نخست اینکه تیم اقتصادی دولت باید یکدست و هماهنگ باشد و از هر گونه عدم هماهنگی در تیم اقتصادی خودداری شود. دوم همه اعضای تیم اقتصادی دولت باید از یک تفکر پایه‌ای به صورت باور نسبت به راهبرد اقتصاد مقاومتی برخوردار باشند و در نهایت مسوولیت‌هایی که به تخصص‌های خاص نیاز دارد باید افراد متخصص در راس آنها قرار گیرد.

اساسا تغییر سیاست‌های اقتصادی و رویکرد به سمت اجرای راهبرد اقتصاد مقاومتی مورد نظر نظام است.

اما این با تغییر وزرا و معاونان اقتصادی دولت محقق نمی‌شود بلکه لازم است در سطح بدنه اجرای تغییرات اعمال شود. تحول سیاست اقتصادی دولت مستلزم تغییر در سطح مدیران میانی است تا مدیران جدید و جوان در بدنه بر مبنای باور به اقتصاد رقابتی و هماهنگی پایه‌ای برنامه‌های جامع لازم برای تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را ارایه دهند. مضاف بر اینکه برخی از مسوولیت‌ها تخصص‌های خاص خود را به طور اساسی طلب می‌کند، برای مثال در بانک مرکزی نیاز به حضور اقتصاددانان کلان‌نگر بر مبنای تفکر راهبردی اقتصاد مقاومتی است.

از تخصص‌های دیگر در جاهای خاص خود باید استفاده شود، بدون در نظر گرفتن اینکه راجع به نوع تفکر بخواهیم بحثی داشته باشیم. اساسا ریاست بانک مرکزی در تخصص یک اقتصاددان کلان است و باید افراد تخصصی در مناصب تخصصی گمارده شوند تا تصمیمات آنها در چارچوب اقتصاد و علم اقتصاد باشد. به نظر می‌رسد بر این اساس شاید یکی از راهکارهایی که از سوی برخی درخواست می‌شود همین تغییر افراد بر پایه تغییر تفکرهاست.

منبع: روزنامه اعتماد