شخصیت دکتر مسعود نیلی بر کسی پوشیده نیست. او به رغم این که به اقتصاد بازار گرایش دارد اما همواره در هر پستی، چه دانشگاهی و چه مشاوره ای سعی کرده تا همه افکار معتدل را به هم نزدیک کند.

در 5 سال اخیر هم به عنوان مشاور و دستیار ویژه اقتصادی رئیس جمهور نیز، توانسته طیف وسیعی از اقتصاددانان را دور هم جمع کرده و تحلیل هایی درباره اقتصاد ایران و ابرچالش های موجود، از آنان درخواست کند.

با این حال اخیر تحرکاتی از سوی برخی اقتصاددانان، سیاسیون و رسانه های همسوی آنان علیه شخص مسعود نیلی شکل گرفته است. حال سوال اینجاست که ریشه این تحرکات و حتی در کلامی گسترده تر حسادت ها و دشمنی ها در چیست؟ آنها با نیلی مشکل دارند یا تفکر اقتصاد آزاد؟

از سال 1370 که پس از فراغت از تحصیل به نوعی کارم را در رشته اقتصاد شروع کرده ام، همواره شاهد سرکوب تفکر اقتصاد آزاد از سوی برخی اقتصاددانان چپ زده با هر نقابی بوده ام. در آن دوران این تفکر بر مدیریت کشور غالب بود و اگر بحث از اقتصاد آزاد می شد به طور واضح به فحاشی و بدگویی علیه طرفداران اقتصاد آزاد که در آن زمان در یک رنو هم جا می شدند، می پرداختند.

رفته رفته این تفکر جای خود را در سیاستگذاری های و بخش خصوصی باز کرد با این حال برخی هنوز باور ندارند که قیمت گذاری دستوری و جلوگیری از رسیدن به اقتصاد آزاد، باعث و بانی شکل گیری انواع رانت و فساد است.

در این میان شخصی مثل دکتر مسعود نیلی در دولت دوازدهم به عنوان مشاور اقتصادی رئیس جمهور انتخاب شده و همه فکر می کنند که ایشان تئوریسین اقتصادی دولت است. گفتارهای ایشان را بخوانید، به مصاحبه ها و یاددشت ها او در چند سالی که در دولت آقای روحانی بوده توجه کنید، کدامیک از توصیه هایش مورد توجه سیاستگذار قرار گرفته است؟

به نظر می رسد که برخی افراد از نجابت آقای نیلی سوءاستفاده می کنند و بهتر است ایشان پاسخی در خور به منتقدان بدهند. این همه نجابت و گذشت در شرایط فعلی فقط به افرادی میدان می دهد که بخواهند از شرایط کنونی سوءاستفاده کرده و همه تقصیرها را به گردن یک نفر بیاندازند.

اقتصاد ایران به جای راه حل امروز به دنبال مقصر است و چه فردی نجیب تر از دکتر نیلی که تمام کاسه و کوزه ها را سر او بشکانند؟

دکتر نیلی فردی برجسته از نظر علمی است. به رغم اعتقادی که به اقتصاد آزاد دارد همواره راه تعادل را در پیش گرفته و سعی کرده با همه طیف های اقتصادی معتدل نیز کار کند. از لحاظ مالی فردی بسیار سالم و شفاف بوده و جزو خانواده شهداست.

نظام باید به خود ببالد که چنین فردی را در دامن خود پرورش داده نه اینکه او را به گوشه ای براند و توانش را نادیده بگیرد.

در شرایط کنونی که به اجماع رسیدن اقتصاددانان کاری سخت شده و هر طیف سعی می کند حرف خود را به کرسی بنشاند و عملا راه را بر گفت و گو بسته است، وجود شخص دکتر نیلی به عنوان اقتصاددانی میانه رو می تواند در این میان مثمر ثمر واقع شود و فضایی را به وجود آورد که اقتصاددانان در شرایط کنونی دور یک میز نشسته و بر سر اساسی ترین مسائل اقتصاد ایران چون رشد، تورم، اشتغال، آب، نظام بانکی و . . . به اجماع برسند و سیاستگذار را راهنمایی کنند.