته‌‌‌ای به زودی برگزار نخواهد شد چندان با واقعیت‌های موجود در اروپا همخوانی ندارد.» عابد اکبری، کارشناس برجسته مسائل اروپا نیز درباره موضع اخیر مکرون و ارتباط آن با مذاکرات هسته‌‌‌ای گفت: «مساله این است که این توافق به‌‌ ‌نتیجه خواهد رسید. ایران و آمریکا برنامه‌‌‌های مهم‌تری در تغییر ژئوپلیتیکی دارند و در جریان‌گذار نظم بین‌المللی به‌‌‌عنوان دو بازیگر مهم در جغرافیای خود مایلند بر برنامه‌‌‌های جدید تمرکز کنند. اروپا، به‌‌‌ویژه فرانسه نیز بی‌‌‌شک آگاه است که درصورت انعقاد توافق، نظم منطقه غرب آسیا به‌‌‌ قرار؛ قطب اصلی ایران و قمرهای اطراف آن که این اقمار درنهایت ناگزیرند با مدیریت غیرمستقیم ایران برنامه‌‌‌‌‌‌های منطقه‌‌‌ای را پیش ببرند شکل خواهد گرفت.»

وی ادامه داد: «فرانسه به‌‌‌عنوان رهبر ضمنی اتحادیه اروپا بعید است از فرآیندهای منطقه‌‌‌ای مشابه در غرب آسیا که زیر چتری نانوشته به ائتلاف‌‌‌های حول ایران شکل داده است و جایگاهی رهبری و راهبردی به آن می‌‌‌بخشد ناآگاه باشد.» اکبری درباره دلیل این سیاست‌‌‌ الیزه گفت مکرون پس‌‌‌از خروج آمریکا از منطقه تصور می‌کند می‌تواند در افغانستان بازی بزرگ نوینی به‌‌‌راه بیندازد، در حاشیه خلیج‌‌‌ فارس در نقش بریتانیا ظاهر شود و در فردای سیاسی عراق، سوریه و شامات نقش‌‌‌آفرینی کند. وی ادامه داد: «مکرون واقعیت‌‌‌های تاریخی گذشته از سال ۲۰۱۵ را از خاطر برده است؛ روندهای درحال شکل‌‌‌گیری ژئوپلیتیکی را نیز باور نکرده و در برنامه‌‌‌ای کوتاه‌‌‌مدت که خواه برای انتخابات ریاست جمهوری باشد یا برای بُردهای تاکتیکیِ قراردادهای تسلیحاتی در حاشیه خلیج فارس است، باردیگر (درمقایسه ‌‌‌با سال ۲۰۱۵ و دوره لوران فابیوس)‌درصدد ایجاد اختلال در مذاکرات وین است.»

خنثی‌‌‌سازی فرصت‌‌‌طلبی پاریس
اکنون این موضوع مطرح است که تهران برای خنثی‌سازی نقش ایذایی کشور‌‌‌هایی مانند فرانسه باید چه سیاست و تاکتیکی اتخاذ کند. رضا نصری معتقد است که ایران با واسطه قرار دادن اروپا در مذاکرات هسته‌‌‌ای، بیش از حد به فرانسه «ارج و قرب» و «فرصت مداخله» داده است. این کارشناس می‌‌‌گوید «تماس مستقیم با کشور یا کشورهای هدف، در عمل منجر به کاهش نقش فرانسه در پرونده هسته‌‌‌ای خواهد شد و در این مقطع نیز پاسخ مناسبی به معامله تسلیحاتی اخیر پاریس و امارات خواهد بود.»

ضرورت چندجانبه‌‌‌گرایی
ابراهیم متقی هم در این رابطه با بیان اینکه تفاوت‌‌‌ چندانی بین‌‌‌ قدرت‌‌‌های بزرگ در اعمال دیپلماسی اجبار و فشارهای سیاسی علیه ایران وجود ندارد، گفت: «طبیعی است ایران از سازوکارهای دیپلماسی چند جانبه با سایر بازیگران استفاده کند؛ نقش‌‌‌یابی کشورهای چین، روسیه، بریتانیا و حتی ایالات‌متحده مبتنی بر سیاست انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر در برابر ایران بوده است.» وی معتقد است که انگاره دیپلماسی با کشورهای اروپایی نمی‌تواند مطلوبیت فراگیر و موثقی برای سیاست منطقه‌‌‌ای ایران ایجاد کند. بنابراین هرگونه دیپلماسی چندجانبه باید در راستای متوازن‌‌‌سازی الگوی رفتاری سایر بازیگران به کار گرفته شود. این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه هدف اصلی ایران پایان دادن به تحریم‌هاست، ادامه داد: «این در حالی است که چگونگی تحقق این امر، تابعی از ضرورت‌‌‌های محیطی و قابلیت‌‌‌های قدرت‌‌‌ساز ایران در روند مذاکرات وین خواهد بود. در نتیجه ارتقای سطح چندجانبه‌‌‌گرایی از این جهت اهمیت دارد که امکان بازی‌‌‌های گریز از مرکز فرانسه را خنثی می‌کند.»

ضرورت یک «توافق خوب»
قهرمانپور نیز در واکاوی این موضوع که ایران باید چه سیاستی را جهت خنثی‌‌‌سازی نقش کشورهایی چون فرانسه در پیش بگیرد، گفت: «ایران باید تمرکز خود را روی مذاکرات معطوف کند. به بیان دیگر اگر به یک توافق قابل دفاع و خوب برسیم طبیعی است که کشورهایی چون فرانسه که نقش مخربی را در قبال ایران ایفا می‌کنند دیگر انگیزه‌‌‌ای برای برهم زدن این توافق نخواهند داشت. کما اینکه در گذشته هم شاهد بودیم که رژیم اسرائیل لفاظی‌‌‌هایی علیه برنامه‌‌‌ هسته‌‌‌ای ایران داشت اما زمانی که توافق صورت گرفت از سمت آمریکا تحت فشار قرار گرفت که توافق را رعایت کند.» به گفته این کارشناس اگر توافقی صورت بگیرد قاعدتا روابط دوجانبه تهران-ریاض و تهران-ابوظبی به سمت بهبودی خواهد رفت که در این شرایط، فرانسه و دیگر کشورها فرصت استفاده از این شکاف را نخواهند داشت. دکتر قهرمانپور در ادامه به گزارشی که در موسسه چتم‌‌‌هاوس منتشر شد اشاره کرد و گفت: «در آن گزارش از حدود ۸۰ نفر متخصص خاورمیانه پرسیده شد که اصلی‌‌‌ترین عامل ایجاد ثبات در منطقه چیست که بیش از نیمی، «برجام» را عامل ثبات عنوان کردند. این مساله بیانگر آن است که تاثیر برجام بر امنیت منطقه‌‌‌ای تا چه اندازه اهمیت دارد.» وی توضیح داد: «کشورهای کوچک و آسیب‌‌‌پذیر منطقه مانند قطر، امارات، کویت و بحرین و حتی عربستان تصور می‌کنند که برجام تاثیر زیادی بر امنیت منطقه دارد و بنابراین رسیدن به توافق برای آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است. در عین حال اگر توافقی صورت بگیرد، ‌‌‌این کشورها به ایران نزدیک‌‌‌تر خواهند شد. در مقابل به نتیجه نرسیدن مذاکرات و توافق نکردن هم برای این کشورها بسیار مهم است؛ یعنی آنها را به سمت کشورهای دیگر چون فرانسه سوق دهد.» عابد اکبری نیز در این خصوص توضیح داد: «ایران باید تاجای ممکن بر جریان‌‌‌های فکری اعضای ۱+۴ و بازیگران عرب منطقه و آفریقای شمالی (نزدیک به رژیم صهیونیستی) اثر بگذارد و اجماعی با این معنا که می‌توان به ایران مشابه‌‌‌ ژاپن اعتماد کرد شکل دهد. هر اندازه اجماع در گروه ۱+۴ و بازیگران حاشیه‌‌‌ای بیشتر باشد، حصول توافق محتمل‌‌‌تر خواهد بود. »
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0