شنبه 15 ارديبهشت 1403 شمسی /5/4/2024 2:10:31 AM

نخبگان،سیاستمداران و جامعه روزنامه نگاران کشور در مورد تاریخ شفاهی دچار یک سوء تفاهم بنیادین هستند.
نگاهی متفاوت به فایل صوتی دکتر ظریف

در تصور رایج و شایع شده  این سبک از تاریخ صرفا به جای کاغذ به زبان می آید و به کمک ابزارهای ارتباطی ،صدا و تصویری درباره رویدادهای تاریخی ضبط می شود تا احیانا کار راوی برای ثبت وقایع تاریخی آسوده شود.(اصولا برای سیاستمداران عصر ما نوشتن کاری طاقت فرسا و وقت گیر است)اما این تعریف عرفی از تاریخ شفاهی با مفهوم اصولی و علمی تاریخ شفاهی تفاوت اش از زمین تا آسمان است.

به این گفته دونالد ریچی از مورخان شهیر تاریخ شفاهی خوب توجه کنید تا بعد مساله را تبیین کنم."تاریخ شفاهی،خاطرات و تفسیرهای شخصی با اهمیت تاریخی را از طریق مصاحبه های ضبط شده جمع آوری می کند،مصاحبه تاریخ شفاهی معمولا شامل یک مصاحبه کننده آماده است که از مصاحبه شونده پرسش می کند و تبادل آرای میان آنها در قالب صوت یا تصویر ضبط می شود.تاریخ شفاهی ضبط خاطرات شخصی روی نوار نیست که فاقد گفت و گو(دیالوگ) بین مصاحبه کننده و مصاحبه شونده باشد."

در این تعریف مفاهیمی از قبیل مصاحبه کننده آماده،دیالوگ،پرسش و اهمیت تاریخی بسیار حایز اهمیت هستند.مصاحبه کننده در پروژه تاریخ شفاهی باید آماده باشد؛یعنی باید کاملا بر روی موضوع ،راوی و رویدادهای تاریخی در یک حوزه خاص اشراف کامل داشته باشد،چرا باید اینچنین باشد؟چون ویژگی اصلی و بارز تاریخ شفاهی بر همین مساله سوار شده است.یعنی قرار است مصاحبه کننده کاشف اسرار و رازهای مگو باشد و یا پس از پایان مصاحبه از لابلای خطوط و تناقضات آن گفت و گو را تفسیر و تحلیل کند.

تاریخ شفاهی تاریخ مکتوب و صامت نیست،تاریخ مباحثه ای یا محاضره ای است.خاصیت تاریخ شفاهی ایجاد تنش در جریان گفت و گو است  و این ویژگی به قول آرتورو آریاس رمان نویس گواتمالایی حاصل نمی شود مگر اینکه گفت و گو کننده چالش ایجاد کند؛دیالوگ کند تا تنش و دیالکتیکی پدید آید تا سوژه های فرعی و در حاشیه به عناوین اصلی گفت و گو تبدیل شوند. حال شما فردی را برای تاریخ شفاهی انتخاب کنید که برای پروژه آمادگی ندارد،از اصول و بنیان های این حوزه ناآگاه است و به جای طرح پرسش برای برقراری دیالوگ و مباحثه به کلیات دم دستی اکتفا کند ،آیا چنین پروژه ای به اهداف تعیین شده خود می رسد؟پاسخ به این سوال بطور قطع منفی است.اصولا تاریخ شفاهی ۳ رکن مهم دارد:مورخ شفاهی یا مصاحبه کننده ۲-راوی یا مصاحبه شونده ۳-مخاطب.

بر این اساس یکی از مسوولیت های جدی مصاحبه کننده در تاریخ شفاهی به راه انداختن یک گفت و گوی بین الاذهانی است میان خود،دیگری و دیگران.تاریخ شفاهی یکی از شیوه های جدید تاریخ انتقادی است،می خواهد رویدادهای تاریخی تنها روایت صاحبان قدرت نباشد؛به همین دلیل هم مصاحبه کننده باید پل ارتباطی بین روایت عوام و غیر رسمی با روایت راوی باشد.این را اصطلاحا تاریخ از پایین می گویند و این یکی از رسالت های مهم تاریخ شفاهی است.مصاحبه کننده مسوولیت مهم دیگری هم دارد و آن گفت وگوی فعالانه با راوی است تا چه شود؟

تا فرد راوی به بیرونی کردن اندرونی خود بپردازد یا به عبارت دیگرمجبور شود  از اندرونی خودش به بیرون قدم بگذارد تا دیالوگ شکل بگیرد نه دیالوگ صرف بین راوی و روایتگر بلکه گفت و گوی سه وجهی بین این دو و مخاطب و اگر صدای غایب(مخاطب)به حاضر غایب تبدیل نشود،تاریخ شفاهی ابتر می ماند.همه این ها را نوشتم تا به اینجا برسم که گفت و گو با محمد جواد ظریف فاقد این استانداردها است و اگر رازمگویی هم بیان شده است ،هنر مصاحبه کننده نیست،بلکه هنر محرمانگی این گفت و گو بوده است تا وزیر خارجه "راست راستش"را بگوید.

مصاحبه کننده بدلیل عدم آمادگی؛عدم تسلط بر حوزه سیاست خارجی غایب محض است و فقط در لحظاتی حضور او را متوجه می شویم که مزاح می کند و مصاحبه شونده را می خنداند و احتمالا مخاطب را.

طبیعی است با چنین استاندارد نازلی  در حالیکه  باید تاریخ در کانون این گفت و گو قرار بگیرد و راوی و روایتگر به تاریخ روح و جان دهند،مصاحبه با این جمله به پایان برسد:"برای تاریخ کار نکن،نگران تاریخ نباش"چقدر تاریخ شفاهی بطور خاص و علم بطور عام در این سرزمین مظلوم است.

شاید بد نباشد نهادهای سیاسی ما قبل از تعریف و انجام پروژه هایی تحت عنوان تاریخ شفاهی سری به آثار ارزشمند آلن نوینز و همکاران اش در دانشگاه کلمبیا،آلساندرو پورتلی و همکاران،دونالد ریچی،استوری کوریس،راجر لانیوز و کاترینا لانژ بزنند تا احترامشان به علم،تخصص،دانشگاه و دانشگاهیان کمی افزون شود و کار را به کاردان بسپارند.


هادی خسروشاهین/روزنامه نگار

مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین