🔻روزنامه ایران
📍ترامپ و پایان پوپولیسم و موبوکراسی
✍️مجید تفرشی
پایان عمـــــر دولت چهـارســـاله دونــــالد ترامپ زمان مناسبی است برای بازنگری جدی بر یک پدیده، یک دوره، یک حادثه و یک عارضــــــه در تاریخ معاصر جهان. خاماندیشی است اگر تصور کنیم که ظهور ترامپ در سپهر سیاسی امریکا و جهان، حادثهای بود ناگهانی، بیعقبه، بیدلیل و بدون تبعات و ادامه. چنانکه سادهاندیشی است اگر تصور کنیم که ظهور ترامپ و ترامپیسم منحصر به جامعه امریکا بوده و در هیچ کشور دیگری رخ نداده و نخواهد داد. همانطور که سطحینگری است اگر ادعا شود که در راه ظهور و استیلای ترامپ و ترامپیسم و مصائب ناشی از آن، فقط شخص او و همراهان و همفکرانش مسئول هستند و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امریکا و جهان، بخصوص سازوکار سیاست و حکومت در واشنگتن، هیچ تقصیر و تأثیری در بروز چنین روندی نداشته و لذا دلیلی برای بازنگری در مشکلات و نواقص قانونی و دموکراتیک برای جلوگیری از بروز چنین رخدادهایی وجود ندارد. از هماکنون، با قسم خوردن و آغاز رسمی دولت جو بایدن- کاملا هریس و به موازات تلاش برای استیضاح ترامپ برای تحقیر و بیآبرویی حداکثری او و ممانعت از بهرهوری از مواهب مادی، معنوی و سیاسی دوران پس از ریاست جمهوری، اقداماتی برای پروندهسازی جدیتر، رفع مصونیت قضایی و تعقیب قضایی او مطرح شده است. ولی سؤال مهم این است که آیا اکنون مجالی هم برای بازنگری جدی و محاکمه پرورش و رشد او در سیستم سیاسی امریکا، بهعنوان کشوری که خود را بزرگترین دموکراسی و مردمسالاری جهان میداند هم ایجاد شده است؟ با نگاهی به آخرین نطق ترامپ، در میان استقبال پرشور هوادارانش، قبل از ترک واشنگتن، میتوان دریافت که ترامپ از صحنه خارج شده، ولی ترامپیسم، نه تنها در امریکا که در دیگر کشورها نیز، هر یک به نوعی، همچنان به راه خود ادامه میدهد. در شرایطی که بسیاری از مردم جهان، از یک سو، از سازوکار انتخاب متعارف سیاستمداران حاکم و چند و چون عملکرد آنان راضی نیستند ...
و از سوی دیگر مجال و توان و انگیزه خیزش قهرآمیز تند و خشونت بار برای تغییر شرایط را ندارند، بهترین راه ممکن برای آنان، استفاده از همین ابزارهای متعارف، یافتن خللهای ظاهراً قانونی و سینه زدن زیر علم اشخاص و جریانهای جاهطلبی است که همچون ناجیانی همانند رابین هود و بتمن، از درون سیستم یکتنه به جنگ بدخواهان کشور بروند.
اگر قرار است جهان و جهانیان از شر ترامپ و ترامپیسم رها شوند، باید به جای ماتم گرفتن پس از به قدرت رسیدن امثال او، بسیار زودتر به فکر بیفتند. کسانی که فکر میکردند و فکر میکنند با تکیه بر قدرت پوپولیسم و سوار بر موج موبوکراسی (حکومت اوباش) میتوانند رقبای سیاسی خود را کنار زده و به اهداف خود و قدرت سیاسی برسند، اکنون با تجربه ترامپ باید دریافته باشند که با کمک چماقدار احتمالاً میتوان رقبا و دشمنان را کنار زد، ولی هرگز نمیتوان چماق را از دست آنان گرفت، جاهطلبی آنان را مسدود کرد و توقع داشت که گروههای تندرو صرفاً به وظیفه از پیش تعیین شده عمل کرده و توقع سهمی جزئی و کلی در قدرت سیاسی نداشته باشند. تجربه ترامپیسم نشان داد که محدود کردن فضای رقابت سالم سیاسی، به جای تطهیر و تزکیه فضای سیاسی، صرفاً به ظهور فرصتطلبان، قانونشکنان و خودکامگان منجر خواهد شد.
اندیشه ترامپ و ترامپیسم مبانی مختلفی دارد، ولی به گمان من، یکی از مهمترین مبانی آن، این نگاه است که همه گذشتگان خلاف مصالح و منافع ملی عمل کرده، دیگران تبهکار و ضد مردمی هستند و این تنها من و قبیله من هستیم که به فکر مردم و مصلحت کشور هستیم. در این نگاه، جایی برای خرد جمعی، احترام به دگراندیشی و تصور اینکه همه باید نگاه راهبردی به منافع ملی داشته باشند وجود ندارد. امثال ترامپ تصور میکردند و میکنند که از همه بیشتر و بهتر مصالح و منافع ملی را درک میکنند و هیچ شخص و جریان دیگری نه میتوانند و نه باید به اندازه او پایبند و دلسوز منافع ملی و مصلحت حکومت باشند.
ترامپ به دنیا نشان داد که سردادن شعارهایی مثل اول امریکا یا بیاعتنایی به پیمانها و تصمیمات جهانی برای جلب نظر تودههای خسته از قولها و سوءرفتار سیاستمداران بعضاً فاسد و ناکارآمد قبلی و ارائه راهکارهای معجزهآمیز برای حلوفصل مشکلات جهان، در کوتاه مدت شاهکار نشان میدهد، ولی در میانمدت و درازمدت به فاجعه منتهی میشود. اگر قرار است جهان در آینده شاهد ترامپ و ترامپیسم در ابعاد کوچکتر و بزرگتر نباشد، باید بهطور جدی به روند ظهور چنین پدیدههایی فکر کرد. امریکا نیز پس از آزمون تلخ و سخت ترامپ باید نشان دهد که آماده پذیرش دلایل این دوره انحطاط هست یا نه. باید دید که بایدن، این دومین رئیس جمهور کاتولیک امریکا، که برخلاف اولین مورد (جان کندی) که جوانترین رئیس جمهور کشورش بود، پیرترین پرزیدنت امریکاست، پس از جشن به قدرت رسیدن و آغاز واقعی کار، چگونه میخواهد و میتواند با این روش و منش برخورد و احیاناً پیکار کند.
🔻روزنامه کیهان
📍ترامپ رفت، بایدن آمد /در، اما روی همان پاشنه میچرخد
✍️جعفر بلوری
۱- اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید- اگر اتفاق خاصی نیفتاده باشد- انتقال قدرت از ترامپ به بایدن صورت گرفته و عدهای در کشور ما، به اندازه «جو بایدن» خوشحالند، شاید حتی، خوشحالتر از بایدن! این را میشود از مواضعی که پس از قطعی شدن پیروزی این پیرِ دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگرفتند، فهمید. به احتمال قریب به یقین، تیتر و عکسِ یک امروزشان را هم طوری تنظیم میکنند که القاء شود، دوران گل و بلبل فراررسیده و اگر دلار از ۳۰۰۰ تومان
به ۳۰ هزار تومان رسید، به خاطر بیعرضگی آنها نبود، به خاطر رفتن اوباما و آمدن ترامپ بود! و حالا هم اگر دلار شده مثلا
۲۲ هزار تومان، به خاطر این است که، ترامپ رفته و بایدن آمده و اگر برویم بر سر موشکهایمان هم مذاکره کنیم، دلار خواهد شد مثلا ۳ هزار تومان! این طیف سیاسی که توصیف شد، «از بیعملی» است که رنج میبرد و از خود، هنر و تخصصی ندارد و اداره امور کشور و معیشت مردم را به «تحولات خارجی» آن هم هزاران کیلومتر آنطرفتر، گره زده است و بالطبع با این وضعِ اداره کشور، نباید از اوضاع اقتصادی امروز کشور، متعجب شد. گاهی برای یافتن دلایل یک معضل، دلایل آنقدر واضح و جلوی چشماند که، نیازی به کار دانشگاهی و تحقیقات پیچیده علمی نیست. غمانگیزتر اینکه، مواضع جریان سیاسی نزدیک به دولت نشان میدهد، قرار نیست، تغییری در «سیاستهای به بنبست خورده» ایجاد شود و از آن طرف، آن طرفی که امید به آن بسته نیز، تغییری در سیاستهایش ایجاد نکرده است. به اظهارات دیروز رئیسمحترم دولت درباره برجام و مذاکره نگاه کنید! به تکرار سیاستهای ترامپ از زبان وزیرخارجه بایدن نیز نظری بیفکنید. تفاوتی میبینید؟! جناب رئیسجمهور همان وعدههای ۷ و نیم سال پیشش را تکرار میکند با همان نقشه راه و صرفا با کمی تفاوت در هیجانِ بیان، و جناب بلینکن هم، حرفهای ترامپ را میزند، با همان هدف و با ادبیاتی متفاوت! در، اما روی همان پاشنه میچرخد.
۲- ترامپ دیروز ساعاتی قبل از ترک کاخ سفید، هر آنچه لایق خود بود، علیه سردار بزرگِ کشورمان سلیمانی، بر زبان راند. یک روز قبل از او نیز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه بایدن تصریح کرد، «از کشته شدن سلیمانی ناراحت نیستیم». او از سیاستهای ترامپ درباره برجام هم دفاع کرد فقط با یک تفاوت کوچک؛ ترامپ قائل به خروج از برجام و آغاز مذاکراتی جدید با هدف، «تضعیف تواناییهای موشکی و منطقهای ایران» بود، و بلینکن قائل به ورود به برجام و طی شدن همین پروسه برای «تضعیف تواناییهای موشکی و منطقهای ایران» است! او درباره ونزوئلا، فلسطین، چین، روسیه و ایران نیز تقریبا همان سیاستی را در پیش گرفت که ترامپ در پیش گرفته بود: تاکید بر ادامه فشارها بر چین، باقی ماندن سفارت آمریکا در قدس، رفتن مادورو و آمدن گوایدوی کودتاچی و....!
۳- به گفته استراتژیستها و کارشناسان بینالمللی، تبعات بلایی که ترامپ بر سر آمریکا آورده، (چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی) به این سادگیها و به این زودیها دست از سر این کشور برنخواهد داشت. دیروز روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت، دولت جدید آمریکا کار «بسیار سختی» پیش رو دارد و به این سادگیها نخواهد توانست، از وضعی که در آن گرفتار شده خارج شود. «برنی سندرز»، سناتور مشهور ایالت «ورموند» نیز، با اعلام اینکه «امروز آخرین روزِ بدترین و خطرناکترین رئیسجمهور تاریخ آمریکاست» گفت، ترامپ «بدترین اقتصاد، نابرابریِ ثروت و میراث» را برجای گذاشته است. «ریچارد هاس»، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نیز در واکنش به یورش طرفداران «دونالد ترامپ» به کنگره این کشور و اشغال چند ساعته آن، گفته بود «اگر قرار باشد تاریخی برای شروع دوران پسا آمریکایی تعیین کنیم، همین امروز است». وی این را هم اضافه کرده بود که «بعد از این دیگر کسی به آمریکا احترام نخواهد گذاشت». ترامپ هم که ۷۵ میلیون رای دارد، دیروز گفت، حزبی را تشکیل خواهد داد و دست از مبارزه برنخواهد داشت. به این وضع، خسارات سنگین اقتصادی، امنیتی، جانی و حیثیتی کرونا را اضافه کنید که، آمریکا را به بزرگترین قربانی کرونای جهان تبدیل کرده است. همینطور بدهی چند تریلیون دلاری این کشور و برگزاری مراسم تحلیف با نفربرهای زرهی و حکومت نظامی را! اینها گوشه بسیار کوچکی از خبرهایی است که، طی همین یکی دو روز گذشته درباره وضعیت آمریکا مخابره شدهاند. با وضعی که خود تشریح میکنند، منطق حکم میکند بپذیریم، آنها درگیر گرفتاریهای وحشتناک خودشان هستند و اگر هنر کنند بتوانند، کمر خود را راست کنند! دل به آنها بستن، خودفریبی و آب در هاون کوبیدن است.
۴- ماههای پیش رو میتواند ماههای بدی برای ما باشد اگر، عاملان وضع موجود بخواهند با همان دست فرمانی کشور را اداره کنند که تاکنون اداره کردهاند. آمریکا تا آنجا که توانسته و تا آخرین ساعات ریاستجمهوری ترامپ، علیه ایران و متحدانش تحریم وضع کرده تا عمق خباثت این رژیم و کینهاش از جمهوری اسلامی ایران را نشان دهد. تحریمها اگر تاثیری داشته، تاثیرش را گذاشته، از این سو، جمهوری اسلامی ایران نیز توانسته راههای تازهای برای دور زدن تحریمها پیدا کند. تَکرار مجدد راهبرد ۷ و نیم سال گذشته در این چندماه باقیمانده نیز میتواند به دلایل متعدد خطرناک هم باشد: تحرکات خوبی که برای عبور از مشکلات و سختیها شروع شده و بعضا به نتایج خارقالعادهای نیز رسیدهاند، متوقف میشوند. راههای دور خوردن تحریمها، دوباره بسته میشوند، اقتصاد که در حال رهایی از شرطی شدنهای کاذب سیاسی است، دوباره شرطی میشود. کشور معطل دشمن میماند! به این نکته مهم نیز باید توجه داشت که، آنچه فعال شدن مکانیزم ماشه از سوی آمریکا علیه ایران را«خنثی» کرده، خارج بودن آمریکا از برجام است. چه تضمینی هست که با ورود مجدد آمریکا به برجام، این مکانیزم به طور موثر فعال نشود؟ (اگر چه معتقدیم، این مکانیزم عملا فعال است چرا که نه تنها یک تحریم هم لغو نشده بلکه، صدها تحریم نیز علیه کشورمان اعمال شده و اروپاییها نیز خود را موظف دانستهاند مو به مو به این تحریمها عمل کنند). اظهارات سهشنبهشب وزیر خارجه بایدن نیز نشان داد، دولت جدید آمریکا با مشورت آن چند کشور بدعهد اروپایی، تحرکات مشترکی را علیه کشورمان شروع خواهند کرد. همان کشورهایی که عدهای در داخل میگفتند، «برجام» بینشان اختلاف انداخته! این هم یعنی، بروز اختلافات تاکتیکی بین آمریکا و اروپا بر سر ایران بهخاطر برجام نبود، بهخاطر ترامپ بود و برخی از دوستانمان در ایران اینجا نیز به مردم دروغ گفتند!
۵- هیچ بعید نیست دولت بایدن برای جلوگیری از «حذف» برخی از این جریانهای سیاسی واداده در کشورمان، یکی دو تحریم نه چندان موثر از هزاران تحریم ترامپ و اوباما را لغو کند. قدرت جادویی رسانه، آن را برای مردم «برجسته» نماید. گشایشی سطحی، کوتاه مدت و روانی (نه واقعی و اصولی) در اقتصاد کشور ایجاد شود. یعنی همان چرخه باطلی که کشور را به این نقطه رسانده، دوباره تکرار شود. مردم یک واقعیت مهم را نباید فراموش کنند. اصلیترین، موثرترین و بیشترین تحریمها را همین دموکراتها علیه کشورمان اعمال کردهاند و بایدن برای تشکیل دولتش، از مهرههایی استفاده کرده که بعضا نقش اصلی را در تهیه و تحمیل تحریمها به مردم ایران داشتهاند. از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران تاکنون این کشور چیزی بالغ بر ۳۵ قانون جامع تحریمی علیه کشورمان وضع کرده که از این تعداد ۲۴ مورد از سوی دموکراتها و ۱۱ مورد فقط از سوی اوباما بوده! در مواجهه با ایران، فرقی بین جمهوریخواه و دموکرات، ترامپ و بایدن و اوباما نیست و با آمدن بایدن تغییری در نفسِ دشمنی آنها با ایران ایجاد نخواهد شد. به قول قدیمیها «سگ زرد برادر شغال است».
🔻روزنامه اطلاعات
📍ارّه و تیشه!
✍️دکتر محمدعلی فیاضبخش
به محض این که آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا اندکی کاستی میگیرد، عدهای را هول برمیدارد و گروهی را ذوق. «هولیان»، خیزش مجدد ویروس را هشدار میدهند و «ذوقیان»، ریزش قرنطینه را نوید.
از یکسو مسئولان بهداشت و درمان، سخت نگران و آشفته میشوند که مثلا در قم، مراسم فاطمیه- در دستههای عزاداریِ با رعایت فاصله- دوباره کرونا را خیز دهد؛ اما وقتی خوشدلانه و ذوقزده، فعالیت سینماها را مجاز اعلام میکنند، دیگر دغدغهمند شانهبهشانه نشستن مردم در آن تاریکی و فضای بسته نیستند؛ تاریکی و تجمع گویا فعلا در مراسم مذهبی خطرناکتر است تا تفننات غیرمذهبی.
مسئولان بهداشت و درمان، وقتی در حد و توان خود نمیبینند که بر تشییعهای چندهزار نفره خرده بگیرند، حق دارند که دیواری کوتاهتر از تجمعات چند دهنفرهی عزاداری در فاطمیّه نیابند.
از دگرسو وزارت آموزش و پرورش، دوباره همان ساز اول مهر را کوک کرده؛ که با یک فضاسازی رسانهای، از نیمهی شهریور تا میانهی مهر، معلم و شاگرد را در فضاهای مدارس درهم آمیختند و آنگاه که کرونای دانشآموزی(!) هم رخ نمایاند، بی سر و صدا به تعطیلی مدارس تن دادند. میگویند: «کادر اداری در مدارس حاضر شوند»؛ میگویم : «که چه کنند!؟». راستی، این سرد و گرمشدنهای غوره و مویزی را پایانی خواهد بود؟
دوباره ارّهدادن و تیشهستاندن بین آموزش و پرورش و بهداشت و درمان شروع شده؛ انگار تازه برگشتیم به بهمن سال پیش؛ علیبرکةالله!
از یاد من که نرفته؛ در همان بهمن سال پیش، مسئولی از وزارت بهداشت، نمایندهی قم را -که هشدار کرونا داده بود- دعوت به دوئل(!) کرد و گفت: «اگر یکدهم آمارت هم درست باشد، استعفا میکنم»!؛ و دیدیم که چند برابر آن آمار بود و نه تنها استعفایی در پی نیامد، که خود آن مسئول- به استغفار- امروزه همه جا فریاد میکند که :
ایهالناس! کرونا شوخیبردار نیست!
آری؛ نه کرونا شوخیبردار است و نه تهدید به استعفاها جدیاست؛ آنچه جدیاست؛ شوخیهای چندصدایی و عدم هماهنگی در تصمیم و اجراست.
🔻روزنامه شرق
📍بایدن و فصل جدید روابط با ایران و جهان
✍️سیدعلی خرم
با استقرار رئیسجمهور جدید آمریکا در کاخ سفید، فصل جدیدی در تاریخ و زندگی مردم آمریکا و کشورهای جهان رقم خواهد خورد. چهار سال بخشهایی از جهان با راستگرایان افراطی آمریکایی همراهی نکردند و بهویژه جمهوری اسلامی ایران زیر ضربات ظالمانه و زورگویانه دونالد ترامپ و تیم جنایتکارش همچون پمپئو و منوچین، رنجهای فراوان دیدند که در تاریخ بشریت نمونه و نظیر نداشت. این فشارهای ظالمانه هنگامیکه برای مردم ایران با معضل فساد و برخی سوءمدیریتها و لطمه بیامان کووید۱۹ همراه شد، تأثیرات فشارهای سیاسی و تحریمهای کشنده دونالد ترامپ افزون شد. جهان بهخوبی آثار مخرب سیاستهای راستگرایان افراطی را در آمریکا مشاهده کرد که چگونه در داخل آمریکا موجب تشتت و تفرقه شد و تمدن و دموکراسی را در این کشور به قهقرا برد و در پهنه گیتی، ساختارها را بههم ریخت و نُرمهای بینالمللی و توافقات و دستاوردهای بعد از جنگ دوم جهانی را آنچنان زیر سؤال برد که سالها طول میکشد با صرف انرژی و همدلی به ترمیم آن پرداخته شود. راستگرایی افراطی که تاریخ نشان میدهد گهگاه در گوشهای از جهان بروز و ظهور پیدا میکند، برخی از کشورها را دربر میگیرد، منافع و امنیت ملی آن کشورها را هدف قرار میدهد و به صلح و امنیت جهانی و روحیه همدلی و همکاری بینالمللی صدمات و لطمات جبرانناپذیری وارد میکند و درنهایت به فاشیسم منتهی میشود. شاید مردم ایران و سپس مردم آمریکا بیشترین خسارت را از سیاستهای دونالد ترامپ در این چهار سال متحمل شدند که برای هردو ملت فاجعهبار بود. امیال نژادپرستانه که نیمقرن بود در آمریکا افول پیدا کرده بود، دوباره با تهیمغزی دونالد ترامپ، در شیپورش نواخته شد و در میان مردم آمریکا سر برآورد. اما اکثر مردم آمریکا که متوجه وخامت اوضاع شده، دستبهکار شدند تا با شکست ترامپ در پای صندوقهای رأی، اجازه ندهند در عرض چهار سال آینده، مظاهر فاشیسم بر تارک جامعه آمریکا، نقش بندد و اوضاع از این بدتر شود. بخشی از آن ۷۴ میلیون حامی ترامپ هم با مشاهده عملکرد او در نپذیرفتن نتیجه آرا و سوءاستفاده از ناآگاهان برای حمله به مرکز قانونگذاری آمریکا، حساب خود را از او جدا کرده و به مخالفان ترامپ پیوستند. اکنون جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا، در کاخ سفید مستقر میشود و قاعدتا سیاستهای جدید و ترمیمکننده سیاستهای دونالد ترامپ اتخاذ خواهد کرد. جو بایدن وظیفه سنگینی بر عهده دارد و باید نشان دهد پرچمدار عقل و منطق، مذاکره، همگرایی و چندجانبهگرایی است. تیم دولت او طوری انتخاب شده که عملا دست رد بر سینه نژادپرستی و ارجحیت یک قوم بر قوم دیگر زده است. همچنین تیم او از افراد متوازن و معقول تیم بارک اوباما انتخاب شدهاند که میتواند جای امیدواری برای درپیشگرفتن سیاستی متعادل و عقلگرا نسبت به ایران داشته باشد که البته باید در عمل، بروز یابد. بیشک جو بایدن انبوهی از مسائل پیشرو خواهد داشت که بروز آنها اغلب حاصل بیعقلیهای دونالد ترامپ بهشمار میرود و تیم جدید مجبور است به یکیک آنها رسیدگی کند.
قابل تصور است که درمان و پیشگیری کووید۱۹ که فوج فوج مردم آمریکا را در کام مرگ میبرد، اولویت اصلی رئیسجمهور است. آنگاه ترمیم بیکاری و معضلات اقتصادی کشور و سپس ترمیم خروج ابلهانه ترامپ از کنوانسیون پاریس مربوط به محیط زیست متصور است. در صحنه خارجی، ترامپ مسائل زیادی روی دست رئیسجمهور جدید گذاشته است، از پرداختن به موضوعات چین و روسیه تا بازگشت به برجام و رسیدگی به انبوه مسائل در خاورمیانه.
مهم این است که ایران به این قضایا چگونه مینگرد. نباید نگاه دولت بایدن به تفاهم با ایران از اولویت بیفتد و این پرونده در دست رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی قرار بگیرد که اوج آرزوی آنان است، زیرا تحریمها سرجایشان میمانند و مردم رنجدیده ما متحمل رنج بیشتری میشوند. توصیه میشود کشورمان بهعنوان یک بازیگر متعهد جامعه جهانی از آنچه در آمریکا در حال تغییر است به نفع منافع و امنیت ملی خود کمال بهرهبرداری را داشته باشد. باید اروپا و دولتمردان جدید آمریکا خود را متعهد به استمالت از ایران و مردمش بدانند و ایران مانند مذاکرات متعدد این سالها، خود را اهل گفتوگو اعلام کند. میتوان با نشاندادن روحیه تعامل، قبل از هرچیز به دولت بایدن مساعدت کرد که اغلب تحریمها را با وجود مخالفتهایی که در میان جمهوریخواهان هست، در اسرع وقت از میان بردارد و آنگاه با اهرمهایی که در پیشرفتهایی که در زمینه هستهای و برجام دارد با شنیدن برنامههای آمریکا و اروپا برای برجام و منطقه، حداکثر منافع قابل کسب را برای تقویت امنیت کشور رقم زد.
🔻روزنامه اعتماد
📍درسی که نمیگیریم
✍️غلامعلی جعفرزاده
روز گذشته خبر احضار محمدجواد آذریجهرمی به عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دوازدهمین دولت جمهوری اسلامی به دادسرای فرهنگ و رسانه به اتهام آنچه استنکاف از اجرای دستور قضایی صادر شده برای فیلترینگ شبکه اجتماعی اینستاگرام خوانده شد، منتشر شد. این خبر در نوع خود عجیب بود و تا آنجا که من در خاطر دارم، بعید است بتوان نمونه مشابهی برای آن پیدا کرد که وزیری را در دوران وزارتش به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار کرده باشند اما خبر زمانی عجیبتر شد که مراجع رسمی اعلام کردند وزیر ارتباطات با قرار التزام آزاد شده است و این یعنی قصدشان بازداشت و جلب وزیر دولت بوده است. این خبر عجیب را میتوان از ۲ زاویه تحلیل کرد؛ زاویه نخست مربوط به اصرار برخی نهادها بر مقوله فیلترینگ است. تجربه فیلترینگهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی به خوبی به ما نشان داده که این مساله هرگز با موفقیت همراه نخواهد بود و تنها و تنها موجبات کوچ دستهجمعی کاربران از یک شبکه اجتماعی به شبکه اجتماعی دیگری را فراهم میکند هرچند که شبکههای اجتماعی تلگرام و توییتر که هر دو در ایران فیلتر هستند، مثال نقض این مهم به شمار میروند، چراکه پس از فیلترینگ آنان نیز نهتنها از تعداد کاربرانشان کاسته نشد بلکه اثرگذاری آنان نیز به شکل قابلتوجهی افزایش یافت و تنها اثر فیلترینگ، استفاده تعداد قابلتوجهی از مردم از فیلترشکنها بود. این مساله به خوبی نشان میدهد که مسوولان و نهادهای حامی فیلترینگ در جمهوری اسلامی نهتنها از این مهم نتیجه مطلوبی نگرفتهاند بلکه مورد تمسخر افکار عمومی درون و برون از مرزهای ایران نیز قرار گرفتند پس سوال آن است که چرا از تجربیات ناموفق گذشته درس نمیگیریم و اصرار بر تکرار دوباره روشی داریم که میدانیم نتیجهبخش نخواهد بود؟ در این میان شاید برخی به یکی دیگر از جرایم یا اتهامات ذکر شده برای وزیر ارتباطات اشاره کنند و با استناد به آن، مدعی آیندهنگری نهادهای حامی فیلترینگ در ایران شوند. یکی از عناوین اتهامی آقای جهرمی استنکاف از دستور قضایی برای مسدودسازی فیلترشکنهاست اما سوال آن است که به راستی افرادی که این عنوان اتهامی را برای وزیر ارتباطات به کار بردهاند، آشنایی با فضای مجازی دارند؟ به عقیده من پاسخ این سوال خیر است، چراکه اگر فردی کوچکترین آشنایی با شبکههای اجتماعی و فیلترشکنها داشته باشد، به خوبی میداند که عملا امکان مسدودسازی فیلترشکنها وجود ندارد، چراکه با مسدودسازی یکی از آنها، به سرعت فیلترشکن دیگری جایگزین آن خواهد شد و این دور باطل تا ابد ادامه خواهد یافت ولی متاسفانه کسی در ایران به این مساله توجهی نمیکند. آقایان معتقدند چون وزیر ارتباطات در جمهوری اسلامی مقام رسمی دارد و اصطلاحا حقوق دریافت میکند، موظف است به هر چه آنان میگویند تن دهد و اقدام به تکرار تجربیات ناموفق گذشته کند. واقعیت آن است که این افراد و نهادها باتوجه به ناتوانی خود در مقوله تولید محتوای مناسب برای مردم و ایجاد فضایی امن برای استفاده عموم جامعه از شبکههای اجتماعی داخلی، رو به رفتارهای سلبی آوردهاند و تلاش میکنند با ممنوعیتها و فیلترینگهای بیشتر به خواستههای خود دست پیدا کنند حال آنکه همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم، تجربیات گذشته به خوبی نشان داده که فیلترینگ محکوم به شکست است. نکته دوم و پایانی درباره خبر احضار وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، بخش انتخاباتی ماجراست. به عقیده من احضار وزیر ارتباطات و آزادی او آنهم با قرار التزام، به دلیل نزدیکی به انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری ایران است. افراد و نهادهای حامی فیلترنیگ در ایران عزم خود را جزم کردهاند تا هر طور که شده، برای وزیر ارتباطات پروندهای قضایی درست کنند تا خیالشان از عدم حضور او در انتخابات و عدم احراز صلاحیتش راحت شود وگرنه اگر غیر از این بود، احضار وزیر ارتباطات کشور و آزادی او با قرار التزام نه تنها توجیهی ندارد بلکه عملی بچگانه نیز به شمار میرود. به اعتقاد من اگر وزیر ارتباطات صراحتا اعلام کند که قصد حضور در انتخابات ریاستجمهوری را ندارد و این افراد را قانع کند که فعالیتهایش ارتباطی با انتخابات ندارد، مشکلاتش با نهادهای قضایی نیز حل خواهد شد وگرنه این معضلات همچنان پابرجا خواهد ماند.
🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍اقتصاد ایران در دوران پساترامپ
✍️دکتر داود منظور
ترامپ بالاخره رفت و بایدن بهعنوان چهلوششمین رئیسجمهور آمریکا وارد کاخ سفید شد. اصحاب کسبوکار در ایران با توجه به اوج گرفتن تحریمها و شرایط اقتصادی سخت در دوره ترامپ، در انتظار گشایشهای احتمالی هستند.
حال این پرسش مطرح است که آیا در عمل آمدن بایدن تا چه میزان میتواند بر اقتصاد ایران تاثیرگذار باشد؟ آیا در کوتاهمدت تغییری در رویکرد تحریمی آمریکا نسبت به ایران رخ خواهد داد؟
تصمیمات بایدن درخصوص برگشت به برجام و رفع تحریمهای هستهای ایران در شرایطی صورت میگیرد که فشارهای حداکثری و بیسابقه آمریکا علیه ایران تاکنون نتوانسته است، فعالیتهای منطقهای ایران را متوقف کند و ایران را به پای میز مذاکره بنشاند. تلاش دولت ترامپ برای فعال کردن مکانیزم ماشه ناکام مانده است. ایران و متحدان منطقهای آن در برابر آمریکا و متحدانش شجاعت بیشتری پیدا کرده و منافع و امنیت آمریکا و متحدان آن را در منطقه خاورمیانه بهویژه در عراق، افغانستان، یمن و سوریه به مخاطره انداختهاند؛ تقابل نظامی مستقیم ایران با آمریکا در موشکباران پایگاه عینالاسد عراق و زدن پهپاد فوق مدرن گلوبالهاوک در خلیج فارس به اعتبار بینالمللی آمریکا لطمه زده است. اعتماد بینالمللی به آمریکا در نتیجه اقدامات تک محوری این کشور در خروج از موافقتنامههای بینالمللی نظیر موافقتنامه آب و هوایی پاریس و سازمانهای جهانی نظیر سازمان جهانی بهداشت به شدت لطمه خورده است. جنگ اقتصادی آمریکا با چین منافع آمریکا را به خطر انداخته و پیوند ایران با این کشورها را تقویت کرده است. اعتراضات رنگینپوستان و ناکارآیی دولت آمریکا در کنترل کووید-۱۹ و مشکلات اقتصادی ناشی از آن مشکلات داخلی فراوانی را در مقابل دولت بایدن قرار داده است. از سوی دیگر فعالیتهای منطقهای ایران در یمن، سوریه، عراق و افغانستان، توسعه یافته و برنامه موشکهای بالستیک ایران نیز ارتقا یافته است. فشارهای حداکثری آمریکا هماکنون تا جایی جلو رفته است که به اذعان کارشناسان، دیگر تحریمِ اثرگذاری برای اجرا وجود ندارد و ایران به نقطه اشباعپذیری تحریمها رسیده است و اقتصاد ایران به تدریج توانسته خود را با شرایط تحریمی تطبیق دهد و راههای فرار از تحریمها را پیدا کند و درصدد حل مشکلات داخلی اقتصاد با تکیه بر توانمندی داخلی است. مطابق پیشبینی صندوق بینالمللی پولی اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۱ از رکود خارج میشود و وارد دوره رونق خواهد شد و نرخ تورم کمتری نیز خواهد داشت که نشانههای آن از ماه گذشته به خوبی مشاهده میشود. به علاوه، با خروج ترامپ از برجام، عملا تعهدات هستهای ایران در برجام لغو و ایران از تعهدات خود در موضوع سطح غنیسازی، تحقیق و توسعه، حجم انباشت مواد هستهای، تعداد سانتریفیوژ و تغییر ماهیت برخی از تاسیسات هستهای عقبنشینی کرد که نگرانی ایران هستهای را مجددا در ذهن آمریکا و متحدانش ایجاد کرده است.
با وجود این، از نظر دولتمردان آمریکا بهترین سیاست در مقابل ایران آن است که تا حد امکان همچنان به پشتوانه میراث به جا مانده از نظام تحریمهای گسترده دولت ترامپ، سیاست فشار حداکثری و ایزوله کردن اقتصاد ایران را بدون برگشت به برجام و رفع تحریمها ادامه دهند. برای این منظور آنها ممکن است با رویکرد تعلیق تدریجی و مرحلهای تحریمها، اجازه دسترسی محدود به منابع مالی و فروش محدود نفت را به ایران بدهند و در دوره چهارساله اول بایدن، اقتصاد ایران را همچنان گروگان بگیرند.
لازم به ذکر است که ترامپ در اعمال تحریمهای ایران عملا از دستاورد دولت اوباما- بایدن در پیریزی ساختار تحریمهای علیه ایران بهرهبرداری کرد و اقتصاد ایران را تحت فشار حداکثری قرار داد. حتی بعد از امضای برجام نیز که محصول طراحیهای دولت اوباما- بایدن بود، ساختار تحریمها علیه ایران همچنان حفظ شد و از همان روزهای اول اجرای برجام، افراد و نهادهای جدید به لیست تحریمها اضافه شدند. بعد از برجام به بانکهای بینالمللی اجازه داده نشد خدمات بانکی به ایران ارائه کنند. برجام نه تنها موجب از بین رفتن ساختار تحریمها نشد، بلکه ضمن حفظ ساختار تحریمها اثرگذاری آنها بهدلیل هوشمند شدن تحریمها افزایش یافت و در کنار این تحریمها، فشارهایی مضاعفی نیز برای اجرای دستورات FATF شروع شد تا اثرگذاری تحریمها بیشتر شود. به علاوه، بسیاری از تحریمهای آمریکا علیه ایران از پیچیدگی تقنینی برخوردارند و توسط یک نظام قانونگذاری چند لایه وضع شدهاند؛ بهطوریکه بعید بهنظر میرسد ارادهای برای برداشتن آنها حتی در میان دموکراتها وجود داشته باشد؛ ضمن اینکه بهزعم مقامات آمریکا سیاست فشار حداکثری ثمربخش بوده است. آنها در سلسلهمراتب تصمیمگیری خود هیچگاه چنین دستاوردی را از دست نخواهند داد؛ هرچند با تغییر لحن و ادبیات سعی بر مخفی کردن آن داشته باشند.
بایدن سیاستهای رسمی خود در قبال ایران را در یادداشتی در ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰ در CNN با عنوان «راه هوشمندانهتر در برابر ایران» منتشر کرد. آنچه از این یادداشت مستفاد میشود آن است که آمریکا تصمیمگیری درخصوص برگشت به برجام و رفع تحریمها را منوط به مذاکره با دولت جدید ایران پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ خواهد کرد. بر اساس این یادداشت، بایدن بر پیششرط تایید بازگشت «کامل و دقیق» ایران به کلیه تعهدات برجامی خود از سوی سازمان بینالمللی انرژی اتمی را برای برگشت آمریکا به برجام و تعلیق تحریمها تاکید خواهد داشت. این پیششرط بار دیگر یادآور وعده نسیه آمریکا در برابر پرداخت نقد از سوی ایران است. بر اساس این یادداشت، دولت بایدن همچنین بر پیششرط گسترش محدودیتها و تقویت مفاد برجام در موضوعاتی مانند حضور منطقهای ایران و توان موشکهای بالستیک ایران تاکید خواهد داشت. یکی دیگر از پیششرطهای احتمالی بایدن برای بازگشت به برجام، اصلاح بند غروب تحریمها (طولانی شدن مدت زمان لازم برای رفع تحریمها) خواهد بود. همچنین تیم بایدن احتمالا بر حضور سایر شرکای بینالمللی خود علاوهبر اعضای ۱+۵ از جمله عربستان، اسرائیل و سایر بازیگران خاورمیانه مانند امارات در مذاکرات تاکید خواهند ورزید. طبعا، تمامی این پیششرطها، حداقل به معنای طولانی شدن مقدمات برگشت آمریکا به برجام و کاهش تحریمها خواهد بود.
به هر حال نباید فراموش کرد که برگشت به برجام بدون رفع تحریمها بدترین حالت ممکن محسوب میشود؛ چراکه در این حالت بدون هرگونه گشایشی در وضعیت تحریمها، امکان فعال کردن مکانیزم ماشه به بهانه عدم انجام تعهدات برجامی از سوی ایران، فراهم خواهد شد. در بهترین حالت بازگشت آمریکا به برجام به معنای برداشتن تحریمهای هستهای خواهد بود که در این صورت نیز اقتصاد ایران در یک سطح حداقلی از منافع برجام برخوردار خواهد شد؛ چراکه در دوره ترامپ بسیاری از تحریمها در قالب عناوین غیر هستهای مانند حقوق بشر، تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک وضع شده است که دولت بایدن در صدد است همچنان آنها را تحت عنوان نظام تحریمهای هدفمند حفظ کند. بنابراین قطعا نمیتوان انتظار داشت که حتی درصورت بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمهای هستهای همه چیز به ۱۸ اردیبهشت ماه ۹۷ بازگشته و در مقابل بازگشت ایران به تعهدات برجامی خود که بهصورت مختصر آن را نقض کرده است، آمریکا نیز کلیه تحریمها را ملغی کند.
در این شرایط ایران باید در عین تلاش برای رفع تحریمها همزمان اولویت خود را ارتقای حکمرانی مطلوب در اقتصاد کشور، خروج از رکود، حرکت بر مدار رشد اقتصادی حداکثری و تقویت ظرفیتهای مالی و تولیدی داخلی قرار دهد. لازم به ذکر است مشکلات اقتصاد ایران را نباید صرفا معلول خروج آمریکا از برجام، تحریمهای گسترده، کمبود دلارهای نفتی، فراهم نبودن امکان مبادلات بانکی بینالمللی دانست. هرچند محدودیتها و شوکهای خارجی که از بیرون بر اقتصاد کشور وارد میشوند متغیرهای کلان اقتصادی را متاثر میکنند، اما در کنار این شوکهای خارجی، طیف گستردهای از مشکلات داخلی نیز وجود دارد که بهطور مزمن باعث شکلگیری یک ساختار اقتصادی معیوب در کشور شده و پایههای تولید و رونق اقتصادی را سست کرده است. عواملی که امهات آن را میتوان در وابستگی اقتصاد کشور به نفت، وابستگی به واردات، وابستگی دولت و اتکای بیش از حد بودجه به جریان دلارهای نفتی، پولی کردن کسری بودجه، ناکارآیی دولت در هزینهکرد بودجه، ناکارآیی نظام تصمیمگیری اقتصادی، سلطه مالی دولت بر بانک مرکزی، ضعف نظام اطلاعات و شفافیت در کشور، نظام ناکارآمد مالیاتی و ناکارآیی محیط کسبوکار خلاصه کرد. در این شرایط اثر شوکهای خارجی از جمله تحریمها بر اقتصاد را میتوان به اثر بیماری کووید-۱۹ بر بدن یک فرد مبتلا تشبیه کرد. همانطور که وجود بیماریهای زمینهای مانند دیابت، بیماریهای قلبی و عروقی و نارسایی کلیوی میتواند اثرگذاری ویروس کووید-۱۹ را بیشینه کند و حتی به مرگ فرد بیمار منجر شود، بیماریهای اقتصادی مزمن و زمینهای هم میتواند باعث تشدید اثرات مخرب تحریم در اقتصاد داخلی شود. همانطور که افراد فاقد بیماری زمینهای به خوبی از عهده مقابله با کووید-۱۹ برآمده و با ایجاد پادتن میتوانند آن را شکست دهند، یک نظام اقتصادی کارآمد و سالم هم میتواند تحریمها را کماثر یا بیاثر کند. برای رفع مشکلات اقتصادی لازم است توجه بیشتر به داخل، قوی شدن اقتصادی از درون، رفع مشکلات اقتصادی با تمرکز به توانمندی داخلی، حمایت از تولید داخلی و بهطور خلاصه پایبندی عملی به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به جد دنبال شود. از جمله مهمترین مشکلات زمینهای در اقتصاد ایران که اثر تحریمها را به شدت افزایش داده است، میتوان به این موارد اشاره کرد: وجود بیش از ۲۵۰۰ مجوز مخرب در کشور که هر گونه فعالیت تولیدی را دچار خفگی میکند، بیتوجهی به شایستهگزینی در مناصب مدیریتی، پولیسازی کسری بودجه و افزایش بیحساب نقدینگی، رانتپاشی و حمایت از واردات با تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی، بیعدالتی در نظام مالیاتی با اخذ مالیات از ضعفا و فقرا و پرداخت یارانه ارز و انرژی به ثروتمندان، عدم مقابله با انحصارگران، عدمشفافیت بودجهای و اقتصادی، نگاه وارداتی و برونگرا به توسعه، روی آوردن نهادهای اقتصادی و مردمی به نوسانگیری و سفتهبازی به جای فعالیتهای مولد، عبور نرخ استهلاک از نرخ تشکیل سرمایه ثابت و عدم تمایل به سرمایهگذاری در شرایط بیثباتی متغیرهای کلان اقتصادی. براساس این نگاه، تنها با اتخاذ یک راهبرد ترکیبی شامل تلاش برای رفع تحریمها از موضع اقتدار، تقویت پیوندهای راهبردی با شرکای استراتژیک بهویژه چین و روسیه، تنشزدایی در عرصه بینالملل و حکمرانی اقتصادی قوی در عرصه داخلی میتوان ضمن غلبه بر مشکلات راه را برای رشد اقتصادی کشور هموار کرد.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست