يکشنبه 16 ارديبهشت 1403 شمسی /5/5/2024 3:55:27 PM
مسعود نیلی در دومین کنفرانس اقتصاد ایران مطرح کرد:

دومین کنفرانس اقتصاد ایران صبح امروز با سخنرانی اسحاق جهانگیری و مسعود نیلی آغاز بکار کرد.
4 سناریو برای مقابله با سازوکارهای مخرب رشد/ بخش غیر رسمی اقتصاد باید از بین برود
به گزارش اقتصادنامه، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی پس از برگزاری اولین کنفرانس اقتصاد ایران در سال 1393 مطالعه‌ای جامع را با عنوان «طرح جامع مطالعات اقتصاد ایران»  با تمرکز بر ۱۶ سرفصل اصلی مرتبط با جمع‌بندی‌های صورت‌گرفته در این کنفرانس، آغاز کرد؛ طرحی که با هدف دستیابی به مجموعه سیاست‌هایی سازگار برای تحقق رشد اقتصادی «بالا، پایدار، اشتغال‌زا و فراگیر» و به منظور بهبود وضعیت رفاه و معیشت خانوارهای ایرانی «به ویژه خانوارهای کم درآمد» ساماندهی شد. از آن‌جا که عملکرد بلندمدت اقتصاد ایران، منعکس‌کننده رشد «پایین در مقایسه با ظرفیت‌های ارزشمند اقتصاد ایران، پر نوسان، با اشتغال‌زایی کم و بهره‌مندی غیرقابل‌قبول قشر فقیر» بوده، رسالت مطالعه‌ی ذکرشده، طراحی «تغییر مسیر» بلندمدت اقتصاد ایران است. اینک طرح مذکور که ۱۱۸ استاد دانشگاه، کارشناس و پژوهش‌گر اقتصادی و حقوقی در قالب ۱۶ پروژه برای مدت ۱۶ ماه  در آن فعالیت کرده‌اند  به پایان رسیده و  نتایج آن در این کنفرانس ارائه می شود.  
 
افزون بر این در دومین کنفرانس اقتصاد، برای نخستین  بار حوزه‌های مختلفِ اقتصاد کلان،  پولی، ارزی، بودجه‌ای، مالیاتی، تجاری، صندوق توسعه ملی، نظام بانکی، بازار کار، بازار انرژی، تامین مالی پروژه‌های عمرانی، بخش‌های اقتصادی، نظام حقوقی اقتصاد، اقتصاد غیررسمی، محیط کسب‌وکار، تعامل با جهان و فقر و توزیع درآمد در نشست‌های جداگانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در هر حوزه، توصیه‌های سیاستی مشخص ارائه می‌شود.
 
مسعود نیلی رئیس همایش در ابتدای مراسم پشت تریبون قرار گرفت و ضمن خیر مقدم به حاضرین، از دکتر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور دعوت به ایراد سخنرانی کرد. 
جهانگیری در بدو سخنان خود ضمن تقدیر از دست اندرکاران این طرح پژوهشی بزرگ در قالب کنفرانس اقتصاد ایران، ابراز امیدواری کرد نتایج این طرح ها پس از نقد و بررسی، در اختیار تصمیم سازان قرار گیرد و در مقام اجرا به کار بسته شود. 
معاون اول رئیس جمهور در ادامه به عقب ماندگی توسعه در ایران اشاره کرد و گفت: «در تمامی برنامه توسعه کشور اهداف مهمی از جمله ضرورت رشد اقتصادی شتابان، اشتغالزایی و رفاه اجتماعی، بارها تکرار شده اما اکنون این موارد همچنان به عنوان دغدغه کشور به شمار می رود.» وی ضعف در سیاست گذاری را علت این نقیصه دانست و گفت: «طی سال های اخیر اگر هم سیاست های قابل قبولی اتخاذ می شد اما به دلیل جابجایی در دولت ها و مدیران به سرعت تغییر می کرد و نتایج مطلوبی رقم نخورده است.» 
جهانگیری همچنین به ابرچالش های موجود در اقتصاد کشور نیز اشاره کرد و افزود: «این ابرچالش ها اکنون ابعاد وسیعی یافته اند و به نوعی درهم تنیده اند و علاوه بر اقتصاد، حوزه های دیگری همچون فرهنگ، اجتماع و سیاست را نیز در بر می گیرند. لذا بدون ایجاد همگرایی سیاسی و اقتصادی و توافق بر سر اولویت ها، نمی توان انتظار بهبود و اصلاح سیاست ها را داشت.» این مقام مسوول ادامه داد: «برنامه های توسعه در کشور عمدتا فاقد اهداف کمی مشخص و قابل اندازه گیری است و همچنین جای خالی تحلیل های علمی در این سیاست ها احساس می شود. اکنون یکی از مهمترین رسالت های نهادهای پژوهشی ایجاد همگرایی و درک مشترک از شرایط موجود اقتصاد کشور در میان نخبگان سیاسی و اقتصادی کشور است که در نتیجه این امر، توافق بر سر راهکارها به سهولت محقق خواهد شد. اکنون سندی به نام سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی وجود دارد که مورد تائید همگان است. بنابراین می توان سیاست های اصلاحی را در ذیل این سند فرادستی تعریف کرد تا مورد حمایت نخبگان کشور باشد.» دکتر  جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور، در پایان سخنان خود به لزوم بهره گیری از تجارب جهانی در کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه در برخورد با ابرچالش های موجود اقتصاد ایران نیز اشاره کرد. دکتر نیلی سپس بار دیگر پشت تریبون آمد و به ارائه شرایط اقتصاد کشور و معرفی طرح جامع مطالعات ایران پرداخت. 

 چکیده سخنرانی صبح در کنفرانس دوم اقتصاد ایران
مسعود نیلی مطرح کرد: یکی از مهم‌ترین نتایج کنفرانس اول اقتصاد ایران که در زمستان ۱۳۹۳ از سوی مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی برگزار شد این بود که برای ایجاد اشتغال، تخفیف معضل فقر و مقایسه‌پذیری با کشورهای دیگر، اقتصاد ایران به رشد اقتصادی «بالا»، «پایدار»، «اشتغال‌زا» و «فراگیر»، به‌معنی هدف‌گیری تمام اقشار جامعه، نیاز دارد. این در حالی است که شاخص‌های مهم عملکرد اقتصاد طی فاصله سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۰ نشان دهنده فاصله زیاد عملکرد بلندمدت اقتصاد ایران با حد مطلوب است. در این بازه زمانی، متوسط نرخ رشد شاخص قیمت مصرف‌کننده برابر با ۱۸.۹ درصد، متوسط نرخ بیکاری ۱۲ درصد، متوسط نرخ رشد سرانه اقتصادی ۳.۸ درصد و ضریب جینی در محدوده ۳۸-۴۲ درصد بوده است. همچنین در پایان آن کنفرانس، ۹ عامل به‌عنوان زیربناهای رشد اقتصادی معرفی شد که به «رشد» تولید ناخالص داخلی می‌انجامد. تحقق این عوامل در تمام دولت‌ها با ضعف‌هایی همراه بوده است و هیچ‌یک از آنها را نمی‌توان از ویژگی‌های بلندمدت اقتصاد ایران دانست. در واقع، بخش‌های سنتی، کوچک و غیروابسته به تأمین مالی بنگاه‌ها بوده است که در چند دهه اخیر «رشد» اقتصاد را نتیجه داده و تغییرات نوسانی تولید بنگاه‌های بزرگ دولتی وابسته به نفت و واردات متکی به حمایت‌های مختلف بانکی و تعرفه‌ای با هدف بازار داخلی فقط به تغییرات «سطح» تولید ناخالص داخلی منجر شده است. 
الگوی کلان‌سنجی طرح جامع مطالعات اقتصاد ایران نشان می‌دهد در صورت تداوم روند بلندمدت اقتصاد، نرخ رشد اقتصادی سرانه در محدوده  ۱ تا ۲ درصد قرار خواهد گرفت، ضعف دولت در ارائه خدمات عمومی ادامه می‌یابد و نرخ بالای بیکاری و عدم بهبود در وضعیت رفاهی خانوارها تداوم خواهد داشت. در این وضعیت، ارائه تصویری دقیق از وضعیت موجود و عوامل شکل‌دهنده چالش‌هایی که به‌عنوان موانع اصلی توسعه اقتصادی کشور شناخته می‌شود یکی از مبرم‌ترین پیش‌نیازها برای تغییر مسیر اقتصاد نسبت به عملکرد بلند مدت آن است. از آنجا که عملکرد بلندمدت اقتصاد ایران منعکس‌کننده «رشد پایین در مقایسه با ظرفیت‌های ارزشمند اقتصاد ایران، پرنوسان، با اشتغال‌زایی کم و بهره‌مندی غیرقابل‌قبول قشر فقیر» بوده، لذا مطالعه حاضر طراحی «تغییر مسیر» بلندمدت اقتصاد ایران است. اهمیت این تغییر بزرگ وقتی بیشتر می‌شود که توجه کنیم در اسناد بالادستی سیاست‌گذاری نه‌تنها همواره بر رشد بالای اقتصادی، رفع بیکاری و بهبود فقر و توزیع درآمد تأکید شده، بلکه در مواردی به چگونگی تحقق این هدف‌ها نیز با تفصیل نسبتاً زیاد پرداخته شده است. 
برای بررسی دلایل تداوم رشد اقتصادی پایین، دو دسته عوامل «تخریب‌کننده رشد» و «تضعیف‌کننده رشد» مورد بررسی قرار می گیرد. از یک‌سو، فرایندهایی که از ورود بی‌قید و شرط درآمدهای نفتی به بودجه دولت و افزایش تعهدات بلند مدت دولت در دوره وفور آغاز می‌شود که در دوره کمبود به شدت گرفتن تورم منتهی می شود. وجود تورم دورقمی و دشواری کاهش آن به‌دلیل موانع اقتصاد سیاسی به دولت‌ها انگیزه داده است به‌جای تمرکز بر رفع عوامل اصلی ایجادکننده تورم، به مداخله در بازارهای مختلف و کنترل قیمت‌ها بپردازند. مقابله با تورم، و به‌تعبیری گرانی، از طریق مداخلات در بازارهای مالی، انرژی، ارز، تجارت خارجی و محصول، رفتار مشترک دولت‌های مختلف در چهار دهه گذشته بوده است. تورم بالا در کنار انگیزه‌های دیگری که سبب شده دولت بجای تأمین‌کننده کالاهای عمومی، به‌عنوان تأمین‌کننده کالاهای خصوصی در اقتصاد ایران شناخته شود، باعث شده است دولت منابع طبیعی و مالی و زیرساخت‌ها را با قیمت بسیار پایین در اختیار خانوارها و بنگاه‌ها قرار دهد. قیمت نسبی پایین عوامل کنترل شده توسط دولت از یک طرف به مصرف مسرفانه دامن زده و از طرف دیگر سرمایه گذاری در این حوزه ها را کاهش خواهد داد. «سازوکارهای مخرب رشد» در اقتصاد ایران به شکل‌گیری ابرچالش‌های شش‌گانه (بودجه، نظام بانکی، صندوق‌های بازنشستگی، آب، بیکاری و محیط زیست) منجر شده است. از سوی دیگر، مطالعه تجربه کشورهای مختلف نشان می‌دهد دو عامل اصلی برای دستیابی به رشدهای اقتصادی بالا و پایدار قابل شناسایی است: برون‌گرایی و توسعه بخش خصوصی. نمی‌توان کشوری یافت که در دوره‌ای بلندمدت رشد اقتصادی بالا داشته باشد، اما این مهم با درون‌گرایی اقتصادی یا دولتی‌بودن اقتصاد حاصل شده باشد. درون‌گرایی اقتصاد و وضعیت نامساعد محیط کسب‌وکار و نظام بنگاه‌داری موضوعاتی است که با اثرگذاری بر کاهش کارایی و بهره‌وری اقتصاد ایران، موجب «تضعیف» رشد بلندمدت می‌شود. 
نیلی ادامه داد: برای مقابله با سازوکارهای مخرب و تضعیف‌کننده رشد اقتصادی در چهارچوب قواعد فعلی حکمرانی، استفاده از چهار سناریو محتمل است که در هر یک، سیاست‌های ممکن در یکی از چهار مؤلفه «تورم»، «اصلاحات ساختاری در بازارهای مختلف»، «تعامل با جهان (برون‌گرایی)» و «نقش بخش خصوصی در اقتصاد» با داده‌شده فرض‌کردن سیاست‌های سه حوزه دیگر بررسی می‌شود. دیده می‌شود که ۱) با حفظ تورم مزمن دورقمی، هر اصلاح اقتصادی به ضد خود تبدیل می‌شود؛ ۲) کاهش تورم بدون انجام اصلاحات در بازارهای اقتصادی برگشت تورم را در پی دارد؛ ۳) توسعه تعامل با جهان با حفظ عوامل مخرب رشد به انباشت بدهی‌های خارجی می‌انجامد؛ و ۴) تلاش برای کاهش نقش دولت در بنگاه‌داری با حفظ تورم مزمن و درون‌گرایی اقتصاد، به توسعه بنگاه‌داری حاکمیتی غیردولتی منجر می‌شود. در نتیجه، انجام اصلاحات در این چهار سناریو به خروجی جدیدی برای اقتصاد ایران منتهی نشده و برگشت به عملکرد بلند مدت را در پی خواهد داشت. 
تحولات چند سال اخیر زمینه مساعدی را برای تغییر مسیر کم هزینه تر بلندمدت اقتصاد ایران بوجود آورده بگونه ای که می توان آن را به منزله یک بزنگاه تاریخی تلقی کرد.  بهره گیری مناسب از این فرصت تاریخی مستلزمِ شکل‌گیری اراده سیاسی از یک طرف و «راه‌حل‌های ممکن و سازگار»، شامل رویکرد هماهنگ همراه با اولویت‌بندی مناسب نسبت به چهار حوزه یادشده، از طرف دیگر است. در نشست عصر امروز، ابتدا استراتژی اقتصاد کلان برای تحقق رشد 8 درصد با رویکرد جامع به این چهار مؤلفه همراه با ترتیب زمانی متضمن «رفع» عوامل تخریب‌کننده و «بهبود» عوامل تضعیف‌کننده رشد ارائه می‌شود. سپس نقش بخش‌های اقتصادی در تحقق رشد 8 درصد تبیین شده و در ادامه پیشنهادهای طرح برای چگونگی «توزیع» درآمدهای حاصل از رشد و «باز توزیع» درآمدهای موجود معرفی می‌شود. در پایان نشست، به ابعاد اقتصاد سیاسی مسیر تحقق رشد 8 درصدی پرداخته خواهد شد. 


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین