هادی خسروشاهین، روزنامه‌نگار

راهبرد کلی بازیگران منطقه‌ای از همان ابتدا مشخص بود؛ بلوک‌بندی، انجام کار اطلاعاتی مشترک، فریب، پوشش عملیاتی و سپس حمله برای ایجاد اختلال در فرآیند برنامه منطقه‌ای دولت بایدن. (سفر نتانیاهو به عربستان و همچنین سفر کریستوفر میلر سرپرست پنتاگون از اسراییل به بحرین) اما استراتژی کلان تیم بایدن چه بود؟ 
معنای ترور آبسرد
بازگرداندن ثبات به منطقه ذیل هژمونی و رژیم‌های بین‌المللی برآمده از قدرت آمریکا.
این برنامه چگونه عملیاتی می‌شد؟
از طریق طراحی یک الگوی کار برای برقراری توازن منطقه‌ای؛ یعنی قدرت یک بازیگر ضد نظم را از طریق قدرت بازیگر دیگر مهار کردن و همچنین محدود‌سازی توان عملیاتی، میدانی و استراتژیک بازیگران رقیب. 
از همین رو قرار بود ایران به برجام بازگردد تا از نقطه گریز هسته‌ای فاصله گیرد.
فروش تسلیحات به عربستان نیز محدودتر می‌شد و چک سفید امضا از اسراییل برای اقدامات یکجانبه در سطح منطقه‌ای گرفته می‌شد.
حمله نظامی دامنه وسیعی از تاکتیک ها را در برمی‌گیرد: از رخنه و نفوذ تا پوشش و فریب.
به نظر مییرسد بسیاری از اقدامات نظامی از جمله مستقر کردن ناو یا هواپیماهای بمب افکن برای القای این موضوع به طرف مقابل بود تا شائبه جنگ کلاسیک یا عملیات سخت اما محدود و موضعی به ذهن متبادر شود تا امکان استفاده از رویکرد غیر مستقیم (indirection approach) فراهم شود.
در این تاکیتک شما ذهن حریف را به نیروی محدود اما ثاثیرگذار در صحنه عملیاتی مشغول می‌کنید تا توان حمله از عقب و کناره‌ها را بیابید. به نظر می‌رسد این اتفاق در ترور آبسرد رخ داده است.
اما با این همه بعید به نظر می‌رسد تا بیست ژانویه کار به همین‌جا ختم شود.
ایران در این بازه زمانی محدود، به ناچار باید در کنش متقابل بازدارندگی دفاعی خود را به نمایش بگذارد.
اما مشخص نیست کنش متناسب ایران به این حمله چه فرجامی خواهد داشت.
بی‌کنشی نیز در عمل منجر به پیشروی حریف در توسل به سایر تاکتیک‌های حمله خواهد شد.
حتی اگر اقدامی نظامی بلوک عربی-اسراییلی را خوش‌بینانه محدود به ترور مهره کلیدی و اثرگذار برنامه موشکی و هسته‌ای ایران بدانیم؛ این بلوک به بزرگترین چالش برای سیاست منطقه‌ای بایدن تبدیل خواهد شد وحتی ممکن است خط مشی دموکرات ها را با مرگ جنینی مواجه کند.
شرایط منطقه با زمانی‌که اوباما در سال ٢٠١٥ با ایران به برجام رسید، بسیار تفاوت کرده است و بازیگران منطقه در حال بازی بر لبه پرتگاه هستند و عامل موثر در بروز این شرایط، عدم توازن بزرگی است که منطقه از آن رنج می‌برد.
اگر به زمین شناسی و نظریه تکتونیک صفحه‌ای علاقه‌مند باشیم؛باید به این مساله اذعان کنیم که خاورمیانه در حال تجربه حرکت بطئی در پوسته زمین خود است؛ رانش قطعی است اما زمان آن نامعلوم.


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0