ما در وزارت نفت بهویژه وزارت نفت کنونی که سال پایانی وزارت آقای زنگنه است، مشکلاتی داریم. این مشکلات به دو دسته مشکلات فنی و مشکلات غیرفنی تقسیم میشوند. مشکلات غیرفنی شامل ضعف در مدیریت و تصمیمات غلط وزارت نفت است که همه وزارتخانههای دیگر نیز درگیر آن هستند. باید توجه داشت که یکسری انتقادات بهحق است؛ اما فضایی که در حال حاضر بر رسانهها حاکم است فضایی متفاوت از انتقادات بهحق است. مگر میشود تمام انتقادات در بدترین برهه که تحریمهای اقتصادی شامل حال اقتصاد کشور ما شده و ما نیاز به کمک داریم، طرح شود؟ به نوع انتقادها دقت کنید. این انتقادها فنی و بهحق نیست. این نوع انتقادات سریالی، غیرفنی و غلط است و راه به جایی نمیبرند. این انتقادات راه را بر انتقاد فنی و اصولی میبندد. یک انتقاد فنی و اصولی میتواند وزیر نفت را در اداره شرکت نفت و ساختن وزارت بهتر کمک کند. این نوع انتقاداتی که در حال حاضر به صورت سریالی مطرح میشود غیرفنی، سیاسی و هدف آن تخریب کردن است. این نوع انتقادات ثمرهای ندارد جز اینکه فضا را آلوده میکند و راه را بر انتقاد اصولی و صحیح میبندد. اگر انتقاد اصولی و صحیح باشد و مانور سیاسی نداشته باشد میتواند کمکدهنده وضعیت فعلی باشد.
وزارت نفت علاوه بر مشکلات اساسی که به دلیل کاهش سرمایهگذاری خارجی و کاهش فروش نفت در سطح بینالملل دارد، با حملات متوالی مخالفان خود در مجلس و همچنین دولت سابق روبهروست. یکی از انتقاداتی که از وزیر نفت میشود به ایده طرفداران تئوری دور زدن تحریم با استفاده از فروش محصولات پاییندستی بازمیگردد. علیرضا زاکانی، نماینده سابق مجلس و سعید جلیلی، یکی از اعضای تشخیص مصلحت نظام از منتقدان زنگنه در این حوزه هستند که انتقاد خود را علیه سیاستهای زنگنه علنی کردهاند و قصد تخریب او را دارند.
یکی از انتقادها این است که اگر در صدارت ۱۴ ساله وزیر نفت، پنج پتروپالایشگاه، به ظرفیت پالایشگاه ستاره خلیجفارس ساخته میشد، در حال حاضر آمریکا نمیتوانست از لحاظ نفتی ما را تحریم کند. این در حالی است که زنگنه پیش از این گفته بود قانون ما را از پالایشگاهسازی منع کرده و واگذاری پالایشگاهها نیز به همین دلیل انجام شد. زنگنه اینگونه پاسخ میدهد: «خیلیها امروز بحث میکنند که چرا پالایشگاه نساختید؛ ولی نمیدانند که پالایشگاهسازی تا یک سال و نیم پیش اقتصادی نبود. نهتنها ما نساختیم که در کل دنیا هم پالایشگاهی ساخته نشد.» اکنون نیز که مجلس اجازه ساخت و توسعه پالایشگاهها را داده برای آن شرطی گذاشته و آن شرط، اقتصادی بودن ساخت پالایشگاه است؛ به این معنی که سرمایهگذاری باید از محل خود طرح بازپرداخت شود. آن وقت انتقاد میکنند که چرا پالایشگاهی ساخته نشده است.
همچنین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در سال ۸۴ گزارشی دارد که مشخص میکند ساخت پالایشگاه تا سال ۸۳ با توجه به قیمت پایین نفت خام، توجیه اقتصادی نداشته و برای تولید ۱۰ میلیون لیتر بنزین وارداتی به فرض پالایشگاهسازی ناگزیر به کاهش صادرات یک میلیون بشکهای نفت خام و کاهش ۲۰ میلیارد دلاری از درآمد کشور بودهایم.
در عین حال ساخت پالایشگاههای سنگین نشان داده زنگنه مانع توسعه پالایشگاهها نبوده است. پربیراه نیست اگر بگوییم که تیر انتقاد عدم ساخت پالایشگاهها نه متوجه زنگنه، بلکه متوجه مجموعه دستگاههای دولتی است؛ مشکل آنجاست که از دولت و مجموعههای دولتی انتظار پالایشگاهسازی داریم و این مخالف شعارها در فرایند خصوصیسازی است. در واقع محیطی اقتصادی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی و بخشهای بینالمللی در صنایع پاییندستی هرگز به وجود نیامد.
یا در انتقاد دیگری علیرضا زاکانی، عدم امضای قرارداد ONGC با هند را هدف قرار داده و زنگنه را مورد عتاب قرار میدهد که چرا تن به امضای این قرارداد نداده است؛ اما باید توجه داشت اگر این قرارداد امضا میشد همین افراد به آن لقب «کرسنت دوم» را میدادند و آن را نشان بیلیاقتی آقایان قلمداد میکردند. اینها بهانههای سیاسی غیرفنی است.
اینکه ما در شرایطی نیاز داریم تولید بیشتری داشته باشیم و شرکت نفت به توسعه بها میدهد تا تولید افزایش یابد ممکن است به نیروها، توسعه و افزایش تولید توجه کمتری شود و اگر انتقادی از این موضوع صورت بگیرد انتقاد درست و بهجایی است. درد این منتقدان و تخریبکنندگان منابع انسانی بهتر نیست، بلکه هدف آنها اختصاص بودجه کمتر به وزارت نفت است. این انتقادات غیرفنی و غلط این افراد میتواند دو هدف داشته باشد؛ یا در این انتقادات پای سود و نفعی برای آنها در میان است یا میخواهند پیشدستی کرده و دولت و وزارتخانه نفت را تحتالشعاع قرار دهند.
اما بحث دوم این است که با توجه به تحریمهای خارجی، این هجمههای داخلی اوضاع را پیچیدهتر میکند و به عبارت سادهتر هر اقدامی که باعث شود درواقع توان و انرژی ما برای فروش نفت و انتقال این پول به داخل کشور مختل شود و از انرژی ما بکاهد و دست ما برای حریف رو شود، ضربه زدن به اقتصاد و آب در آسیاب دشمن ریختن است.
مطالب مرتبط