شنبه 1 ارديبهشت 1403 شمسی /4/20/2024 8:06:29 PM

در شیلی، یک فعال سابق دانشجویی که خالکوبی زیادی روی بدن خود داشت و متعهد شده بود که بر عمیق‌‌ترین تحول جامعه شیلی در دهه‌های اخیر، گسترش شبکه امنیت اجتماعی و انتقال بار مالیاتی به ثروتمندان نظارت کند، برنده ریاست‌جمهوری شد. 
سوسیالیسم چپ کرد

در پرو، پسر کشاورزی فقیر با تعهد به اولویت دادن به خانواده‌های نیازمند، تغذیه گرسنگان و اصلاح نابرابری‌‌های طولانی‌مدت در دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی و آموزش، به پیروزی رسید. در کلمبیا، یک شورشی سابق و قانون‌گذار قدیمی به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور چپ‌گرای این کشور انتخاب شد و قول داد از حقوق بومیان، سیاه‌پوستان و کلمبیایی‌های فقیر دفاع کند و در عین حال اقتصادی را بسازد که برای همه کارساز و موثر باشد. او در سخنرانی پیروزی خود با تشویق شدید حاضران گفت: «داستانی جدید برای کلمبیا، برای آمریکای لاتین، برای جهان.»

«جولی ترکویتس»، «میترا تاج» و «جان بارتلت» در گزارش ۳۱ژوئیه در نیویورک تایمز نوشتند، پس از سال‌ها چرخش به سمت راست، آمریکای لاتین به چپ چرخیده؛ لحظه‌‌ای حساس که در سال۲۰۱۸ با انتخاب «آندرس مانوئل لوپز اوبرادور» در مکزیک آغاز شد و می‌‌تواند با پیروزی یک نامزد چپ‌‌گرا در برزیل در اواخر سال جاری به اوج خود برسد و باعث شود که شش اقتصاد بزرگ منطقه توسط رهبرانی اداره شود که دارای پیش‌زمینه چپ هستند. ترکیبی از نیروها و عوامل، این گروه جدید را به قدرت رسانده است (از جمله خشم ناشی از فقر مزمن و نابرابری)؛ عواملی که تنها با شیوع همه گیری کرونا تشدید شده و ناامیدی را در میان رای‌دهندگانی که خشم خود را نسبت به نامزدهای تشکیلات ابراز کرده‌اند، عمیق‌تر کرده است. اما درست زمانی که رهبران جدید روی کار آمدند، وعده‌های انتخاباتی آنها با واقعیتی تیره و تار مواجه شد، از جمله جنگ در اروپا که هزینه کالاهای روزمره، از سوخت گرفته تا غذا را افزایش داده، زندگی را برای مردمی که رنج می‌‌کشیدند، دردناک‌‌تر کرد و حسن نیت بسیاری از رهبران را زیر سوال برد.

«گابریل بوریچ» از شیلی، «پدرو کاستیلو» از پرو و «گوستاوو پترو» از کلمبیا از جمله رهبرانی هستند که با وعده کمک به فقرا و محرومان به پیروزی رسیدند؛ اما در تلاش برای برآورده کردن انتظارات بالای رای‌دهندگان، خود را با چالش های بزرگی مواجه می بینند. برخلاف امروز، محرک آخرین تغییر چشمگیر چپ در آمریکای لاتین، در دهه اول این هزاره، رونق کالاها بود که به رهبران اجازه داد برنامه‌های اجتماعی را گسترش دهند، تعداد قابل توجهی از مردم را به طبقه متوسط منتقل کنند و انتظارات میلیون‌ها خانواده را افزایش دهند. اکنون که طبقه متوسط به جای رونق رو به پسرفت می‌رود، دولت‌ها با بودجه‌های کاهشی به‌‌خاطر همه‌‌گیری، تورم تند ناشی از جنگ در اوکراین، افزایش مهاجرت و پیامدهای وخیم و فزاینده اقتصادی و اجتماعی ناشی از تغییرات آب و هوایی مواجه می‌‌شوند.

در آرژانتین، جایی که «آلبرتو فرناندز» چپ‌‌گرا در اواخر سال ۲۰۱۹ فرمان را از یک رئیس‌‌جمهور راست‌‌گرا گرفت، معترضان در بحبوحه افزایش قیمت‌‌ها به خیابان‌‌ها ریختند. حتی اعتراض‌‌های بزرگ‌تری به تازگی در اکوادور شروع شد و دولت یکی از معدود روسای‌جمهور راست‌‌گرای تازه منتخب منطقه، یعنی «گیلرمو لاسو» را تهدید کرد. «سینتیا آرنسون» یکی از اعضای برجسته مرکز بین‌‌المللی وودرو ویلسون برای محققان گفت: «نمی‌‌خواهم درباره آن آخرالزمانی باشم؛ اما مواقعی وجود دارد که وقتی به این موضوع نگاه می‌‌کنید، همچون توفان کاملی به نظر می‌رسد.»

ظهور رسانه‌های اجتماعی، با پتانسیل افزایش نارضایتی و برانگیختن جنبش‌‌های اعتراضی بزرگ، از جمله در شیلی و کلمبیا، قدرت خیابان‌‌ها را به مردم نشان داده است. از ماه اوت، زمانی که «پترو» قدرت را از سلف محافظه‌‌کار خود به دست گرفت، پنج اقتصاد از شش اقتصاد بزرگ منطقه توسط رهبرانی اداره می‌‌شود که از جانب «چپ» به مبارزات انتخاباتی روی آورده‌اند. ششمین اقتصاد، یعنی برزیل، بزرگ‌ترین کشور آمریکای لاتین می‌تواند در انتخابات سراسری در ماه اکتبر به این سمت حرکت کند. نظرسنجی‌‌ها نشان می‌‌دهد که «لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا»، رئیس‌‌جمهور سابق که یک چپ‌‌گرای آتشین است، برتری گسترده‌‌ای نسبت به رئیس‌‌جمهور جناح راست، رئیس‌‌جمهور «ژایر بولسونارو» دارد. رهبران جدید در کلمبیا و شیلی از نظر اجتماعی بسیار مترقی‌تر از چپ‌گرایان در گذشته هستند و خواستار دوری از سوخت‌های فسیلی و مدافع حقوق سقط جنین در زمانی هستند که دادگاه عالی ایالات متحده این کشور را در جهت مخالف حرکت می‌دهد.

اما در مجموع، این گروه بسیار مختلط هستند و در همه چیز از سیاست اقتصادی گرفته تا تعهدشان به اصول دموکراتیک متفاوت هستند. به‌عنوان مثال، پترو و بوریچ قول داده‌اند که برنامه‌های اجتماعی را برای فقرا بسیار گسترش دهند؛ درحالی‌که لوپز اوبرادور که بر ریاضت اقتصادی متمرکز است، هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. با این حال، آنچه این رهبران را به هم مرتبط می‌‌کند، وعده‌هایی برای تغییر گسترده است که در بسیاری از موارد با چالش‌‌های سخت و فزاینده مواجه می‌‌شوند. در اواخر سال گذشته در شیلی، بوریچ «خوزه آنتونیو کاست» یک سیاستمدار راست‌‌گرای مرتبط با دیکتاتور سابق شیلی، آگوستو پینوشه را با وعده کنار گذاشتن سیاست‌‌های اقتصادی نئولیبرالی گذشته شکست داد. اما تنها چند ماه پس از دوره ریاست‌جمهوری‌اش، با کابینه بی‌تجربه، کنگره دوپاره، افزایش قیمت‌ها برای مصرف‌کنندگان و ناآرامی در جنوب کشور، محبوبیت بوریچ به‌شدت کاهش یافته است.۹۰درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی این ماه به شرکت نظرسنجی Cadem گفتند که معتقدند اقتصاد کشور متوقف شده یا به عقب خواهد رفت.

