همچنین آگاهیرسانی و آموزش، تامین مستقیم منابع مالی برای حفاظت از عرصههای طبیعی و توانمندسازی جوامع محلی از دیگر مشخصههای مهم بومگردی به شمار میآیند.
گردشگری پایدار اما مفهومی در رابطه با توسعه گردشگری و نوعی ابزار مدیریتی است که بر اساس آن، با اعمال یک سری اصول خاص در چهارچوب سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، پایداری مقاصد بومگردی یا گردشگری تضمین میشود. بنابراین، بوم گردی را میتوان به نوعی محصول گردشگری پایدار دانست اما گردشگری پایدار لزوما به معنای بومگردی نیست.
اینها مفاهیمی آکادمیک هستند و همواره شکافی میان این مفاهیم و آنچه در بطن بخش صنعت میگذرد، وجود داشته است. صنعت گردشگری هم از این امر مستثنی نیست. مثلا از لحاظ علمی نمیتوان برنامهای تحت عنوان گردشگری پایدار ترتیب داد تا در آن شرکت کرد. با این حال مشاهده شده که گردشگری پایدار، گاهی به عنوان یک واژه لوکس در پکیجهای ارائه شده از سوی آژانسهای مسافرتی برای برخی جاذبههای طبیعی خاص مورد استفاده قرار گرفته است. معمولا گردشگران ثروتمند از عهده قیمت این پکیجها برمیآیند و منافع برگزاری چنین تورهایی هم به آژانسهای مسافرتی تعلق دارد نه جوامع بومی. پارک ملی کینوبا در مالزی که جزو میراث جهانی طبقهبندی شده یکی از این جاذبههای طبیعی است که بومیان به خاطر نداشتن تمکن مالی اجازه ورود به این مناطق را نداشته در حالی که بازدید گردشگران اروپایی به شرط اخذ مجوز حضور با قیمتهای بسیار بالا مانعی ندارد.
نمونه مشابه این رویکرد نیز به شکلی متفاوت در عرصه شکار ایران مشاهده شده که بر اساس آن سازمان حفاظت از محیط زیست ترجیح میدهد مجوز شکار را با قیمت بالاتری برای شکارچیان خارجی صادر کند و امکان حضور آنها را حتی در مناطق شکار ممنوع فراهم آورد.
آنچه ازاین دست مثالهای صنعت گردشگری بر میآید آن است که سیاستگذار مفهومی که از واژه پایدار مستفاد کرده مبتنی بر درآمد ارزی بیشتر و در واقع پایداری بازار بومگردی است. تجربه نشان داده مشارکت جوامع محلی در اداره بومگردی، علاوه بر پایداری اقتصاد گردشگری، پایداری محیط زیست را نیز به دنبال دارد.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست