مینا حسینی: براساس مصوبه امروز هیات دولت، چهار صفر از پول ملی کشور حذف شد. این لایحه در دولت مصوب شده و باید برای نهایی شدن در مجلس نیز به تصویب برسد و پس از آن در دستور کار قرار گیرد. طبق این مصوبه، چهار صفر از ریال و سه صفر از تومان حذف میشود. طرح حذف صفر از پول ملی کشورها ابتدا در آلمانغربی پس از پایان جنگ جهانی دوم اجرا شد. پس از آن، این سیاست در کشورهای مختلف که اکثراً کشورهای درحال توسعه بودند، به اجرا درآمد. اجرای این طرح در کشورها گاهی موفقیتآمیز بوده و گاهی طرحی شکستخورده قلمداد شده است.
در ایران نیز بانک مرکزی در دولت دهم، ابتدا این طرح را پیشنهاد داده بود و سپس در دولت یازدهم مجدداً مطرح شد؛ اما بهدلیل نبود زیرساختها و بستر مناسب و مشکلات دیگر در بازار پولی کشور، رنگ باخت. از سال گذشته با روی کار آمدن عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، اجرای طرح حذف چهار صفر از پول ملی مطرح شد تا اینکه امروز در جلسه هیات دولت رنگ تصویب شد.
در این بین، بررسی نظرات کارشناسان اقتصادی، لزوم توجه به آثار این کار را بیش از پیش نمایان میکند. عدهای از کارشناسان اقتصادی حذف چهار صفر از پول ملی را ضروری میدانند و عدهای در جبهه مخالف قرار دارند؛ اما باید مزایای استفاده از این تکنیک را در شرایطی که پارامترهای کلان اقتصادی حامی اجرای این طرح هستند، مورد بررسی قرار داد. این موارد عبارت است از: کاهش حجم اسکناس، نقل و انتقال سادهتر پول، کاهش هزینه چاپ پول، سادهسازی محاسبات تجاری و مالی، تقویت پول ملی در مقابل سایر ارزهای خارجی، تاثیر مثبت روانی بر فضای ذهنی آحاد مردم، احتمال داشتن سکههای جدید ارزشمندترو امکان شناسایی و حذف اسکناسهای تقلبی. هرچند حذف صفر از پول ملی میتواند تا حدودی کشور را از نظر روانی نسبت به تورم آرام کند و دارای مزایای مالی و حسابداری است؛ اما این کار در پازل اصلاحات اقتصادی دولت دارای تاخر زمانی است و باید همراه با اجرای این طرح، تلاشهای ضد تورمی دولتها ادامه پیدا کند، وگرنه این آرامش دوامی نخواهد داشت.
معایب حذف صفر از پول ملی بهخصوص در شرایط نابهنگام و مدیریتنشده بسیار بیشتر از مزایای آن است و عبارت است از:
1. حذف صفر منجر به تشدید رفتار تورمی در قیمتهایی خواهد شد که بعد از اعمال این روش دیگر معنادار نخواهند بود. بهطور مثال در داد و ستدها بسیاری از پولهای خرد کنونی دیگر معنادار نخواهند بود که در نتیجه میل رند شدن رو به بالا خواهند یافت.
2. تاثیر روانی منفی بر کاهش ریاضی دستمزدها
3. باعث بالا رفتن احتمال خروج سرمایههای بیشتر از کشور و انتظار سرمایهگذاران برای سپری شدن حالت گذرای (Transient State) ناشی از دستور حذف صفر میشود؛ به طوری که بیشتر آنها مایل به انتخاب پوزیشن Wait & See خواهند بود.
4. زمانی که شرایط اجرای این تصمیم فراهم نباشد احتمال بازگشت صفرهای حذف شده کاملا وجود خواهد داشت؛ مشابه آنچه در کشور زیمبابوه رخ داد.
5. هزینه چاپ و نشر انواع اسکناس و سکههای جدید افزایش خواهد یافت.
6. در کوتاهمدت مشکل درک قیمتهای جدید و سردرگمی مردم در مواجهه با قیمتها وجود خواهد داشت.
7. احتمال کاهش صادرات ناشی از تقویت (حتی ظاهری) ارزش پول ملی افزایش خواهد یافت.
8. ممکن است در زمان جابهجایی پول قدیم با جدید باعث وقوع بینظمی بین اطلاعات قدیم و جدید در پایگاههای اطلاعاتی و در صورتهای مالی بنگاهها شود.
9. نباید فراموش کرد که مهمترین عامل نابودی ابرتورم بازگشت تناسب است. برای این کار، ابتدا باید میزان نقدینگی و اسکناس از سطح جامعه کم شود. دولتها پس از حذف صفر حتما باید از طریق مالیات و تولید و جذب سرمایه خارجی و داخلی واحد پول رسمی را تقویت کنند. بدیهی است که این تغییر، عملیاتی طولانیمدت است و چندین سال طول میکشد که کارگر افتد.
تمام آثار حذف چهار صفر پول ملی
عباس آرگون، نایبرئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران
پول وسیلهای است برای اینکه مبادلات انجام شود و یک معیار سنجش است. باید گفت پول یک ذخیره ارزش اقتصادی است و ابزاری برای استحکام و تحکیم دولت بهشمار میرود و اگر ارزش پول بالا باشد، هویت ملی و اقتدار دولت بالا خواهد بود. ارزش پول هر کشوری به عوامل متعددی بستگی دارد؛ ازجمله به ثبات سیاسی، شرایط اقتصادی و میزان تولیدات کشور در قیاس با سطح جهانی، کارهای دولت، میزان رعایت اصول و قوانین بینالمللی. همه این عوامل روی ارزش پول آن کشور تأثیرگذار است و حفظ ارزش و جایگاه پول آن کشور به عهده دولت است. در اصل این کار کارشناسیشده و فنی است. نباید با نگاه سیاسی به آن نگاه کرد و این باید در راستای یکسری اصلاحات اقتصادی باشد؛ یعنی یکی از پازلهای اصلاحات اقتصادی باید قلمداد شود. اگر این نگاه و شرایط نرم را در اقتصاد داشته باشیم، حذف چهار صفر از پول ملی، مزیتهای زیادی میتواند داشته باشد. این مزیتها عبارتند از: 1. کاهش حجم اسکناس؛ 2. کاهش هزینه انتشار اسکناس جدید؛ 3. کاهش هزینههای سیستم بانکی؛ 4. کاهش هزینههای محاسباتی، مالی و حسابداری؛ 5. تسهیل و کاهش استهلاک فعالیتهای دستگاههای خودپرداز؛ 6. حمل و نقل آسان پول؛ 7. تأثیر در تورم در بلندمدت؛ 8. افزایش سرمایهگذاری خارجی. در کنار این مزایا، قطعاً مشکلاتی هم خواهد داشت. این مشکلات عبارتند از: 1. در فاز نخست افزایش سطح عمومی قیمتها به جهت عدم کاهش قیمتها متناسب با تغییر واحد پول را در پی خواهد داشت؛ 2. به نوعی قبح افزایش قیمتها به جهت کوچک شدن ارقام ریخته میشود؛ 3. جمعآوری پولهای موجود و امحای آنها و چاپ اسکناسهای جدید هزینهبر است؛ 4. در هنگام انتقال پول قدیم به جدید احتمال وقوع بینظمی بین اطلاعات قبلی و جدید در پایگاههای اطلاعاتی و در صورتهای مالی بنگاهها وجود دارد؛ 5. به نوعی شاید موجب سردرگمی مردم در فواصل زمانی جابهجایی پول شود.
شاید به نوعی این کار ضرورت هم داشته باشد چون دیگر ریال در مبادلات ما کاربردی ندارد و از تومان استفاده میشود و مسکوکات کشور عملاً به خاطر افت ارزش پول دیگر قابلیت کاربرد ندارند و از مدار استفاده خارج شدهاند. استفاده از ارقام بزرگ در صورتهای مالی امروز واقعاً سخت است.
در شرایط فعلی در کشور ما در تورم تاثیری نخواهد داشت. اصل کار شاید مورد تایید است؛ اما اینکه در این شرایط اجرا شود یا خیر، با توجه به سیاستهایی که دولت در اصلاح سیاستهای بانکی و پولی دارد، باید دید این کار در کجای پازل اصلاحات قرار میگیرد و تاخیر و تقدم آن لحاظ شود؛ اما این کار در این چرخه میتواند به بخشی از اصلاحات اقتصادی کمک کند؛ ولی اینکه در اصلاحات دارای اولویت است یا خیر، آن بحث دیگری است که در دولت و مجلس باید کار کارشناسی شود که تقدم و تاخر آن به چه صورت است. حتماً در این حوزه باید از تجارب دیگر کشورها استفاده شود که با کمترین بار و آثار سوء بتوان آن را انجام داد. این کار نباید سریع انجام شود و باید در بازه زمانی مشخص و به صورت کنترلشده و برنامهریزیشده انجام شود تا آثار مثبت به همراه داشته باشد.
توهم تورمی با حذف صفرهای پول ملی
حذف صفر از پول ملی میتواند تورمزا باشد
کمیل طیبی، اقتصاددان
حذف چهار صفر از پول ملی درواقع چون ابزاری برای اعمال سیاست پولی محسوب میشود، با توجه به سابقهای که در اقتصاد جهانی و در بین کشورهای دیگر ظرف چهار دهه اخیر وجود دارد، میبینیم که این کاهش صفرها به منزله یک نوع ارزشگذاری جدید بر اسکناسها و پول رایج است. بنابراین به عنوان یک ابزار محسوب میشود و انتظار میرود که این کار در اقتصاد تاثیرگذار باشد. چون این بحث پولی است، اولین سوالی که پیش میآید، این است که آیا ابزار مناسبی است برای کنترل نقدینگی و کنترل تورم است یا خیر؟ به همین دلیل به عنوان اثر اقتصادی محسوب میشود. اگر این کار به عنوان ابزار کنترلکننده تورم باشد، عوامل ساختاری مهمتری هست که بتواند تورم را کنترل کند. مهمترین عامل برای کنترل تورم، رشد تولید است؛ رشد تولید یعنی هم از جنبه کیفی و هم از جنبه کمی که در آن انتقال تکنولوژی باشد، حجم تولید محصولات بالا برود و غیره. اگر حذف این چهار صفر بتواند به امر تولید کمک کند، میتوانیم بگوییم آثار مثبت اقتصادی دارد؛ اما بعید میرود در این شرایط بتواند تاثیرگذار باشد چون حذف چهار صفر به منزله این است که ما ارزش جدیدی را به عنوان وسیله پرداخت معرفی میکنیم. از طرف دیگر حذف چهار صفر نیاز به کار کارشناسی میدانی دارد تا بخواهد اجرا شود. تصور ما بر این است که بانک مرکزی و دولت این کار را انجام دادهاند و نتیجه کارشناسی ما را به این باور رسانده است که چهار صفر از پول حذف شود؛ اما بعید است با توجه به اینکه ما مشکلات ساختاری داریم و هزینه تولید ما بالاست، انتقال تکنولوژی برای ما سخت است و همچنین امکان سرمایهگذاری وجود ندارد، این کار بتواند روی تورم تاثیرگذار باشد و تورم را کنترل کند. این موضوع به این دلیل است که خود یک نوع توهم محاسباتی را به وجود میآورد. علاوه بر اینکه این کار زمانبر است، این تغییر و تحولات در ترازهای بانکی، روی صورتحسابها و چاپ مجدد اسکناس هزینهبر است و هزینهای را روی دست دولت و ارگانهای مربوطه مثل بانک مرکزی میگذارد. حتی ممکن است تورمزا هم باشد. مثلاً فرض کنید ارزشها را در بازار برحسب بالای میانگین رند میکنند تا پایین. این است که اگر از زوایای مختلف به این کار نگاه کنیم، بعید است که به کنترل تورم کمک کند. فقط میتواند نرخ برابری متعادلتری که قابل محاسبه باشد ایجاد کند. مثلاً پول داخلی (تومان) با دلار و یورو بتواند از لحاظ ارزشی یک بالانسی برقرار کند.
در حال حاضر سرعت گردش پول بستگی به دبیتکارتها (Debit Card) دارد. عملاً این روزها مردم اسکناس را لمس نمیکنند مگر در موارد خیلی مورد نیاز مثل پول تاکسی و خرید. باید ما در این مساله به تجربه اقتصاد کشورهای دیگر برگردیم. مثلاً در ترکیه در دو دهه پیش این تجربه اتفاق افتاد که در واحد میلیون لیر، شش صفر افتاد و معادل یک لیر شد؛ اما باید توجه کنیم اقتصاد ترکیه آمادگی این کار را داشت چون ابتدای رونق اقتصادی بود و سرمایهگذاری شکل گرفته بود و توانست خود را احیا کند؛ اما در کشورهای دیگر مثل زیمبابوه که صفرها را به صورت میلیاردی حذف کردند نهتنها اثری نداشت، بلکه دوباره صفرها مجدد برگشت. ما زیرساختهای این کار فراهم باشد. از طرف دیگر هنوز آنقدر این صفرها زیاد نیست که بگوییم وضع ریال وخیم است و وضع اقتصادمان بحرانی است و نیاز به این کار داریم.
تورم کشور ما در شرایط حال حاضر، قابل مدیریت و کنترل است. مثلاً اگر تنشهای بینالمللی کم شود به سرعت روی آرامش بازار تاثیرگذار خواهد بود. اگر در بازارها و اقتصاد ما آرامش وجود داشته باشد بهتر میتواند آن تعادل ایجاد شود؛ اما حذف صفرها باعث آرامش در بازار ما نخواهد شد. حتی ممکن است توهم تورمی هم بهوجود بیاورد.
حذف صفرهای پول ملی هیچ اثری بر اقتصاد ندارد
لزوم حذف صفرها تنها در شرایط ابرتورمی
مهدی تقوی، استاد دانشگاه
این موضوع که چهار صفر از پول ملی حذف شود، قبلاً به صورت حذف دو صفر مطرح بود و در حال حاضر به طرح حذف چهار صفر تبدیل شده است. دلیل آنها درست نیست. باید در ابتدا پاسخ دهند چرا این کار باید انجام شود؟ این حرف توجیهی ندارد. چون اثرات زیانبار این کار بر فوایدش میچربد. حجم کلانی پول در دست مردم است و کاغذ آن بسیار گران است. این کار باید در اقتصاد کشوری که دچار جنگ است، انجام شود مثل آلمان بعد از جنگ جهانی دوم. چون آن زمان آلمان در جنگ شکست خورد و پول آنها ارزشی نداشت. دولت مجبور بود مدام پول چاپ کند. اینکه چرا این طرح مطرح شده، توجیهی ندارد. این ترکیب پول، اقتصاد را میچرخاند و لازم نیست صفری حذف شود. این حجم پول را چگونه میتوان تغییر داد؟ این کار هزینه بسیاری دارد. در شرایطی لازم است صفرها حذف شود که ابرتورم داشته باشیم؛ مثلاً نرخهای تورم 500 درصدی که آن زمان ارزش پول بسیار کم شده است؛ اما چنین ابرتورمی در اقتصاد ایران نیست. پس لزومی ندارد این کار صورت بگیرد. این کار در جامعه تاثیر روانی دارد. به عقیده من این کار آثار مثبتی برای کشور ما نخواهد داشت. ما در کشور ابرتورم نداریم که این کار لازم باشد و تورم ما در حال حاضر 40 درصد است.
مطالب مرتبط