مانند بسیاری از کشورهای همسایه در منطقه، نرخ تورم سالانه شیلی بالاترین نرخ تورم در بیش از یک نسل است- ۵/ ۱۱ درصد- که باعث ایجاد بحران هزینه‌های زندگی شده است. در جنوب شیلی، کشمکش بر سر زمین میان «ماپوچه‌ها»، بزرگ‌ترین گروه بومی کشور و دولت وارد مرگبارترین مرحله خود در ۲۰سال گذشته شده است که باعث شد بوریچ مسیر یکی از وعده های مبارزاتی خود را تغییر دهد و نیروهایی را در منطقه مستقر کند. «کاتالینا بچرا» ۳۷ ساله، مدیر منابع انسانی از «آنتوفاگاستا» در شمال شیلی گفت که «مانند بسیاری از افراد نسل من» به بوریچ رای دادم؛ زیرا کاست «نماینده من نبود». بچرا افزود: «اما من متقاعد نشدم که او چه کاری می‌تواند برای کشور انجام دهد. او آنچه را که گفته بود به دست نیاورده است.» در ماه سپتامبر، مردم شیلی به قانون اساسی بسیار مترقی رای خواهند داد که برابری جنسیتی، حفاظت از محیط زیست و حقوق بومیان را تضمین می‌کند و قرار است جایگزین سند دوران پینوشه شود. رئیس‌جمهور موفقیت خود را به رفراندوم محدود کرده است و در صورت رد پیش‌نویس، خود را در موقعیتی نامطمئن قرار می‌دهد که به گفته نظرسنجی‌ها، نتیجه‌ای محتمل برای اکنون است.

در کشور همسایه پرو، کاستیلو سال گذشته از گمنامی مجازی برخاست تا «کیکو فوجیموری»، سیاستمدار حرفه‌‌ای راست‌‌گرا را شکست دهد که پدرش، رئیس‌‌جمهور سابق آلبرتو فوجیموری با مشت آهنین حکومت کرد و سیاست‌‌های نئولیبرالی مشابه آنچه رای‌‌دهندگان شیلی آن را رد کردند، مطرح کرد. درحالی‌که برخی از پرویی‌ها از کاستیلو صرفا برای رد خانم فوجیموری حمایت کردند؛ اما او همچنین نماینده امیدهای واقعی برای بسیاری به‌ویژه رای‌دهندگان فقیر و روستایی بود. کاستیلو به‌عنوان نامزد، قول داد که کشاورزان را با یارانه‌های بیشتر، دسترسی به اعتبار و کمک‌های فنی توانمند کند. اما امروز ممکن است به لحاظ سیاسی به سختی جان به در ببرد.حکمرانی او نامنظم بوده و بین حزب چپ افراطی خود و اپوزیسیون راست افراطی در نوسان بوده که منعکس‌کننده سیاست‌های جنجالی است که به او در کسب ریاست‌جمهوری کمک کرد. کاستیلو - که بر اساس گزارش موسسه مطالعات پرو، محبوبیت او به ۱۹درصد کاهش یافته است - اکنون در معرض پنج تحقیق کیفری قرار دارد، با دو تلاش برای استیضاح روبه‌رو شده و دوره هفت وزیر کشور را درک کرده است.

اصلاحات ارضی که او وعده داده بود هنوز به هیچ سیاست مشخصی تبدیل نشده است.در عوض، جهش قیمت مواد غذایی، سوخت و کود شدیدترین ضربه را به پایگاه او وارد می‌کند. کشاورزان با یکی از بدترین بحران‌‌های دهه‌های اخیر دست و پنجه نرم می‌‌کنند و با بزرگ‌ترین فصل کاشت سال بدون دسترسی گسترده به کود روبه‌رو هستند. آنها معمولا بیشتر کود مورد نیاز را از روسیه می‌گیرند؛ اما به‌دلیل اختلال در عرضه جهانی به‌دلیل جنگ در اوکراین، به سختی می‌توان آن را به‌دست آورد. «ادواردو زگارا» محقق در موسسه تحقیقاتی GRADE، وضعیت را «بی سابقه» خواند. او گفت: «من فکر می‌‌کنم که این نمودی چشمگیر و بی‌‌ثباتی زیادی را به همراه خواهد داشت.»

منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین