این تحلیلگر اقتصادی در گفتوگو با اقتصادنامه با بیان مطلب فوق اظهار کرد: پس از اتمام دوران کرونا، با خطر یک فروپاشی اقتصادی مواجهیم که در وهله اول دود به چشم تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی میرود بطوریکه کارگران، مدیران و کاسبه همه با این چالش روبهرو میشوند.
او افزود: در حال حاضر کل جامعه در معرض این فشار و دغدغه بیماری هستند. اما باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم. فکر میکنم اگر ما میتوانستیم به این دعواهای جناحی و سیاسی داخلیمان غلبه کنیم وضعیت بهتری داشتیم. شواهد نشان میدهد حتی در زمان شیوع ویروسها هم به این دعواها خاتمه ندادیم.
این تحلیلگر اقتصادی در ادامه بیان کرد: به طور مثال اگر بسیاری از اقدامات جدی از ۲۸ اسفند انجام شده بود، شاید از ۱۶ فروردین میتوانستیم شاهد بازگشاییها باشیم. ولی در حال حاضر فکر میکنم با رعایت همه پروتکلهای بهداشتی، امکان این که از ۲۳ فروردین کارخانهها شروع به تولید کنند نیز وجود ندارد.
لیلاز گفت: با این وجود اگر چرخهای تولید از کار بیفتد و متوقف شود، اصلاً پول و ثروتی وجود نخواهد داشت که بین کارگران و مدیران تقسیم شود.
او ادامه داد: من با این نگاه که ما در ایران جامعه کارگری را با جامعه کارفرما در تضاد ببینیم به شدت مخالفم. تعریف سازوکار اقتصادی ایران سازوکار یک دولت رانتی است که این خود را ما فوق طبقات دیگر اجتماعی قرار میدهد چراکه ما کارفرمای بخش خصوصی به آن شکل نداریم که اینها خواستار ادامه تولید باشند.
لیلاز افزود: به طور مثال ارزش افزوده عمدتاً از محلی در اقتصاد ایران ایجاد میشود که آن هم از ناحیه بازرگانی و رانتخواری است. به همین دلیل من میتوانم بگویم که طبقه کارگر در ایران تضادی به آن شکل با بقیه طبقات اجتماعی ندارد. دولت، کارگران، شاغلان و کارمندان همه در یک سمت ایستادهاند و همه باید به صورت مشترک بنشینیم و راجع به این مباحث فکر کنیم.
این تحلیلگر اقتصادی تاکید کرد: من یک پیشنهاد برای شرایط موقت تولید کشور دارم. با توجه به اتفاق کرونا که یک حادثه میانی است و برای اولین بار است در تاریخ بشر با این گستره اتفاق می افتد و تا به حال در عصرهای مختلف صنعتی ما شاهد چنین بحران جهانی نبودیم. یکی از نقاط قوت اقتصاد ایران در ماجرای کرونا این بود که ما در این شرایط هم اقتصاد منزوی داشتیم و هم نرخ بهرهوری بسیار پایین. که هر دو این موارد بلای جان هر اقتصادی است. اقتصاد ایران با وضعیت شاخصهایی که دارد، زیاد تحت تاثیر کرونا قرار نگرفته است. یعنی ما شاید انقدر آسیب شدیدی نسبت به آمریکا، فرانسه، چین، کره جنوبی و یا دیگر کشورهای اروپایی ندیدیم.
او ادامه داد: الان هم در خصوص این نرخ پایین بهرهوری پیشنهادم این است که بیاییم و الگویی متناسب با شرایط حاضر قرار دهیم که طبقه کارگر و نیروهای کاریمان را به صورت شیفتی مشغول به کار کنیم. به شرطی که در این مدل شیفتی که کار انجام میشود، دیگر بهرهوری صد درصد شود.
لیلاز گفت: در این مدل ماشینآلات، سرمایه و نیروی کار با یک سوم یا یک چهارم ظرفیت واقعیشان کار میکنند. به این معنا که اگر در روزهای کاری یک سوم تولید شود، برای هر شاغل در همان یک روزی که از سه روز کار میکنند، کارگرها و شاغلان ظرفیت بهرهوری شان را به صد درصد ظرفیت برسانند، حجم تولید کشور درنهایت تغییری با دوران قبل از بحران نخواهد کرد.
این تحلیلگر اقتصادی افزود: اقتصاد ما دولتی است و من بهرهوری را طبقاتی نمیبینم. بین کار و بهره وری یک سرمایه وجود دارد. ما به معنی سنتی یا به معنی کلاسیک قضیه، یک طبقه سرمایه داری نداریم مانند ایالات متحده، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا و دیگر کشورها بلکه ما یک اقتصاد نفتی هستیم و بر مبنای اقتصاد رانتی یک دولت داریم که در هیچ شخص خاصی هویت پیدا نمیکند و بخش دیگر مردم هستند.
لیلاز ادامه داد: بنابراین اگر بتوانیم نرخ بهره وری مان را برای این دوران، حداقل برای سه چهار ماه آینده ارتقا دهیم، با یک سوم نیروی کار تولید را به جریان بیاندازیم، هم فاصله گذاریهای اجتماعی تا حد امکان رعایت میشود، هم اینکه شاخصهای تولید وضعیت بهتری پیدا میکنند.
او افزود: فکر میکنم که ما فرصت بسیار خوبی برای جبران کاستیها داریم. آبان و آذرماه سال گذشته رشد اقتصاد واقعی ایران یعنی Real Economy ایران مثبت بوده است. به طور مثال در صنعت خودروسازی رشد ما در برخی ماهها سه رقمی شده است.
لیلاز گفت: مثلاً در آن شرکتی که من کار میکنم، متوجه شدم در صنعت خودروسازی سنگین تولید خودرو تجاری در سال ۹۸ حدود ۶۰، ۷۰ درصد بیشتر از سال ۹۶ بوده که قبل از تحریم و در اوج تحریم ۶۰، ۷۰ درصد بیشتر بوده است.
این کارشناس اقتصادی افزود: برای سال ۹۹ پیشبینی میشود که ما بتوانیم حداقل ۲ تا ۳ برابر عملکرد ۹۸ و ۵ برابر عملکرد ۹۶ کار انجام دهیم و محصول تولید کنیم که این درآمد حاصل شده مستقیم به جیب مردم میرود، در غیر این صورت اگر دولت یا مردم خواستار تعطیل کردن واحدهای تولیدی باشند، جز تورم نتیجهای نخواهد داشت.
او در ادامه گفت: اقتصادهایی مانند بریتانیا یا ایالات متحده که میتوانند از ذخایر ارزی کشورهای دیگر دنیا استفاده کنند و میتوانند پول چاپ کنند، نقدینگی اضافه کنند بدون اینکه تورم خود را تحمل کنند، آنها متفاوت هستند و نمیتواند اقتصاد کشوری مانند ایران با این اقتصادهای بزرگ مقایسه شود.
لیلاز درباره اقتصاد پساکرونا گفت: جمهوری اسلامی همین الان هم که ما در بحبوحه کرونا هستیم، رفتار کاملاً متفاوتی از خود نسبت به گذشته نشان داده است. من در اوایل اسفند پارسال گفتم ویروس کرونا، جامعه ایران را به سمت سکولاریسم پرتاب میکند.
این تحلیلگر اقتصادی افزود: بر اساس تجربهای که ما از طاعون قرن هفدهم اروپای مرکزی داشتیم و اینکه اگر شما کتاب «چگونه کشورها شکست میخورند» دارون عجم اغلو را خوانده باشید در آنجا این موضوع به روشنی توضیح داده شده است. به هرحال نکته حائز اهمیت این است که شکل جامعه ایران مانند بقیه دنیا به شدت تغییر خواهد کرد و این دوران پساکرونا، بنیانهای شخصیترین روابط بشری را هم از نظر بهداشتی تحت تاثیر قرار خواهد داد.
لیلاز با بیان اینکه ایران تازه با کرونا وارد عصر مدرن شده است، گفت: من این نکته را در مصاحبههای قبلی هم گفتهام اما متاسفانه این موضوع به درستی انعکاس پیدا نکرد. ما با کرونا وارد دوران مدرنیزاسیون و عصر مدرن بهداشتی شدهایم. الان به طور مثال تمیزی ظاهری صورت یا این که افراد به صورت دائم حمام بروند، برای مقابله با ویروس کرونا کافی نیست و الزامات دیگری را طلب میکند.
او با بیان اینکه در پساکرونا تغییرات مهم است اما نباید در شدت این تغییرات در ایران اغراق کرد، گفت: تصور من این است که ایران نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر جهان تغییرپذیری کمتری داشته باشد زیرا ایران تا به امروز اقتصادی داشته که همواره در انزوا بوده و از فقدان بهرهوری رنج برده و بحران کرونا به اندازهای که به کره جنوبی یا فرانسه آسیب زده به ایران ضربه بزرگی نخواهد زد.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست