شنبه 15 ارديبهشت 1403 شمسی /5/4/2024 6:17:13 AM

🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 پایان قرمز هفته سبز بورس
بازار سهام در آخرین روز از هفته جاری نتوانست عملکردی مثبت را از خود به نمایش بگذارد. همان‌طور که بر اساس معاملات پایانی روز سه‌‌‌‌‌‌‌شنبه انتظار می‌رفت، فشار عرضه‌‌‌‌‌‌‌ها در واپسین روز معاملاتی هفته بیشتر شد و شاخص‌کل بورس ۶۲/ ۰درصد افت کرد. همزمان خالص فروش حقیقی‌‌‌‌‌‌‌ها نیز افزایش یافت و به حدود ۲۴۷میلیارد‌تومان رسید. در عین حال ارزش معاملات خرد سهام بورسی مجددا کاهشی شد. رقم دقیق این سنجه در روز گذشته ۲۲۹۷ میلیارد‌تومان بود. اگر بخواهیم نگاهی دقیق به دلایل سرخپوشی شاخص در روز گذشته بیندازیم باید بگوییم که دلیل تازه‌‌‌‌‌‌‌ای نمی‌توان برای این روند نزولی یافت، چراکه از مهم‌ترین دلایل نزول قیمت سهام در دادوستدهای روز چهارشنبه، عقب‌‌‌‌‌‌‌نشینی نرخ‌‌‌‌‌‌‌ دلار در بازار ارز تهران و البته مقاومت‌‌‌‌‌‌‌های تکنیکی پیش‌‌‌‌‌‌‌روی شاخص‌کل بود، ضمن آنکه در سراسر معاملات این روز افت قیمت کامودیتی بر بازار سایه افکنده بود و فعالان بازار نیز در انتظار نشست روز گذشته فدرال‌رزرو برای تعیین نرخ بهره و تاثیر آن بر بازار کالاها بودند.
فضای مه‌آلود سهامداری
آخرین روز معاملاتی بازار سهام در هفته جاری با افت نماگرهای بورس و فرابورس خاتمه یافت. در این روز شاخص‌کل بورس که در دو روز قبل از روز چهارشنبه سبزرنگ شده بود با ثبت افت بیش از ۹۷۰۰ واحدی به محدوده یک‌میلیون و ۵۶۴‌هزار واحد رسید. همین امر سبب شد تا تابلوی بورس تهران پس از سه روز سبزپوشی بار دیگر به محدوده قرمز تابلو بازگردد و تلاش برای رشد قیمت بیشتر در این بازار فعلا با وقفه مواجه شود. در شاخص هموزن نیز اوضاع چندان روبه‌راه نبود. در این روز اگرچه حاصل عملکرد نمادهای کوچک بر روی تابلوی معاملات به‌طور کلی مثبت نبود با این حال اوضاع آنقدری هم بد نبود که همچون بسیاری از روزهای تجربه‌شده در این بازار شاخص هموزن از شاخص‌کل در کاهش سطح پیشی بگیرد. بر این اساس نماگر یادشده در شرایطی معاملات روز گذشته را خاتمه داد که در این روز به میزان ۲۳/ ۰‌درصد از سطح به‌دست‌ آمده در روز گذشته پایین‌تر رفته بود؛ این در حالی است که میانگین وزنی قیمت‌ها یا همان شاخص‌کل در روز یادشده افتی ۶۲/ ۰‌درصدی را به ثبت رساند. در این روز نمادهای «فملی»، «فولاد» و «شپنا» از جمله نمادهایی بودند که بیشترین اثر منفی را بر شاخص‌کل داشتند.

اینطور که به‌نظر می‌آید طی روز معاملاتی اخیر بازار از عوامل متعددی اثر پذیرفته که از آن جمله می‌توان به توقف روند صعودی قیمت ارز و افت بهای کالاهای اساسی در بازارهای جهانی اشاره کرد. واهمه سرمایه‌گذاران طی روز گذشته حکایت از آن دارد که حتی با وجود رشد ۵۵/ ۲‌درصدی به ثبت‌رسیده در روز دوشنبه که موجب شگفتی بسیاری از اهالی بازار سهام در روز یادشده بود، بازار همچنان آنقدر از شرایط موجود خاطر‌جمع نیست که بتواند پس از یک رشد قوی رشد دیگری را با همین کیفیت رقم بزند. بر این اساس می‌توان اینطور ارزیابی کرد که هم‌اکنون نوسان قیمت‌ها در بازار سهام بیش از آنکه وجود نوعی نگاه تحلیلی در بازار را بازتاب دهد بیشتر نشانگر این مساله است که اغلب فعالان بازار سهام در تداوم عوامل مثبت و منفی متعددی که پیش‌روی بازار سهام قرار دارد، همچنان بی‌تصمیم مانده‌اند.

نمود این بی‌تصمیمی را می‌توان بیش از هر چیز در تغییراتی دید که طی یک هفته گذشته در بازار یادشده رقم خورده است. بورس تهران در شرایطی ۲ روز از ۵ روز معاملاتی را در محدوده منفی قیمت‌ها خاتمه داده که در روزهای مثبت نیز بر اساس یک رویداد بنیادی پایدار به پیش نرفته است، در واقع اگر روز یکشنبه و دوشنبه را از سری معاملات این هفته حذف کنیم، در روز سه‌‌‌‌‌‌‌شنبه نیز بازار آنقدر مثبت نبوده که بتوان معنای خاصی را از پیشروی شاخص‌ها در این روز استنباط کرد. اینطور که به‌نظر می‌رسد همه این‌ها ناشی از این مساله است که برآیند تحولات شکل دهنده به تقاضا در این بازار به حدی شکننده ظاهر‌شده که سرمایه‌گذاران به‌خصوص سرمایه‌گذاران خرد این بازار که با پول خود به پذیرش ریسک می‌پردازند به هیچ‌وجه نتوانسته‌اند تصویری روشن از آینده نزدیک را پیش‌روی خود مجسم کنند؛ این در حالی است که با نزدیک‌شدن به فصل مجامع بنا بر سنت همیشگی باید روزهایی به مراتب بهتر را نسبت به سایر روزهای سال ‌شاهد باشیم. در تصویری دقیق‌تر نه شیب افزایش قیمت دلار در بازار آزاد به حدی بوده که بتوان آن را در بورس به فال‌نیک گرفت و نه اساسا حتی با وجود رسیدن به کانال ۲۵‌هزار‌ تومانی رشد قیمت این ارز در سامانه نیما تا حدی بوده که تغییری قابل‌توجه نسبت به میانگین هفتگی یا ماهانه داشته باشد.

دو لبه قیچی بر شاخص
اگر بخواهیم به‌طور مشخص به افت شاخص در روز چهارشنبه بپردازیم باید ضمن توجه به این نکته که بورس نسبت به میانگین در روز گذشته افت قابل‌توجهی را شاهد نبوده نیز اشاره کنیم، با این‌حال توجه به این نکته ضروری است که همین افت ناچیز آن‌هم در شرایطی که همه ایستاده‌اند تا تاثیر افزایش انتظارات تورمی بر بازار را ببینند اهمیتی مثال‌زدنی دارد. وضعیت کشور هم‌اکنون به‌نحوی است که می‌توان تورم را دشمن شماره یک حیات اقتصادی و معیشت مردم دانست. تداوم این عامل مهم طی سالیان طولانی به حدی بوده که مردم ایران را به‌جرات می‌توان یکی از حساس‌ترین و دست به‌نقد‌ترین مردم جهان در رویارویی با تورم دانست.

در چنین شرایطی یعنی دقیقا زمانی که باورها بر این است که بورس می‌تواند پس از جهش روز دوشنبه روندی سریع را به‌سوی مقصد بالاتر شاخص داشته باشد، در عرض یک روز، هم قیمت دلار در بازار آزاد با افت مواجه شده و هم قیمت کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی رو به افول گذاشته است. همین امر سبب شده تا با وجود آمادگی بالای مردم برای بیشتر‌شدن تورم بازار در مقابله با انتظارات تورمی جاری دست به‌عمل مخالف بزند. همان‌طور که «دنیای‌اقتصاد» در گزارش‌های پیشین نیز بارها اشاره کرده بود، اقتصاد جهانی هم‌اکنون در شرایطی به‌سر می‌برد که وقوع تورم‌های بالا نظیر آنچه که در اروپا و ایالات‌متحده روی می‌دهد سبب شده تا تصمیم‌گیران پولی سعی بر افزایش نرخ بهره داشته باشند. همین امر در نهایت سبب خواهد شد تا نرخ بهره بالاتر به زیان بازارهای دارایی نظیر کامودیتی و سهام تمام شود و رشد این عامل به افت قیمت دارایی‌ها بینجامد.

افت قیمت کالاهای اساسی در بازارهای خارجی نیز به این سبب بود که در روز گذشته قرار بود تا پیرامون تغییرات نرخ بهره در اقتصاد آمریکا صحبت شود. بازارهای خارجی در این‌خصوص انتظارات مثبتی نداشتند، در واقع اگر بخواهیم سخن را کوتاه کنیم باید بگوییم که حتی با فرض افزایش انتظارات در سطح جامعه تا زمانی که دو عامل قیمت ارز در داخل و قیمت کامودیتی در خارج با افت خود به مانند دو لبه قیچی بازار سهام را از صعودی‌شدن باز دارند، اصلا بعید نیست که در روزهای آتی نیز بازهم شاهد نوسانات منفی در بازار یادشده باشیم؛ مگر آنکه برآیند تحولات موجود در نهایت به نفع بازار سهام تمام شود.

همه تخم‌مرغ‌ها در یک سبد
نگاهی به اخبار روز گذشته نشان می‌دهد که همه رویدادها در بازار آنچنان به زیان بورس نبوده‌اند. روز گذشته اعلام شد که بنا بر اعلام شرکت مدیریت شبکه برق ایران «سهمیه مصرف برق صنایع فولادی و سیمانی بر اساس هماهنگی انجام‌شده بین وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت نیرو تا ۱۰ تیرماه از ساعت ۲۴ تا هشت صبح روز بعد بدون محدودیت است.‌» این مساله در روزهای گذشته توانسته بود منجر به افزایش بدبینی در میان سهامداران گروه‌های مربوطه شود، با این‌حال دیدیم که بازار در روز چهارشنبه واکنشی به این خبر نشان نداد. اینطور که به‌نظر می‌رسد فعالان بازار این روزها آنقدر به عامل دلار چشم دوخته‌اند که دیگر توجه چندانی به سایر اخبار مهم بازار سهام ندارند. همین امر موجب‌شده تا در روز گذشته ارزش معاملات خرد مجددا ضمن ثبت کاهشی در حدود ۳۰‌درصد نسبت به روز قبل به کانال ۲‌هزار میلیارد‌تومانی بازگردد. بر این اساس معاملات روز گذشته در شرایطی خاتمه یافته که ارزش‌کل آن ۲۲۹۷میلیارد‌تومان بوده است. این سنجه که در روز سه‌شنبه در حدود ۳۴۲۷ میلیارد ‌تومان بود به این دلیل به یکباره کاهش یافته که حساسیت بالا نسبت به عامل ارز و مبهم بودن فضای پیش‌رو، مردم عادی را از سرمایه‌گذاری در بازار بازداشته است.

نمود دیگری از این حساسیت را می‌توان در خالص خروج پول حقیقی از بازار سهام دید. در روز گذشته خالص تغییر مالکیت ۲۴۷ میلیارد‌تومانی حقیقی به حقوقی در بازار سهام ثبت شد. این رقم به میانگین یک‌ماه اخیر بسیار نزدیک است و احتمال ورود پول در بازار را که در روز دوشنبه تقویت شده بود مجددا تضعیف می‌کند. بر این اساس گروه‌های بانک‌ها، فلزات اساسی و فرآورده‌های نفتی بیشترین خروج پول از بازار را داشتند. همین امر حکایت از آن دارد که اگر بانک‌ها را در نظر نگیریم به سبب خروج بالای پول از گروه‌های دیگری نظیر کانه‌های فلزی و محصولات شیمیایی سوگیری روز چهارشنبه بورس تهران بیش از هر چیز دلاری بوده است.

در روزی که شاخص‌کل بورس تهران با کاهش ۶۲/ ۰‌درصدی مواجه شد، از ۳۲۵ نماد معامله‌شده، قیمت پایانی ۱۰۴ سهم (۳۲ درصد) مثبت بود و در مقابل ۲۱۱ سهم (۶۵ درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۲۶ نماد (۸ درصد) صف خریدی به ارزش ۵۵میلیارد‌تومان تشکیل دادند اما در مقابل شاهد شکل‌‌‌‌‌‌‌گیری صف‌فروش در ۵ نماد بورسی (۵/ ۱درصد) به ارزش ۱۹میلیارد‌تومان بودیم. در فرابورس ایران اما در روزی که آیفکس هم افت ۶۲/ ۰‌درصدی را ثبت کرد، ۱۴۴ نماد معامله شدند که در این میان قیمت ۵۴ سهم (۳۸درصد) مثبت و ۸۸ سهم (۶۱ درصد) منفی بود. در این بازار ۱۲ نماد (۸ درصد) صف خریدی به ارزش ۲۰ میلیارد‌تومان تشکیل دادند و در مقابل شاهد شکل‌‌‌‌‌‌‌گیری صف‌فروش در ۲ نماد فرابورسی (۵/ ۱درصد) به ارزش ۲ میلیارد‌تومان بودیم.
🔻روزنامه کیهان
📍 کاهش ۲۰۰۰ تومانی دلار پس از سرازیر شدن ارزهای خانگی به بازار
در پی ادامه روند نزولی قیمت‌ها در بازار ارز، دیروز هم قیمت دلار با سرازیر شدن دلارهای خانگی به صرافی‌ها نسبت به چهار روز قبل حدود ۲ هزار تومان کاهش یافت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، با اجرایی‌شدن سیاست‌های جدید ارزی بانک مرکزی در بازار، قیمت دلار نسبت به اوائل هفته که سیر صعودی را پرشتاب طی می‌کرد، کاهش محسوسی داشته و حدود ۲۰۰۰ تومان ارزان شده است.
احمد لواسانی رئیس ‌سابق کانون صرافان در این ‌رابطه پیش‌بینی کرد روند کاهش قیمتی همچنان در بازار ادامه خواهد داشت.
آن‌طور که این فعال بازار ارز می‌گوید: در برخی از صرافی‌های شهر تهران قیمت دلار به زیر ۳۱ هزار تومان هم رسیده است و تعدادی از صرافی‌ها با این قیمت معاملات را ثبت کرده‌اند.
او تأکید دارد بخشنامه ارزی بانک مرکزی و مجوزهای جدید به صرافی‌ها موجب شد صادرکنندگان خرد و
۱۰۰ درصد خصوصی هم بتوانند از محل فروش ارزهایشان با قیمت توافقی در صرافی‌ها ۲۵ درصد درآمد خود را افزایش دهند.
این فعال بازار ارز در پاسخ به اینکه «آیا صراف‌ها دلارهای خرد و خانگی را می‌خرند؟» گفت: صرافی‌ها مشکلی در خرید دلارهای خانگی تا سقف ۱۰ هزار دلار ندارند ولی از آنجایی‌ که بازار رو به ریزش است، نگرانی صرافی‌ها خرید ارزهای کلان با حجم بالاست.
لواسانی ضمن تأکید بر اینکه «طی روزهای گذشته بیشتر فروشنده در بازار داشتیم تا خریدار»، گفت: دلارهای خانگی با حجم خرد این روزها وارد بازار شده‌اند و اکثر مردم از ترس ریزش بیشتر قیمت‌ها قصد فروش دارند.
بر اساس این گزارش، با اجرای سیاست‌های جدید ارزی بانک مرکزی در بازار ارز طی چند روز گذشته قیمت دلار حدود دو هزار تومان کاهش یافته است. البته آن‌طور که صرافی‌ها می‌گویند: اگر بازار با همین روند پیش برود و عرضه همچنان بالا باشد، در روزهای آینده قیمت دلار کاهش بیشتری را تجربه خواهد کرد.
گفتنی است بر اساس مجوز اخیر بانک مرکزی، صادرکنندگان می‌توانند با قیمت توافقی ارز خود را در بازار بفروشند و صرافی‌ها نیز می‌توانند تمام نیازهای واقعی متقاضیان ارز را در بازار پاسخگو باشند؛ این مجوز ارزی موجب شده است بدون استفاده از منابع بانک مرکزی و بازار متشکل ارزی و تنها با استفاده از ارزهای حاصل از صادرات، بازار شاهد افزایش عرضه و کاهش نوسانات قیمتی باشد.
در همین رابطه وزیر اسبق بازرگانی در گفت‌وگو با رادیو، با بیان اینکه سیاست بانک مرکزی برای فروش ارز صادرکنندگان باعث افزایش عرضه دلار شده است، اظهار کرد: از زمان اجرای این طرح، تقاضا برای عرضه ارز صادراتی نصف شده است.
کاهش یک میلیونی قیمت سکه
محمد کشتی‌آرای؛ کارشناس بازار طلا و جواهر با بیان اینکه بخشنامه اخیر بانک مرکزی مبنی بر واگذاری ارزهای صادراتی به صرافی‌ها موجب کاهش شدید نرخ ارز در بازار آزاد شد،‌ تصریح کرد: این موضوع به‌علاوه کاهش قیمت اونس جهانی باعث شد درحالی ‌که انواع سکه و طلا در اوائل هفته با افزایش رو‌به‌رو بود، با کاهش قیمت همراه باشد.
وی خبر داد: قیمت سکه طرح جدید در اوائل هفته تا ۱۶ میلیون و ۴۵۰ هزار تومان هم افزایش قیمت پیدا کرده بود و با کاهش یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی در روز چهارشنبه به ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده است.
وی تاکید کرد: ‌حباب سکه تا یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان افزایش هفتگی را تجربه کرد بود که امروز با کاهش ۷۰۰ هزار تومانی به یک میلیون تومان رسید.
ابراهیم محمدولی رئیس ‌اتحادیه طلا و جواهر تهران هم در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر در مورد وضعیت بازار طلا و سکه، گفت: خریدوفروش انجام می‌شود اما مثل بیست روز پیش نیست و تقاضا کمتر شده که البته طبیعی است زیرا التهابات زیاد بود و قیمت بعد از مدتی شروع به ریزش کرد.
🔻روزنامه آرمان ملی
📍 افت ارز؛مـوقتــی هست-نیست...
روز گذشته نرخ ارز و طلا با افت همراه بود و اگرچه حباب سکه در حال کاهش است و پالس مثبتی به بازارهای موازی از جمله خودرو و مسکن می‌دهد اما باید دید روند نزولی طلا و ارز تا کجا پیش خواهد رفت البته برخی از کارشناسان معتقدند که پس از جلسه رئیس کل بانک مرکزی با صرافان در چند روز گذشته و سیاست بانک مرکزی تقاضا برای خرید دلار در بازار کاهش یافته است همین اتفاق نیز در بازار طلا رخ داد و با ممنوعیت معاملات فردایی و ورود دولت به این بازار قیمت‌ها عقب‌نشینی کردند برخی‌های دیگر کاهش قیمت‌ها را ناشی از الزام شرکت‌های پتروشیمی به عرضه ارز در بازار دانسته‌اند و معتقدند که موجب شده تا تنش‌های تقاضایی فروکش کند البته برخی کارشناسان دیگر نظر متفاوتی دارند و معتقدند که این سیاست تکراری بانک مرکزی (ارزپاشی در بازار ارز) به صورت مسکن موقتی عمل کرده و قادر نخواهد بود در طولانی مدت جهش قیمت‌ها را کنترل کند، مگر آنکه اصلاحات اساسی در اقتصاد کشور به صورت واقعی انجام شود درغیر این صورت پیش بینی می‌شود که حتی ممکن است فنر فشرده شده بازار ارز درنهایت میل به سمت ۴۰ هزار تومان پیدا کند.

بیت ا... ستاریان درخصوص نوسانات بازار ارز و طلا به «آرمان ملی» گفت: قیمت‌ها ۲ روز است که روند کاهشی به خود گرفته و نمی‌توان انتظار داشت تا این بردار که همواره روند شکل فزاینده داشته است یکباره تغییر مسیر بدهد و شکل نزولی به خود بگیرد به‌طوری‌که‌ این بردار که از قیمت ۷ هزار تومان شروع شده و دولت‌های مختلف آن را به قیمت ۳۰ هزار تومان رسانده‌اند به چه دلیل باید یکباره تغییر سیاست داده و آن را کاهش دهند؟ آیا تغییری در سیاست‌های اقتصادی دولت رخ داده است؟ جواب آن است که خیر این همان اقتصاد است و همان سیاست‌ها چه با فروش نفت چه با وجود تحریم‌ها در همه موارد ارز شکل صعودی داشته و هیچ تفاوتی هم نکرده است و مسئولان دولت هم همیشه کسانی بودند که در بدنه دولت مسئولیت داشته و با درصد خطای کمتر و بیشتر وارد مناصب جدید شده‌اند، بنابراین انتظار دور از ذهنی است که از این دولت انتظار معجزه داشته باشیم. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: تنها زمانی می‌توان انتظار کاهش قیمت ارز و سکه را داشته باشیم که برنامه اقتصادی وسیع یا تغییر اصلی در ساختار اقتصادی صورت گیرد که درحال حاضر ساختارهای اقتصاد بیمار است بنابراین این اقتصاد بیش از این بازدهی ندارد و نمی‌شود یک اقتصاد عظیم دولتی را در کنار اقتصاد خصوصی سرپا نگه داشت چرا که تجربه نشان داده این دو (اقتصاد خصوصی و دولتی) بعضا در جهت تخریب هم عمل می‌کنند و هرقدر تبلیغ، تشویق و قانون هم وضع شود نتیجه‌ای نخواهد داشت بنابراین باید بازی خصوصی سازی را کنار گذاشت و آن را به صورت واقعا عملیاتی کرد. ستاریان بیان کرد: در این ساختار اقتصادی نمی‌توان امید داشت که کاهش قیمت ارز و طلا دائمی باشد مگر آنکه جراحی اقتصادی به معنای واقعی رخ دهد و دخالت دولت در بازار ارز و دستوری کردن قیمت‌ها تنها به عنوان شوک‌های موقتی است و جنبه مسکنی دارد و به احتمال زیاد مجددا قیمت‌ها به حالت اولیه خود بعد از مدتی بازخواهند گشت و چیزی که شاهد آن هستیم ارز تک نرخی را شاهد خواهیم بود.

دخالت بازارساز در بازار دلار

روز گذشته قیمت انواع سکه در لحظات آغازین معاملات کاهش قیمت را تجربه کرد و علاوه بر این حباب سکه نیز نسبت به روز گذشته کاهش یافته و حباب نیم سکه به مرز بازگشت به کانال یک میلیون تومان رسید. به این ترتیب سکه امامی به ۱۵ میلیون و ۴۸۸ هزارتومان رسید و این سکه روز معاملاتی گذشته با قیمت ۱۵ میلیون و ۷۹۵ هزارتومان معامله می‌شد که کاهش قیمتی نزدیک به ۳۱۰ هزار تومان را تجربه کرد همچنین نیم سکه با قیمت ۸ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان معامله می‌شود که نسبت به قیمت روز معاملاتی گذشته، معادل ۸ میلیون و ۹۵۰ هزار تومان کاهش قیمتی نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان را ثبت کرد از سوی دیگر قیمت ربع سکه با قیمت ۵ میلیون و ۷۵۰ هزارتومان ثبت شده است که در مقایسه با قیمت روز معاملاتی گذشته معادل ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان، کاهش قیمتی نزدیک به ۱۵۰ هزار تومان داشته است. محمد کشتی آرای در خصوص وضعیت بازار طلا و سکه گفت: با توجه به اقدامات بانک مرکزی در خصوص کنترل بازار ارز و تزریق ارز به بازار باعث کاهش نرخ ارز شد و در کنار این افت قیمت، بهای انس جهانی طلا نیز کاهش یافت که این دو عامل موجب کاهش قیمت طلا و سکه در داخل شد البته معاملات در بازار طلا امروز روال عادی داشت، این در حالی است که روز گذشته وضعیت بازار به دلیل افزایش قیمت‌ها هیجانی بود. کشتی آرای توضیح داد: وقتی قیمت‌ها افزایش می‌یابد، خریدار در بازار وجود دارد، اما فروشندگان چون گمان می‌کنند قیمت‌ها افزایش می‌یابد، معمولا تمایلی به فروش ندارند ولی با سیر نزولی قیمت‌ها بازار روال عادی داشت اما عرضه و تقاضا امروز(دیروز) تناسب دارد و در نتیجه قیمت‌ها تعادلی بود. نایب‌رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران تاکید کرد: وقتی بازار هیجانی است، معاملات از روال عادی خود خارج می‌شود و قیمت طلا و سکه امروز(دیروز) در بازار تهران با ریزش قیمت مواجه شد. از نظر تحلیلگران، دخالت جدی بازارساز در بازار دلار و کاهش قیمت دلار یکی از عوامل نزولی شدن قیمت سکه است. از طرفی هم قیمت اونس طلا پایین آمد و قیمت سکه امامی که در روز یکشنبه ۲۲ خرداد تا محدوده ۱۶ میلیون و ۳۹۰ هزار تومان پیشروی کرده بود در روز سه شنبه به قیمت ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان معامله شد به عبارت دیگر در طی یکی دو روز اخیر قیمت سکه نزدیک به ۶۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

کارشناسان چه می‌گویند؟

به باور فعالان بازار در شرایط کنونی تنها عاملی که می‌تواند موجب افرایش قیمت سکه شود، رشد نرخ دلار است. قیمت دلار در معاملات پشت خطی شب گذشته پایین رفت و همین امر موجب نگرانی سکه‌بازان شده است و قیمت سکه در صورتی که مرز مقاومتی ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان را حفظ کند می‌توان انتظار رشد در بازار سکه را داشت اما اگر این محدوده را از دست دهد می‌تواند تا ۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان‌کاهش یابد. عده‌ای از معامله‌گران به حباب سکه اشاره می‌کردند و معتقد بودند در شرایط فعلی ارزش ذاتی سکه در محدوده ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان قرار دارد و فاصله ارزش ذاتی با قیمت بازاری آن به بالای ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسیده است. در این شرایط عده‌ای می‌گفتند این امر می‌تواند زنگ خطری در بازار سکه باشد. عبدا... مشکانی کارشناس بازارهای مالی معتقد است: نرخ سکه و طلا باتوجه به ثبات نسبی در اونس جهانی وابسته به قیمت دلار در کشور است و نرخ واقعی دلار درحال حاضر از میزان فعلی بیشتر است، ولی جامعه کشش آن را ندارد همچنین درصورت افزایش احتمالی قیمت دلار نرخ طلا و سکه نیز افزایش پیدا می‌کند. جواد فلاحیان دیگر کارشناس بازارهای مالی دراین باره می‌گوید: نرخ یک میلیون و ۴۰۰ هزار توان برای طلا و ۱۵ میلیون تومان برای سکه نرخ‌هایی روانی برای بازار محسوب می‌شود و احتمالا تحرکات و نوساناتی در بازار این دو فلز وجود خواهد داشت، اما ممکن است این مرزها را نشکنند چون به دو عامل بستگی دارد یکی بحث اونس جهانی و دیگری نرخ دلار به همین دلیل محتمل است که دلار در نرخ فعلی تثبیت شود و قیمت جهانی نیز فعلا باتوجه به رشدی که در ماه‌های گذشته داشته درحال حاضر در قیمت ۱۸۵۰ دلار نوسان است. وحید شقاقی نیز درباره روند افزایش نرخ دلار و دلایل آن گفت: براساس سیاست‌های کلی نظام و مسئولان تمام دولت‌ها نسبت به حفظ ارزش پول حساس بودند و مکررا در این باره صحبت شده و وعده‌هایی داده‌اند اما نتوانستند ارزش پول ملی را حفظ یا تقویت کنند و به‌رغم تلاش‌هایی که بانک مرکزی و دیگر نهادهای اقتصادی انجام دادند اما در تمام دولت‌ها شاهد تضعیف ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار بوده‌ایم درست است که روسای بانک مرکزی تمام دولت‌ها این جمله مشابه را گفته‌اند که وضعیت ذخایر ارزی بهتر شده یا مناسب بوده است اما این موضوع جدیدی نیست، چراکه در ایران وقتی درباره ارزهای خارجی صحبت می‌کنیم مفهوم ذهنی همان دلار است، چراکه مردم به سایر ارزهای خارجی توجهی ندارند و توجه‌ها معطوف به دلار است، چون خرید و فروش و ارز حاکم در کشورما دلار است و باید یک منطق علمی در بحث دلار رعایت کنیم. این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: برخی از مسئولان همین دولت در گذشته اظهاراتی درباره کنترل بازار داشتند و مدام در فضای مجازی شاهد این مطالبه مردم هستیم که مسئولانی که گفته بودند با تزریق دلار می‌توانیم حتی دلار را به ۵ هزار تومان برسانیم با مبلغ ۵ میلیارد دلار می‌توانیم قیمت دلار را به ۴ هزار تومان برسانیم، الان کجا هستند؟ سوال جامعه این است، این افرادی که در گذشته مدعی بودند و الان مسئولیتی دارند، کجا هستند؟ این نشان می‌دهد که رفتار علمی در رفتار این افراد وجود نداشته است بنابراین قیمت دلار تابع عوامل اقتصادی و سیاسی است اگر عوامل بهبود پیدا نکند شرایط همین خواهد بود. او در خصوص سیاست تکراری دولت و ورود بانک مرکزی به بازار ارز گفت: جمله درمانی و شعار و روش‌های غیرعلمی اصلا پاسخگو نیستند و هر میزان دلار پاشی شود بازار همه آن دلار را می‌بلعد، چراکه حجم نقدینگی بسیار بالایی در اختیار مردم قرار دارد و به دلیل انتظارات تورمی رو به بالا هر میزان دلاری هم وارد بازار شود، بازار تمام آن را می‌بلعد و بی‌فایده‌ است بنابراین ارزپاشی شاید یک دوره کوتاه مدت نهایت دو هفته‌ای بازار را به صورت موقتی تسکین دهد اما این هم سیاست اشتباهی است که اگر به این سمت حرکت کنیم منابع ارزی را هم از دست می‌دهیم. هرچه که به بازار تزریق شود، یا وارد صندوق امانات بانک‌ها می‌شود یا در خانه‌ها ذخیره می‌شوند، چرا که مردم از آینده اقتصاد کشور مطمئن نیستند و وقتی نااطمینانی از آینده اقتصادی زیاد باشد مردم هم به این سمت می‌روند که قدرت خرید خود را حفظ کنند و برای آن دست به خرید دارایی می‌زنند که راحت‌ترین دارایی دلار و طلا هستند و در مرحله بعد مسکن و خودرو و در پایان هم بازار سرمایه قرار دارند.
🔻روزنامه تعادل
📍 سقوط طبقاتی اجاره‌نشین‌ها
در پی ۴ سال جهش قیمت مسکن، بسیاری از متقاضیان مصرفی و بالقوه خرید آپارتمان به ناچار بازار معاملاتی ملک را ترک کرده و به جست‌وجو در بازار اجاره بسنده کرده‌اند. این مساله اما دو پیامد ناخواسته و البته ناگوار برای مستاجران در پی داشته است، اول اینکه با جهش قیمت مسکن، اجاره‌بها نیز به تدریج در حال تجربه کردن جهش است و از سوی دیگر، انباشت تقاضای بالقوه برای خرید آپارتمان که به بازار اجاره سرریز شده است، حالا تعادل عرضه و تقاضا در بازار اجاره را به ویژه در محله‌های ارزان قیمت کلان‌شهرها بر هم زده است، به گونه‌ای که افزون بر جهش اجاره‌بها از کانال افزایش قیمت مسکن، حالا شاهد جهش اجاره‌بها از کانال رشد تقاضا در محله‌های ارزان قیمت نیز هستیم به گونه‌ای که اجاره‌بها در این محلات نیز «نجومی» و به نسبت دست نیافتنی شده‌اند. به عبارت روشن‌تر، در شرایطی که حداقل دستمزد کارگران شاغل و بازنشسته در سال جاری ۵۷ درصد رشد یافته است، شاهدیم که میزان اجاره در محله‌های ارزان قیمت پایتخت تا ۳۰۰ درصد افزایش یافته است. در چنین شرایطی است که برخی از کارشناسان، از «سقوط طبقاتی» اجاره نشین‌ها طی ۴ سال اخیر سخن به میان می‌آورند.

در چنین شرایطی، سعید لطفی، عضو اتحادیه مشاوران املاک از واسطه‌های ملکی خواسته تا از فایل کردن اجاره‌های نجومی برخی موجران خودداری کنند.

لطفی در گفت‌وگو با مهر با بیان اینکه کنترل سقف اجاره‌بها به میزان رشد ۲۵ درصد سخت است، گفت: به دلیل بالا رفتن نرخ‌های اجاره روند جابه‌جایی اقشار اجاره‌نشین به محله‌های کم‌برخوردارتر از سه سال گذشته آغاز شده و کماکان ادامه دارد. تنها کاری که در شرایط فعلی می‌توان کرد، این است که صاحبخانه‌ها هوای مستاجرها را داشته باشند و مشاوران املاک هم از کار روی فایل‌های اجاره دارای قیمت‌های نامتعارف خودداری کنند.

لطفی اظهار کرد: با نزدیک شدن به فصل جابه‌جایی به مرور نرخ‌های جدید در بازار اجاره خود را نشان می‌دهد. طبق آمار رسمی از اردیبهشت ۱۴۰۱ متوسط افزایش سالانه اجاره‌بها در تهران ۴۶ درصد بوده اما در کف بازار می‌بینیم که برخی صاحبخانه‌ها قیمت اجاره را تا ۱۰۰ درصد هم بالا برده‌اند. خیزش اجاره‌بها از سه سال گذشته آغاز شده و شاهد نوعی سقوط طبقاتی در بین اقشار اجاره‌نشین هستیم. وی افزود: روزانه با موارد بسیاری از گلایه‌های اقشار اجاره‌نشین مواجهیم که می‌گویند صاحبخانه‌ها به صورت بی‌قاعده نرخ‌ها را بالا برده‌اند. مستأجران هم مجبور می‌شوند به مناطق کم‌برخوردارتر بروند تا اجاره‌بهای کمتری پرداخت کنند. خواهش من از همکارانمان در صنف مشاوران املاک این است که از طرق مختلف مثل چانه‌زنی، مالکان را ترغیب به پایین آوردن قیمت‌ها کنند یا حتی‌المقدور به فایل‌های نامتعارف نپردازند.

لطفی با بیان اینکه در شرایط اقتصادی فعلی باید هوای یکدیگر را داشته باشیم، گفت: غالب مستأجران از قشر ضعیف جامعه هستند. برخی از آنها حتی شغل ثابتی ندارند. بنابراین باید به نحوی از طرف دولت و مردم حمایت شوند.

عضو هیات‌مدیره اتحادیه مشاوران املاک درباره مصوبه ستاد تنظیم بازار مبنی بر سقف مجاز افزایش اجاره‌بها به میزان ۲۵ درصد در شهر تهران گفت: به نظرم وزارت راه و شهرسازی مکانیزم کنترلی برای اجرای این مصوبه را ندارد که صحبت‌های مسوولان این وزارتخانه هم به وضوح این موضوع را تأیید می‌کند.

اثر دومینووار جهش قیمت کالاهای اساسی

وی رشد قیمت مسکن و تورم را در نوسانات بازار اجاره موثر دانست و گفت: اثر دومینوواری که افزایش قیمت کالاهای اساسی بر انتظارات تورمی ایجاد کرد، منجر به رشد ۶ درصدی قیمت مسکن در اردیبهشت شد و همین عامل، بازار اجاره را نیز ملتهب کرد.

لطفی یادآور شد: از آن طرف با چالش‌هایی مثل رشد قیمت ارز، افزایش نرخ نهاده‌های ساختمانی و کاهش میزان ساخت و ساز توسط بخش خصوصی مواجهیم که این عوامل نیز در میان مدت بازار اجاره را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

عضو هیات‌مدیره اتحادیه مشاوران املاک تاکید کرد: دو سه سالی است که وزارت راه و شهرسازی برنامه‌هایی همچون اجاره داری حرفه‌ای یا پرداخت تسهیلات کمک ودیعه مسکن را مطرح می‌کند، اما اولی از روی کاغذ فراتر نرفته و دومی یعنی پرداخت وام به قدری ناچیز است که به یک بیستم مستأجران هم اختصاص نیافته و به همین خاطر تحولی در بازار اجاره ایجاد نمی‌کند.

نیمی از مردم در کلان‌شهرها مستاجر شدند

در همین حال، مجید یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس اظهار کرد: در حال حاضر در برخی از کلان‌شهرها نیمی از مردم مستاجر شده‌اند اما در سطح کل کشور طبق آمار ٣۵ تا ۴٠ درصد از خانوار مستاجر هستند.

یوسفی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره افزایش جهشی اجاره‌بها و اقدامات دولت برای کنترل بازار اجاره و رهن اظهار کرد: یکی از مولفه‌های اقتصادی مرتبط با سبد خانوار مسکن است و مسکن هم تابع شرایط اقتصاد است و با سایر مولفه‌های اقتصادی مانند تورم، نقدینگی، بازارهای موازی و ...ارتباط دارد .

وی ادامه داد: یک موضوع بسیار تاثیرگذار در بازار مسکن عرضه و تقاضا است و براساس طرح جامع مسکن که در سال ٩۴ ابلاغ شد، سالانه به تولید یک میلیون مسکن نیاز داریم.

عضو کمیسیون عمران مجلس با اشاره به جمعیت مستأجران کشور گفت: طبق آمار رسمی سال ٩۵، در کشور ۶.۵ میلیون خانوار مستاجر داریم اما در حال حاضر در برخی از کلان‌شهرها نیمی از مردم مستاجر شده‌اند اما در سطح کل کشور آمار نشان می‌دهد ٣۵ تا ۴٠ درصد از خانوار مستاجر هستند و از سوی دیگر در ٧ سال دولت گذشته اقدام موثری در بخش مسکن انجام نشد.

یوسفی با بیان اینکه در حال حاضر تعادل عرضه و تقاضا در بازار مسکن به هم خورده و باید با قانون مالیات از خانه‌های خالی در کوتاه‌مدت تعادلی را در بازار اجاره و رهن ایجاد کنیم، اظهار کرد: قانون مالیات بر خانه‌های خالی که جریمه سوداگران در حوزه مسکن محسوب می‌شود هم از سال ٩۴ به اجرا نرسیده‌ است.

وی ادامه داد: اصلاح و بازبینی در سال ٩٩ روی این قانون انجام شد، اما تا به امروز این قانون به اجرا نرسیده و اساسا زیر ساخت‌های اجرای آن وجود ندارد و سامانه‌ها بر خط نیستند. سامانه‌هایی مانند اسکان و املاک هم به تنهایی نمی‌توانند به اطلاعات مورد نیاز برای اجرای این قانون را تامین کنند و سایر سامانه‌ها مانند ثبت اسناد و شهرداری و صدور پروانه باید به یکدیگرمتصل شوند و تا اطلاعات مورد نیاز برای شناسایی خانه‌های خالی به دست آید.

یوسفی تاکید کرد: هر چند عمده مشاوران املاک شریف هستند اما بخشی از این صنف به سوداگری بازار مسکن دامن می‌زنند و باید مشخص شود که یک مشاور املاک یک ملک را در بازه زمانی مشخص چند بار معامله می‌کند تا فعالیت دلالی این افراد کنترل شود. این عضو کمیسیون عمران مجلس گفت: معتقدم اجرای قانون جهش تولید و افزایش عرضه در بازار مسکن می‌تواند در ایجاد تعادل بین عرضه و تعادل موثر عمل کند و نباید در این شرایط تصمیمات غیراجرایی مانند تعیین سقف افزایش اجاره‌بها تا ٢۵ درصد اعمال شود و دیدیم که این مصوبه هم اجرایی نشد. این تصمیمات راه‌حل بازار مسکن و اجاره نیستند. در بلندمدت راهکار بازارهای اجاره افزایش تولید و عرضه و در کوتاه‌مدت اجرای قانون مالیات در بازار مسکن است.

اجاره‌های نجومی در محله‌های جنوبی

رشد سنگین اجاره‌بها در سال‌های اخیر عمدتاً به محلات گران‌نشین تهران اختصاص داشت، ولی در ماه‌های اخیر این روند رو به رشد، به محله‌های متوسط‌نشین یا نیمه جنوبی پایتخت کشیده شده و شاهد افزایش کوچ ساکنان این محلات به حومه هستیم. هرچند که برخی شهرهای حومه‌ای نیز با گرانی اجاره‌بها مواجه شده است.

بانک مرکزی از افزایش ۵۰ درصدی اجاره‌بها در تهران طی اردیبهشت امسال نسبت به اردیبهشت سال گذشته خبر داده است؛ همچنین اجاره مسکن در ماه گذشته نسبت به نخستین ماه امسال (فروردین ۱۴۰۱) نیز رشد ۲ درصدی داشته است.

این در حالی است که عبدالله اوتادی، عضو هیات‌مدیره اتحادیه مشاوران املاک تهران، رشد اجاره‌بها در بهار امسال نسبت به سال قبل را ۳۰۰ درصد عنوان کرده است.

اجاره‌بهای مسکن در جنوب تهران

بررسی فایل‌های عرضه شده به بازار اجاره نشان از رشد شدید قیمت‌ها دارد. خبرگزاری مهر به عنوان مثال گزارش کرده است، در بریانک اجاره واحد ۹۰ متری با ۳۰۰ میلیون تومان ودیعه و اجاره ماهانه ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان فایل شده است.

واحد ۶۹ متری در محله مسعودیه منطقه ۱۵ پایتخت ۳۲۰ میلیون تومان ودیعه و اجاره ماهانه یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان به بازار اجاره مسکن عرضه شده است.

واحد ۱۰۰ متری در منیریه ۶۵۰ میلیون تومان و طبقه ۴ یک واحد ۶۰ متری در جوادیه بدون آسانسور، ۱۵۰ میلیون تومان ودیعه و ماهانه ۴ میلیون تومان از سوی موجر فایل شده است. اجاره این واحد در سال گذشته ۱.۵ میلیون تومان در ماه بود که ۲.۵ برابر رشد نشان می‌دهد. واحد ۶۰ متری در مهرآباد جنوبی با پارکینگ با ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه و اجاره ماهانه ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی آماده ارایه به بازار اجاره مسکن است. واحدی که سال گذشته با قیمت ماهانه ۲ میلیون تومان اجاره رفته بود و رشد بیش از ۲۰۰ درصدی را تجربه کرده است. یک خانوار ساکن در شرق تهران به مهر گفت: سال گذشته ساکن یک واحد ۷۰ متری در نارمک به قیمت ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه و اجاره ماهانه ۱.۵ میلیون تومانی بودند. موجر برای سال جاری اجاره همین واحد را به ۳۰۰ میلیون تومان ودیعه و ۳.۵ میلیون تومان اجاره ماهانه افزایش داد ولی به دلیل عدم استطاعت در تأمین ودیعه مسکن، به شهر جدید پردیس برای سال جاری کوچ کرده‌اند.

یکی از مشاوران املاک در منطقه ۱۴ تهران نیز گفت: یک واحد ۱۱ سال ساخت ۷۵ متری در محله شکوفه (جنوب شرق تهران) در حالی برای سال جاری ۴۵۰ میلیون تومان رهن کامل شده که همین واحد در سال گذشته ۲۰۰ میلیون تومان رهن کامل به مستأجر واگذار شده بود. واحد ۷۲ متری در محله امیر بهادر (انتهای جنوبی خیابان ولیعصر نرسیده به میدان راه‌آهن) با ۲۰۰ میلیون تومان ودیعه و اجاره ماهانه ۶.۵ میلیون در حالی به بازار اجاره مسکن عرضه شده که مشابه همین واحد سال گذشته در فاصله ۲ تا ۳ میلیون تومانی اجاره رفته بود.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 مخاطرات آشتی‌ بایدن و بن‌سلمان
درهم‌پیچیدگی مذاکرات هسته‌ای و روابط تنش‌آلود ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اگرچه این روزها مورد توجه است اما تنها مشکل ما نیست. به نظر می‌رسد که اوضاع در منطقه و حتی جهان به نحوی پیش می‌رود که خوشایند ما نباشد. از یک طرف صهیونیست‌ها فشار را بیشتر کرده و یک روز با گروسی ملاقات می‌کنند و یک روز خواستار تشکیل نیروی نظامی منطقه‌ای علیه ایران می‌شوند؛ از طرف دیگر بایدن رهسپار منطقه می‌شود و با مقامات سعودی هم‌دست می‌شود! این اوضاع نه عادی به نظر می‌رسد و نه خوب. به خصوص اگر تاکیدات مکرر رافائل گروسی بر اینکه افزایش تنش‌ها به نفع هیچ کسی نیست را هم در نظر داشته باشیم. یا حواسمان باشد که آمریکایی‌ها قطعنامه نه چندان تند اخیر را پیامی به ایران دانسته‌اند و آن پاسخ قاطع ایران به آن، می‌تواند موجب افزایش تنش‌ها شود.
علی بیگدلی تحلیلگر مسائل بین‌المللی در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» ضمن در نظر گرفتن همین نکات و مسائل، به شرح مخاطرات پیشرفت امور بر این مدار و آثار احتمالی آشتی‌کنان بایدن و بن‌سلمان می‌گوید.
ند پرایس اعلام کرد که صدور قطعنامه پیامی به ایران بود. به نظر شما پیام مورد اشاره دقیقا چه بود؟ با توجه به پاسخ طرف ایرانی فکر می‌کنید که این پیام به درستی دریافت شده است؟
کار به جایی رسیده بود که راهی غیر از صدور قطعنامه وجود نداشت. من قبلا هم در گفت‌وگویی به «جهان‌صنعت» گفته ‌بودم که ما دو نوع قطعنامه داریم. قطعنامه تنبیهی و قطعنامه اخطاری. آژانس هم به نظر من راهی غیر از صدور این قطعنامه اخطاری نداشت. منتها واکنش ایران خیلی شدیدتر بود و دست به اقدامی زدیم که غرب و طرف‌های مذاکره قدری دچار بهت و حیرت شدند. به نظر من ضرورتی هم نداشت که تا این حد با شدت واکنش نشان دهیم. مثلا جمع کردن همان ۲۷ دوربین کافی بود. در واقع در این قضیه کنش و واکنش متناسب هم نبود.
فکر می‌کنید که این وضعیت موجب پایان مذاکرات خواهد بود؟
پرونده مذاکره نه از طرف ایران و نه از طرف آمریکا بسته نشده است. اگرچه برخی خبرگزاری‌ها معتقدند که سفر بایدن به اورشلیم و ریاض ممکن است وضعیت خاورمیانه و به خصوص خلیج فارس را دچار دگرگونی‌های امنیتی و نظامی کند.
شما معتقدید که چنین تغییری ایجاد می‌شود؟
این تحلیل شاید تا حدودی قابل قبول باشد. یکی از خبرگزاری‌های آمریکا یک ماه قبل اعلام کرد که حلقه امنیتی در منطقه خاورمیانه شکل خواهد گرفت که اعضای آن عبارتند از ترکیه، عربستان، اردن، اسرائیل، مصر و امارات. اگر اینطور شود وضعیت واقعا تغییر خواهد کرد.
در ایران به این شرایط چقدر توجه می‌شود؟ رویکرد فعلی متناسب با این اوضاع است؟
مقامات ما نیز حتما از این اوضاع مطلع هستند. در واقع شرایط چندان مطلوب نیست. به نظر من ایران باید در این شرایط از سیاست انتقام‌جویانه خود قدری فاصله بگیرد. چراکه هر روز به اشکال مختلف مسائلی در منطقه به زیان ما شکل می‌گیرد.
بنابراین من به عنوان یک کارشناس معتقدم با توجه به شرایط نامناسبی که در داخل داریم نباید اجاره دهیم که فضای بین‌المللی و منطقه‌ای نیز آغشته به نارضایتی‌هایی شود که یک اجماع بین‌المللی علیه ما شکل بگیرد.
اتفاقا آقای گروسی هم این روزها تاکید دارد که افزایش تنش‌ها به نفع کسی نیست. به نظر شما وضعیت در مسیر متشنج‌تر شدن است؟ نتیجه این افزایش تنش‌ها چه خواهد بود؟
آقای گروسی اصرار دارد که دوباره مذاکرات را از سربگیریم برای اینکه هر دو کشور یعنی هم آمریکا و هم ایران به حل این مشکل احتیاج دارند و نمی‌توانند این وضعیت را تحمل کنند. بنابراین اکنون یک دیپلماسی گسترده پنهانی بین ما و غربی‌ها در جریان است.
آقای امیرعبداللهیان نیز در نشست خبری با همتای پاکستانی به این موضوع اشاره کرد. بنابراین می‌توان گفت که همه روزنه‌ها بسته نشده است. هم آژانس و هم آمریکا مایل هستند که مذاکرات ادامه یابد.
شما گفتید که این اخطارها و هشدارهای طرف غربی در کنار واکنش‌های ایران ممکن است یک اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند یا یک حلقه امنیت علیه ایران بسازد. نتیجه تشکیل این حلقه امنیتی به صورت ملموس برای مردم چه خواهد بود؟
اگر هر دو طرف ایران و آمریکا اعلام کنند که مذاکرات با شکست مواجه شده و به خصوص اگر به خاتمه مذاکرات رسمیت بدهند، وضعیت اقتصادی ایران به مراتب بدتر از الان خواهد شد. حجم تحریم‌ها علیه ما بیشتر خواهد شد و ممکن است که نارضایتی‌های داخلی از اینکه الان هست، گسترده‌تر شود.
نگاه به شرقی که مسوولان مورد تاکید قرار می‌دهند، در چنین شرایطی به کار نخواهد آمد؟
شرق آنقدر گرفتار است که شاید نتواند پاسخ نیاز ما را بدهد. در حال حاضر هم روسیه و هم چین گرفتار مسائل خود هستند. ضمن اینکه نگاه به شرق از ابتدا اشتباه بوده است چون این کشورها هیچ نقش سازنده‌ای در هیچ کشوری نداشته‌اند. اصلا سابقه نداشته که روسیه کشوری را به سوی توسعه ببرد. روسیه حتی در زمان اتحاد جماهیر شوروی هم هیچ کشوری را در مسیر توسعه قرار نداده است درحالی که غربی‌ها خیلی این کار را کرده‌اند، مثلا کره جنوبی. بنابراین معتقد هستم که به هیچ وجه نباید زیربار خروج از ان‌اپی‌تی برویم.
عاقبت خروج از ان‌پی‌تی چه خواهد بود؟
دقت کنید که مردم ما مثل مردم کره‌شمالی نیستند. موقعیت ژئوپولیتیک ما هم با کره‌شمالی فرق دارد. ما در یک منطقه بحران‌زده هستیم و اگر دست به چنین اقدامی بزنیم آن اجماع منطقه‌ای به صورت خیلی عمیق و گسترده‌ای علیه ما شکل خواهد گرفت.
ممکن است که با خطر حمله نظامی یا تهدید به حمله نظامی مواجه باشیم؟ وزیر دفاع رژیم صهیونیستی گویا درخواست تشکیل یک نیروی دفاعی در مقابل ایران به رهبری آمریکا را مطرح کرده بود.
بالاخره این سفر بایدن خیلی پیام دارد و ممکن است مشکلات زیادی را ایجاد کند. قطعا او سفر نمی‌کند که فقط به عربستان بگوید نفت بیشتری تولید کنید. بنابراین این آشتی‌کنان بین بایدن و شیخ سلمان خیلی پیام دارد. به نظر من این اشکال جدید حلقه‌های امنیتی در منطقه ما می‌تواند زیان‌بخش باشد. این است که اگر رژیم صهیونیستی گنبد آهنین در شیخ‌نشین‌های خلیج فارس ایجاد کرده، ممکن است در پس آن پایگاه‌هایی ایجاد کرده باشد و به احتمال زیاد هم این کار را کرده است. بنابراین دشمن شماره یک ما که رژیم صهیونیستی است اکنون کنار گوش ما رسیده و این خیلی خطرناک است. یعنی ما هر اندازه که در قضیه برجام بر مواضع خود پافشاری کنیم و نپذیریم که برجام احیا شود، به نفع آنها خواهد بود.
مواضع ایران و اصرار به مواضعی که از نظر طرف مقابل موجب افزایش تنش است، بر چه مبنایی اتخاد می‌شود؟ آیا در ایران وضعیت خطیر کنونی به درستی درک نشده یا این تصور وجود دارد که همه این مسائل خطر جدی برای ما نخواهد بود؟
خیلی‌ها منفعت خود را در این می‌بینند که همیشه شرایط حساس باشد. بنابراین شاهد این وضعیت هستند. البته ما در این مذاکرات خوب پیش رفتیم اما بحث خروج سپاه از تحریم بود، که چالش درست کرد. به نظر من تیم مذاکره‌کننده می‌خواستند با این دستاورد برای خود سپری در مقابل مخالفان داخلی احیای برجام درست کنند.
اما مقامات ایرانی اخیرا مدام تاکید می‌کنند که گره اصلی در روند مذاکرات بحث تحریم‌های سپاه نیست.
اگر این‌طور بود که برجام احیا شده بود. پیش‌نویس که آماده بود! حتی آقای امیرعبداللهیان در داووس گفت که نود و شش درصد پیش‌نویس حاضر بود و ما هم موافق بودیم. ایران در این شرایط باید قدری عقب‌نشینی کند و برای همین بحث خروج سپاه از تحریم را کمرنگ کرده است.
با وجود اقدامات ایران در قبال قطعنامه آژانس که خود شما هم گفتید تندتر از قطعنامه بود، فکر می‌کنید که ایران در حال عقب‌نشینی است؟!
بله اقدامات ایران خیلی شدید بود. حتی سوال من این است که اگر قطعنامه تنبیهی صادر شود، چه خواهیم کرد؟ آیا باز هم مجلس می‌گوید که کارشناسان آژانس بروند و دوربین‌ها را جمع کنیم و از ان‌پی‌تی خارج شویم؟! مگر می‌شود که از ان‌پی‌تی خارج شد و این پیام را داد که بیایید به ما حمله کنید یا ما را بیشتر تحت فشار قرار دهید. من اصلا از این رویکرد ایران متعجب هستم و به نظرم حرف‌ها و مواضعی مثل خروج از ان‌پی‌تی بیشتر یک ژست سیاسی است.
معتقد هستید که ما ناگزیر به عقب‌نشینی در برخی موارد هستیم، اما آیا با وجود مواضع رسمی ایران فکر می‌کنید که واقعا این امر صورت خواهد گرفت؟
دقت کنید که خروج سپاه از فهرست تحریم‌ها و فهرست تروریستی امکان‌ناپذیر است. آنهایی که می‌گویند اقتصاد را به برجام گره نمی‌زنیم هم اشتباه می‌کنند. من قبلا هم گفته‌ام که احیای اقتصادی ما بدون برجام اصلا میسر نیست. مساله دیگر این است که مشکل ما با غرب اصلا برجام نیست. برخی تصور می‌کنند که اگر برجام احیا شود، از فردا مشکلات ما با غرب حل شده و همه شروع می‌کنند به سرمایه‌گذاری در مملکت ما. در حالی که ما به خاطر مسائل موشکی و منطقه‌ای با غرب اختلاف اساسی داریم لذا اگر ما بدون توجه به این مسائل برجام را احیا کنیم، ممکن است برجام در سال ۲۰۲۴ با آمدن یک آدم دیگر مثل ترامپ به هم بخورد. ما باید فکر اساسی و بنیادی کرده و نوع نگاه خود را با دنیا تغییر دهیم و درک کنیم که این سیاست‌ها موفقیتی نداشته است.
از این فضای توصیه‌ای فاصله بگیریم، در قالب پیش‌بینی فکر می‌کنید که در ادامه وضعیت کنونی در حوزه برجام در آینده نزدیک شاهد چه اقدامات و تحولاتی خواهیم بود؟
فکر می‌کنم که برجام بالاخره ناچار است که یک سر و صورتی پیدا کند. قدری ایران و قدری آمریکا عقب‌نشینی خواهند کرد تا این مانع برداشته شود. احیای برجام امتیاز بالایی برای بایدن است که الان در جریان انتخابات هستند.
🔻روزنامه همشهری
📍 رونمایی مرکز آمار از جزئیات رشد مثبت اقتصاد ایران
اقتصاد ایران در سال گذشته رشد مثبت را تجربه کرد. براساس اعلام مرکز آمار ایران، محصول ناخالص داخلی (GDP) به قیمت ثابت سال١٣٩٠ در سال١٤٠٠ به رقم ٧٥٦٩هزار میلیارد ریال با نفت و ٦٥١١هزار میلیارد ریال بدون احتساب نفت رسیده که از رشد ۴.۳درصدی محصول ناخالص داخلی با نفت و ۳.۵درصدی محصول ناخالص داخلی بدون نفت در سال١٤٠٠ حکایت دارد.
این گزارش در عین حال نشان می‌دهد رشد ارزش افزوده گروه کشاورزی در اثر خشکسالی و تنش آبی به منفی ۳.۷درصد رسیده درحالی‌که ارزش افزوده گروه صنایع و معادن مثبت ۶درصد و گروه خدمات مثبت ۴.۵درصد برآورد شده است. البته دلیل اصلی رشد گروه صنایع و معادن ناشی از ارزش افزوده استخراج نفت و گاز و بخش خدمات هم ناشی از پایان محسوس محدودیت‌های کرونایی پس از واکسیناسیون بوده است.

رشد دهه۹۰
به‌گزارش همشهری، اقتصاد ایران در دهه۹۰ رشد مطلوبی را تجربه نکرده به‌نحوی که رشد اقتصاد در سال۹۱ با احتساب ارزش افزوده نفت منفی ۸.۶درصد و بدون نفت منفی ۲.۳درصد بوده و در ۲سال ۹۲ و ۹۳، اقتصاد از رکود خارج شده اما این وضعیت در سال۹۴ استمرار پیدا نکرد و اقتصاد ایران در آن سال درجا زد و رشد صفر درصدی هم با نفت و هم بدون نفت داشت. اقتصاد ایران در سال۱۳۹۵ با اجرای برجام و عمدتا ناشی از برداشته شدن تحریم‌های نفتی رشد ۱۴.۳درصدی را با نفت و ۹.۳درصدی را بدون نفت تجربه کرد که بالاترین نرخ رشد در دهه۹۰ به شمار می‌رود.
اقتصاد ایران در سال۹۶ هم رشد مثبت ۴.۸درصدی با نفت و ۵.۹درصدی بدون نفت را شاهد بود اما در ۲سال بعد با خروج آمریکا از برجام دوباره وارد فاز منفی شد و در سال۹۷ رشد اقتصاد با نفت منفی ۴.۷درصد و بدون نفت منفی ۲.۵درصد بود. یک سال بعد هم رشد اقتصاد با نفت منفی ۴.۲درصد و بدون نفت مثبت ۳درصد بود. درحالی‌که انتظار می‌رود اقتصاد ایران در برابر تنگناهای تحریمی تاب‌آور شده باشد، در سال۹۹ با تشدید شیوع ویروس کرونا و کاهش محسوس فعالیت‌های اقتصادی دوباره روند کندی را طی کرد به‌گونه‌ای که رشد اقتصاد در سال۹۹ با نفت به یک درصد و بدون نفت به ۰.۳درصد رسید. این روند منفی رشد اقتصاد در نیمه نخست۱۳۹۹ ادامه پیدا کرد اما از نیمه دوم همان سال دوباره روند مثبت شروع شد تا جایی که رشد اقتصاد در فصل زمستان۱۳۹۹ با نفت به ۶.۶ و بدون نفت به ۳.۱درصد رسید.

سال خروج از رکود
سال۱۴۰۰ را می‌توان سال خروج اقتصاد ایران از رکود ناشی از تحریم‌ها و کرونا دانست به‌ویژه اینکه کشور امکان صادرات نفت بیشتری پیدا کرد که نتیجه آن ثبت رشد مثبت اقتصاد با نفت به میزان ۶.۹درصد و ۴درصد بدون نفت در بهار سال گذشته و ۴.۴درصد با نفت و ۳.۵درصد بدون نفت در تابستان سال گذشته بود. با این حال این روند در فصل‌های بعدی کندتر شد و خشکسالی اثر منفی بر شاخص رشد اقتصاد و خدمات با بازگشایی در کسب‌وکارها پس از کاهش محدودیت‌های کرونایی اثر مثبت بر اقتصاد ایران گذاشت به‌گونه‌ای که اقتصاد ایران در پاییز سال گذشته رشد مثبت ۴.۱درصد را هم با نفت و هم بدون نفت تجربه کرد اما در انتهای فصل پاییز دوباره این روند کاهشی ادامه پیدا کرد و رشد اقتصاد با نفت به ۲.۳درصد و بدون نفت به ۲.۶درصد در زمستان۱۴۰۰ رسید.

تکیه رشد بر نفت
تصویری که مرکز آمار ایران از تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده رشد فعالیت‌های اقتصادی در سال۱۴۰۰ به‌نمایش گذاشته نشان می‌دهد بالاترین میزان رشد ناشی از استخراج نفت و گاز طبیعی به میزان ۹.۷درصد و پس از آن تامین آب، برق و گاز طبیعی به میزان ۷درصد بوده است. صنعت در سال گذشته ۳.۱درصد، بخش ساختمان ۳.۹درصد و گروه خدمات هم ۴.۵درصد رشد کرده اما بخش کشاورزی رشد منفی ۳.۷درصد و سایر معادن هم رشد منفی ۲.۱درصدی داشته است. به این ترتیب اقتصاد ایران در حالی سال گذشته ۴.۳درصد قد کشیده که دلیل اصلی این قد کشیدن رشد قابل تامل استخراج نفت و گاز طبیعی، ارزش افزوده تامین آب، برق و گاز طبیعی و خدمات بوده زیرا بقیه بخش‌های اصلی اقتصاد رشد کمتر از شاخص کل را تجربه کرده‌اند.

رویای شیرین رشد ۸درصد
دولت در بودجه سال‌جاری پیش‌بینی کرده اقتصاد ایران در سال‌جاری ۸درصد رشد کند. با این حال تحولات سیاسی ازجمله جنگ روسیه علیه اوکراین و سرنوشت مذاکرات رفع تحریم‌ها می‌تواند این روند را تحت‌تأثیر قرار دهد. صندوق بین‌المللی پول در آخرین گزارش خود از چشم‌انداز اقتصادی جهان، رشد اقتصاد ایران در سال‌جاری را ۳درصد برآورد کرده اما بانک جهانی اعلام کرده به‌احتمال زیاد اقتصاد ایران در سال‌جاری میلادی رشد ۳.۷درصدی را تجربه می‌کند.

روایت بانک مرکزی چیست؟
بانک مرکزی اما روایت متفاوت‌تر و به روزتری از شاخص رشد اقتصاد و ارزش افزوده بخش‌های مختلف ارائه می‌کند زیرا سال پایه محاسباتی این نهاد ۱۳۹۵ است درحالی‌که مرکز آمار سال پایه خود را ۱۳۹۰ قرار داده است. هرچند بانک مرکزی هنوز جزئیات رشد اقتصاد در ۱۴۰۰ را اعلام نکرده اما گفته اقتصاد ایران رشد مثبت خود را از فصل تابستان سال۱۳۹۹ شروع و در پایان فصل پاییز سال ۱۴۰۰رشد مثبت ۵.۷درصدی با نفت و ۵.۸درصدی بدون نفت را ثبت کرده است.
با این تفاوت که رشد فصلی بخش کشاورزی در پاییز پارسال منفی ۲.۵درصد و بخش ساختمان منفی ۵.۸درصد بوده و بخش اصلی بار رشد اقتصاد ایران را بخش خدمات با رشد ۸.۱درصدی، صنعت و معدن با رشد ۶.۵درصدی و نفت ۵.۴درصدی به دوش کشیده است.
انتظار می‌رود با انتشار گزارش بانک مرکزی در آینده نزدیک، تصویر دقیق‌تری از شاخص قد کشیدن اقتصاد ایران ارائه شود با این حال روند مثبت ادامه می‌یابد اما نه به سرعت مورد انتظار و پیش‌بینی شده از سوی دولت به میزان ۸درصد.
🔻روزنامه اعتماد
📍 قیمت‌های ترسناک در بازار میوه
در دو سال اخیر و به ویژه در طول یک‌سال گذشته قیمت میوه افزایش لجام گسیخته‌ای داشته است، شاید اگر در سال‌های گذشته گفته می‌شد که در آینده‌ای نه چندان دور برای خرید چند قلم میوه باید بهای زیادی پرداخت کرد یا مثلا با ۲۰۰ هزار تومان تنها دو نوع میوه می‌توان خرید، کسی باور نمی‌کرد، اما این موضوع غیرقابل باور این روزها به بخشی از زندگی روزمره مردم بدل شده است و اگر تنها یک‌بار هم به میوه فروشی سری بزنید متوجه خواهید شد که قیمت‌هایی که روی تابلوها نوشته شده به طرز عجیبی بالا رفته است. مشاهدات میدانی از میوه‌فروشی‌های سطح شهر حاکی از آن است که اگر به سراغ میوه‌های ارزان‌قیمت‌تر برویم با ۱۹۵ تا ۲۰۰ هزار تومان می‌توانیم ۵ کیلو میوه تهیه کنیم، به عنوان مثال در یکی از میوه‌فروشی‌های تهران قیمت یک کیلو هلو را ۷۰ هزار تومان نوشته است، قیمت یک کیلو آلبالو ۵۰ هزار تومان، یک کیلو موز ۳۷ هزار تومان، یک کیلو خیار ۱۶ هزار تومان و یک کیلو طالبی ۲۲ هزار تومان در این مغازه به فروش می‌رسد. این در حالی است که اگر بخواهیم میوه‌های گران‌تری از این میوه‌فروشی خریداری کنیم قیمت ۵ قلم میوه بسیار بیشتر خواهد شد. بر این اساس قیمت هر کیلو زردآلو ۹۸ هزار تومان، قیمت هر کیلو گیلاس ۱۶۰ هزار تومان، قیمت هر کیلو انگور ۹۰ هزار تومان، قیمت هر کیلو شلیل ۹۵ هزار تومان و قیمت هر کیلو توت فرنگی از ۸۵ تا ۸۸ هزار تومان نوشته شده است و اگر از هر کدام از این میوه‌های بالا تنها یک کیلو در سبد خرید خود بریزیم باید ۵۳۱ هزار تومان پرداخت کنیم.

میوه‌فروشی‌ها برای خرید میوه‌های دستچین
شب‌ها به میدان مرکزی می‌آیند
علیرضا متبحری، عضو هیات‌مدیره اتحادیه بارفروشان در این باره به «اعتماد» گفت: در میدان مرکزی قیمت میوه به مراتب ارزان‌تر از میوه‌فروشی‌های سطح شهر است و کلیه غرفه‌داران شهرداری و مغازه‌داران سطح شهر این میوه‌ها را از میدان مرکزی تربار تهیه می‌کنند. متبحری ادامه داد: هر چند ممکن است علت گرانی میوه‌ها را کیفیت آن عنوان کنند و ممکن است گفته شود میوه‌ای درجه یک یا درجه ۲ است اما معمولا میوه‌فروشی‌های بالای شهر برای خرید بارهای دستچین و باکیفیت‌تر شب‌ها برای خرید به میدان تربار می‌آیند که البته قیمت آن هم کمی بالاتر است. این عضو هیات‌مدیره اتحادیه بارفروشان خاطرنشان کرد: غرفه‌های شهرداری معمولا میوه‌های متوسط را برای تربارهای محله‌ها خریداری می‌کنند و برخی از وانتی‌ها و مغازه‌های پایین‌شهر هم میوه‌هایی با کیفیت پایین‌تر را از ما تهیه می‌کنند.

چرا گیلاس ۹۰ هزار تومانی را
۱۶۰ هزار تومانی می‌فروشند؟
متبحری در واکنش به قیمت‌های نجومی برخی از میوه‌ها مانند گیلاس ۱۶۰ هزار تومانی نیز گفت: این قیمت خیلی بالاست و نامتعارف است و به نوعی گرانفروشی است، زیرا بهترین و با کیفیت‌ترین گیلاس در میدان تر‌بار هر کیلو ۹۰ هزار تومان است. او با اشاره به قیمت برخی میوه‌ها در میدان مرکزی تهران گفت: در حال حاضر قیمت هر کیلو آلبالو رسمی ۲۵ هزار تومان، قیمت انگور یاقوتی ۳۰ هزار تومان، قیمت موز ۳۴ هزار تومان، قیمت خیار از ۶ تا ۱۱ هزار تومان، قیمت هر کیلو زردآلو از ۱۵ تا ۵۰ هزار تومان، قیمت طالبی از ۱۰ تا ۱۶ هزار تومان، قیمت هر کیلو هلو از ۲۰ تا ۲۷ هزار تومان و قیمت هر کیلو توت فرنگی از ۴۰ تا ۷۰ هزار تومان است. این عضو هیات‌مدیره اتحادیه بارفروشان در پاسخ به این پرسش که چرا این فاصله قیمتی بین میدان تربار و مغازه‌های سطح شهر وجود دارد، تصریح کرد: براساس قانون، مغازه‌داران سطح شهر ملزم هستند که بین ۳۰ تا ۳۵درصد بیشتر از قیمت فاکتوری که میوه را از میدان تربار مرکزی تهیه می‌کنند میوه‌ها را به فروش برسانند و ما هم موظف هستیم که این فاکتور را به غرفه‌دار و مغازه‌دار و وانتی‌ها بدهیم و در صورتی که ماموران تعزیرات از مغازه‌داران فاکتور بخواهند باید آن را ارایه دهند.

سود کشاورزان در جیب دلالان
این رشد قیمت‌ها در حالی رخ داده که در مدت مشابه سال گذشته قیمت هر کیلو موز ۲۱۵۰۰ تومان، قیمت هر کیلو زردآلو ۳۰ هزار تومان، گیلاس ممتاز ۳۵ هزار تومان، آلبالو ۲۹ هزار تومان، توت ‌فرنگی ۳۱ هزار تومان، هلو ۱۹۸۰۰ تومان، شلیل ۲۱ هزار تومان و قیمت هر کیلو طالبی و گرمک ۸۱۰۰ تومان و همچنین خربزه مشهدی و هندوانه به ترتیب در هر کیلو ۹۵۰۰ و ۵۲۰۰ تومان بود و در حالی که قیمت میوه هم باید براساس نظام عرضه و تقاضا تعیین شود اما واسطه‌ها و دلالان در سراسر کشور قیمت‌ها را تعیین می‌کنند و هر روز هم شاهد بیشتر شدن واسطه‌گری در این حوزه هستیم و همین امر نیز باعث شده که قیمت میوه از باغ و مزرعه تا میدان مرکزی گاهی تا صددرصد یا بیشتر هم رشد کند و شاهد ۲ تا ۳ برابر شدن نرخ‌ها در فاصله مزرعه تا عرضه در تربار و مغازه‌ها باشیم. با واگذاری اختیارات قانون انتزاع به وزارت جهاد کشاورزی انتظار بر آن بود که مشکلات تنظیم بازار در حوزه محصولات کشاورزی و باغی به پایان برسد تا دیگر شاهد اختلاف چندبرابری قیمت از مزرعه تا بازار نباشیم که متاسفانه ضعف در نظارت‌ها موجب شده اختلاف قیمت‌ها گاهی به بیش از دو برابر برسد. این درحالی است که مسوولان امر اختلاف منطقی قیمت از مزرعه تا بازار را حداکثر ۳۵درصد اعلام می‌کنند. بسیاری از مسوولان بر این باورند که تنها واگذاری اختیارات به وزارت جهاد کشاورزی، مشکلات را مرتفع نمی‌کند و باید امکانات، زیرساخت و اعتبارات لازم به این وزارتخانه واگذار شود، البته این پایان داستان نیست، چراکه قیمت میوه در بسته‌بندی‌های مختلف در یک خیابان در سایه ضعف عدم نظارت نهادهای ذی‌ربط با قیمت‌های مختلفی به فروش می‌رسند که به‌‌رغم شکایت مردم کسی هم پاسخگو نیست که با وجود فراوانی و تنوع تولید، نبود بازار شفاف و پایدار جای تاسف است.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین